دسته: مکانیک

  • ASME SECTION VIII , آشنایی با استاندارد

    ASME SECTION VIII , آشنایی با استاندارد


    ASME SECTION VIII چیست؟

    ASME SECTION VIII با نام کامل ASME BPVC SECTION VIII : Rules for Construction of Pressure Vessels يكی از كدهاي 13گانه کمیته BPVC از مجموعه استانداردهای انجمن مهندسي مكانيك امريكا ( ASME ) است که به طراحی ، ساخت، و بازرسی مخازن تحت فشار می پردازد.
    در مطالب پیشین، گفتیم که كدهاي 13 گانه BPVC مخفف عبارت Boiler & Pressure Vessel Code مهمترین كميته ASME است که به الزامات بویلر و مخازن تحت فشار می پردازد. اینجا درباره ASME BPVC بیشتر بدانید.

    کاربردهای استاندارد ASME SECTION 8 :

    استاندارد ASME Section 8 به طور اختصاصی به ارائه استاندارد در زمینه طراحی و ساخت مخازن تحت فشار (Pressure Vessel) می پردازد. که کاربردهای فراوانی در صنایع سنگین، و مخصوصا در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی دارد.

    این استاندارد جامع، شامل 3 جلد مجزا (دیویژن) است كه با Div1-Div2 -Div3 نامگذاری و مشخص مي شوند. (متداول ترين آنها Div1 است. Div2 بعنوان الزامات جايگزين و Div3 بعنوان الزامات جايگزين براي ساخت مخازن High Pressure و فشار بالا مورد استفاده قرار می گیرد).


    همانطور که گفتیم، این استاندارد شامل سه بخش است که به دویژن های DIV.1 , DIV.2 , DIV.3 معروف است و شناخته میشوند. این سه بخش به نامهای زیر معروف هستند:

    • ASME VIII – DIV.1 : Rules for Construction of Pressure Vessels
    • ASME VIII – DIV.2 : Alternative Rules
    • ASME VIII – DIV.3 : Alternative Rules for Construction of High Pressure Vessels

    الف) ASME VIII DIV.1

    كد ASME Section VIII Div 1 به سه زيربخش اصلي تقسيم بندي مي شود:

    • زيربخش A : الزامات عمومی كه كدگذاری الزامات با UG شروع مي شود.
    • زيربخش B : الزامات روشهای ساخت مخازن تحت فشار (جوشكاري بصورت UW، فورجينگ بصورت UF و Brazing بصورت UB)
    • زيربخش C : الزامات مربوط به متريالهاي مورد استفاده در ساخت مخازن تحت فشار.

    بخش A – الزامات عمومی

    بخش UG – الزامات عمومی برای تمام روش های ساخت و ساز و تمام مواد

    مواد: UG-4 تا UG-15

    طراحی: UG-16 تا UG-35

    الزامات و تقویت: UG-36 تا UG-46

    سطوح محکم و ماندگار: UG-47 تا UG-50

    ساخت: UG-75 تا UG-85

    بازرسی و آزمایشات: UG-90 تا UG-103

    علامت گذاری، مارکینگ و گزارش ها: UG-115 تا UG-120

    حفاظت بیش از حد فشار: UG125 تا UG-140

    بخش B – الزامات مربوط به روش ساخت مخازن تحت فشار

    • قسمت UW – الزامات برای مخازن تحت فشار تولید شده توسط جوش
    • قسمت UF – الزامات برای مخازن تحت فشار تولید شده توسط فورجینگ
    • قسمت UB – الزامات برای مخازن تحت فشار ساخته شده توسط ریخته گری

    بخش C – الزامات مربوط به کلاس های مواد

    • قسمت UCS – مورد نیاز برای مخازن تحت فشار ساخته شده از فولاد کربن و کم آلیاژ
    • بخش UNF – الزامات برای مخازن تحت فشار ساخته شده از مواد غیر آهنی
    • ضمیمه NF: خصوصیات متریال برای مواد غیر آهنی
    • قسمت UHA – الزامات مورد نیاز برای مخازن تحت فشار از فولاد آلیاژی
    • ضمیمه HA: پیشنهادات در مورد انتخاب کروم نیکل آستنیتی و فولاد کرومیوم  و مارتنزیتی
    • قسمت UCI – الزامات مورد نیاز برای مخازن تحت فشار ساخته شده از آهن
    • قسمت UCL – الزامات مخازن تحت فشار جوشکاری شده با پوشش مقاوم در برابر خوردگی
    • قسمت UCD – الزامات مخازن تحت فشار ساخته شده از آهن چدن
    • قسمت UHT _ الزامات مخازن تحت فشار ساخته شده از فولادهای فریتی با خواص کششی پیشرفته توسط گرما.
    • قسمت ULW _ الزامات مورد نیاز برای لاینینگ
    • قسمت ULT _
    • قسمت UHX – قوانین مبدلهای حرارتی پوسته و لوله
    • قسمت UIG – الزامات مورد نیاز برای مخازن تحت فشار که از گرافیت Impregnated ساخته شده است.

    در پايان دو ضميمه بصورت ضمائم الزامي (Mandatory Appendices) و ضمائم غيرالزامي (Non mandatory Apendices) شامل الزامات ساخت مخازن تحت فشار پيوست كد گرديده است. لازم بذكر است ضمائم الزامي با عدد و ضمائم غيرالزامي با حرف مشخص مي شوند.

    ب) ASME VIII _ DIV.2 : قوانین جایگزین

    این بخش شامل الزامات اجباری، ممنوعیت های خاص و راهنمایی برای مواد، طراحی، ساخت، بازرسی و آزمایش، نشانه ها و گزارش ها، حفاظت بیش از حد فشار و صدور گواهینامه از مخازن تحت فشار با فشار داخلی یا خارجی است که بیش از 3000 پوند (20700 کیلو پاسکال) است.

    قوانین موجود در این بخش می تواند به عنوان جایگزین برای 1 (DIV.1) مورد استفاده قرار گیرد.
    بخش 2 همچنین مقررات استفاده از تجزیه و تحلیل عناصر محدود را برای تعیین استرس مورد انتظار در تجهیزات فشار،در بر میگیرد.

    ج) ASME VIII _ DIV.3 : قوانین جایگزین برای ساخت مخازن تحت فشار بالا

    این بخش شامل الزامات اجباری، ممنوعیت های خاص و راهنمایی برای مواد، طراحی، ساخت، بازرسی و آزمایش، نشانه ها و گزارش ها، حفاظت بیش از حد فشار و صدور گواهینامه از مخازن تحت فشار با فشار داخلی یا خارجی بیش از 10،000 psi 70،000 kPa  است.

     


    در این بخش، لینکهای داخلی از وبسایت پارس اکتان، برای دانلود استاندارد و کتاب و هندبوک های راهنمای section 8 برای شما قرار داده شده است.

    و همچنین اگر به کتاب یا استانداردی نیاز داشتید که در سایت پیدا نشده ، میتوانید در قسمت کامنت ها درخواست خود را قرار دهید تا منبع مورد نظر تامین و در وبسایت بارگزاری گردد.

    دانلود آخرین ویرایشهای استاندارد ASME SECTION VIII 

    آشنایی با مخازن تحت فشار

    ASME STP PT-007 (مقایسه ASME VIII و EN 13445 )

    هندبوک CASTI ( راهنمای جامع DIV.1 از استاندارد section 8 )

    CEN TC 54 , استانداردهای مخازن تحت فشار


  • FFS , مناسب بودن برای سرویس دهی

    FFS , مناسب بودن برای سرویس دهی

    مقاله آشنایی با ارزیابی مناسب بودن برای سرویس دهی (Fitness For Service _ FFS) و کاربردها و استانداردها در صنایع سنگین ، نفت ، گاز و پتروشیمی

    [su_note note_color=”#a82760″ text_color=”#ffffff”]

    1. FFS چیست ؟ (مبانی و کاربردها)
    2. معرفی استانداردهای FFS در نفت و گاز
    3. فرآیند ارزیابی 
    4. رفرنس ، لینک مقالات و استانداردهای FFS 

    [/su_note]

    1. FFS چیست ؟

    مناسب بودن برای سرویس دهی ،یا “صلاحیت برای ادامه سرویس” یا Fitness For Service _FFS یک روش مطمئن و تایید شده برای تصمیم گیری در مورد ادامه سرویس دهی یک قطعه یا یک تجهیز می باشد.
    اين ارزيابي ها يك روش چند شاخه اي براي بررسي اين نكته هستند كه آيا قطعه مورد نظر توانايی ادامه دادن به سرويس دهی در یک واحد فرآیندی را دارد يا خير.

    اجرا و استقرار سیستم FFS در نفت و گاز و پتروشیمی و همه صنایع سنگین، می تواند باعث افزایش عمر مفید و کاهش هزینه های تعمیر و تعویض تجهیزات کارکرده و عدم تعویض زودهنگام تجهیز کارآمد می شود . ارزیابی مناسب بودن برای سرویس دهی (FFS) ابزاری مناسب جهت یکپارچگی ساختاری و امکان افزایش عمر تجهیزات، همراستا با در نظر گرفتن ایمنی و کاهش هزینه است.

    دلایل استفاده از FFS
    تعیین عمر باقیمانده تجهیزات آسیب دیده
    اطمینان از ایمنی تجهیزات پس از عمر طراحی آنها
    اثبات استحکام کافی نمونه با وجود نقص .
    افزایش فاصله های زمانی بازرسی .
    کاهش زمان از کارافتادگی و خاموشی تجهیزات .
    رفع نواقص و معايب جزئي قبل از نياز به تعميرات كلي.
    جلوگيری از افزايش اثرات عيوب و نواقص و توسعه آن در کل مجموعه.
    افزايش راندمان و بازده متخصصين قسمت نصب و تعميرات.
    كاهش تعميرات غير ضروری و صرفه جويي در نيروی کار .

    کاربردهای FFS
    مخازن ذخیره ، مخازن تحت فشار
    لوله ها و سیستم پایپینگ و ایستگاه های فشار و شیرهای اطمینان
    مبدل های گرمایی و برج های تقطیر
    دیگ های بخار و لوله ی متصل به دیگ های بخار
    پمپ ها ، کمپرسور و توربین ها

    مهمترین نواقصی که می تواند تجهیزات و سازه را تحت تاثیر قرار دهد:
    شکست ترد (Brittle Fracture)
    خوردگی عمومی (General Metal Loss)
    خوردگی موضعی (Local Metal Loss)
    خوردگی حفره ای (Pitting Corrosion)
    تاول هیدروژنی
    رشد ترک
    خستگی
    خزش
    ترک ناشی از خوردگی تنشی (SCC)
    تردی هیدروژنی
    حملات هیدروژنی در دمای بالا
    خرابی ناشی از آتش سوزی
    ترک خوردگی هیدروژنی

    2. استانداردهای ارزیابی مناسب بودن برای سرویس

    • استاندارد API 579-1/ASME FFS-1 اصلی ترین و مهمترین استاندارد بین المللی در زمینه FFS است که دستورالعمل هایی را برای ارزیابی مناسب بودن برای سرویس دهی (FFS) تجهیزات صنعتی ، پالایشگاه و پتروشیمی و صنایع نفت و گاز ارائه می دهد.
      API 579 در سال 2000 توسط انستيتو نفت آمريكا براي انجام ارزيابي هاي مناسب بودن براي سرويس دهي منتشر شد. اگرچه اين استاندارد مخصوص صنايع پالايش و پتروشيمی تدوين شده بود اما كاربردی گسترده در ساير صنايع در مورد ارزيابی مخازن تحت فشار، مخازن ذخيره و سیستم لوله كشی نيز پيدا كرد.
      در سال 2007 در نتيجه همكاری انستيتو نفت آمريكا (API) با انجمن مهندسان مكانيك امريكا (ASME) استانداردی اشتراکی تحت عنوان API 579 / ASME FFS منتشر شد. که آخرین آپدیت آن در حال حاضر (هنگام تالیف این مقاله) نسخه ای است که سال 2016 انتشار یافته است. ⇐(صفحه API 579 در دانلودشاپ پارس اکتان را ببینید)
      از این دستورالعمل ها میتوان برای تصمیم گیری در مورد امکان ادامه فعالیت، و یا لزوم تعمیر و جایگزینی تجهیزات استفاده نمود تا از ادامه ی فعالیت ایمن تجهیزات تحت فشار اطمینان حاصل کرد.
      این استاندارد شامل 12 قسمت و در بیش از 1300 صفحه تنظیم گردیده است است که 11 مکانیزم تخریب را به شکل بسیار جامعی مورد بررسی قرار میدهد.
      این مکانیزمهای تخریب شامل: شکست ترد، خوردگی یکنواخت و موضعی،خوردگی حفره ای، تخریب هیدروژنی، ترک، ناپیوستگی جوش و پیچش پوسته، خزش، تورق (ورقه ورقه شدن) و آتش سوزی است.
      یکی از مهمترین مکانیسم های تخریب حمله هیدروژنی است که ارزیابی مناسب بودن برای سرویس دهی فولادهای کم استحکام و تحت فشار ترکهای ناشی از حمله هیدروژن (HIC) و شکافهایی که منشأ آن تنش است، در قسمت 7 استاندارد API 579 بررسی شده است.

    از دیگر استانداردهایی که جزیی یا غیر مستقیم به  FFS پرداخته اند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

    3. فرآیند ارزیابی FFS

    ارزيابی FFS شامل هماهنگی بین چندين بخش مهندسی یک واحد است:
    آناليز تنش: اين بخش عبارتست از يك تخمين مناسب از تنش وارد شده به قطعه یا سازه ، برای ارزيابی يكپارچگی مكانيكی تجهیز و عمر باقيمانده آن.

    مهندسی مواد : اين بخش مستلزم درك از عملكرد متريال های مختلف تحت محيط های متفاوت، دما و سطح تنش تجهیز، براي اطمينان از عملكرد مطمئن و قابل اطمينان است.

    آزمون هاي غيرمخرب : پيش از ارزيابی نياز است تا عيوب تشخيص داده شده و از نظر ابعادی اندازه گيری شوند.

    خوردگي: داشتن درك درست و تخصص کافی از مكانيزم های تخريب كه مي تواند منجر به تخريب شوند، برای ارزیابی FFS ضروری است.

    شرايط سرويس دهي : مشورت و هماهنگی با پرسنل عملياتی يكی از الزامات تشخيص پارامترهای تاثيرگذار (مانند دما و فشار) در ارزيابي های FFS مي باشد .

    مكانيك شكستگی : از اين حوزه براي بررسي و ارزيابي ترك و عيوب صفحه اي استفاده مي شود.

    آمار و احتمال : ازاين مورد براي آناليز اطلاعات و ارزيابي ريسك هاي احتمالي استفاده مي شود.
    ازنقطه نظر پيچيدگي، دستورالعمل هاي ارزيابي مناسب بودن براي سرويس دهي مي توانند در محدوده اي از ارزيابي هاي ساده تا مدلسازی هاي سطح بالاي كامپيوتري و آناليز المان محدود و ديناميك سيالات محاسباتی (CFD) را در بر گيرند.

    سطوح ارزیابی FFS شامل سه سطح است :

    سطح 1 : سطح ارزيابی پايه است كه شامل محاسبات دستی است .

    سطح 2 : اين سطح از ارزيابی پيچيده تر از سطح 1 است و بايد فقط توسط مهندسين مسلط به استاندارد API/ASME انجام شود. بسیاری از محاسبات سطح دو ميتوانند همراه با محاسبات كامپيوتری باشند. این سطح نيازمند اطلاعات دقيق تر و جزئی تر است .

    سطح 3 : اين سطح پيچيده ترين سطح ارزيابی است. ارزيابي سطح سه شامل شبيه سازی كامپيوتری و آناليز المان محدود (FEA) يا دايناميك كامپيوتری سيال (CFD) مي باشد.

    دستورالعمل کلی FFS برای انواع نقص ها شامل 8 مرحله است:
    مرحله 1: مشخص کردن نقص و مکانیسم تخریب
    مرحله 2: جمع آوری دیتا
    مرحله 3:کاربردها و محدودیتهای دستورالعملهای ارزیابی FFS
    مرحله 4: تکنیکهای ارزیابی و معیارهای پذیرش  (ارزیابی سطح 1و 3و 2)
    مرحله 5: تعیین عمر باقیمانده
    مرحله 6: اقدامات اصلاحی
    مرحله 7 پایش و مانیتورینگ حین سرویس
    مرحله 8:بایگانی

    اگر نتایج ارزیابی مناسب بودن برای سرویس دهی ، نشان دهد که یک قطعه برای شرایط عملیاتی فعلی مناسب میباشد ،آن قطعه میتواند با چنین شرایطی به سرویس دهی خود ادامه دهد.

    4. رفرنس ها ، مقالات و دانلودهای بیشتر

     

    1. API 579-1 /ASME FFS-1 : Fitness-For-Service
    2. API 570 — Piping Inspection Code 
    3. بازرسی بر مبنای ریسک (RBI)
    4. مجموعه استانداردهای بازرسی فنی API
  • بازرسی بر مبنای ریسک

    بازرسی بر مبنای ریسک

    RBI چیست ؟ آشنایی با مفاهیم ، روشها و استانداردهای بازرسی بر مبنای ریسک در صنایع سنگین ، فولاد ، نفت و گاز و پتروشیمی

    1. مقدمه
    2. فرایند بازرسی ، برنامه ریزی و نرم افزارها
    3. استانداردهای RBI
    4. پیش درآمدی بر اصطلاحات و جزییات فنی
    5. رفرنس بیشتر و لینکهای مطالعه و دانلود
    6. سوالات متداول (FAQ)

    1. RBI چیست؟

    RBI مخفف شده اصطلاح Risk Based Inspection به معنای بازرسی بر مبنای ریسک ، یک روش نوين (از دهه نود میلادی) در بازرسی فنی است.

    بازرسی مبتنی بر ریسک (RBI) یک روش و فرآیند تحلیل است که بر خلاف بازرسی سنتی که بازرسی مبتنی بر شرایط (condition-based inspection) است ، نیاز به ارزیابی کیفی یا کمی از احتمال خرابی (probability of failure_PoF) و پیامد عدم موفقیت (consequence of failure_CoF) مرتبط با هر تجهیز و مدارهای پایپینگ آن ، در یک واحد فرآیندی خاص دارد .

    برخلاف روشهای سنتی بازرسی، فاصله زمانی ثابت برای بازرسی بر مبنای ریسک تعريف نمی گردد. در برنامه RBI ، قطعات جداگانه از تجهیزات را با میزان ریسک آنها طبقه بندی می کند و تلاش های بازرسی را بر اساس این طبقه بندی در اولویت قرار می دهد.

    با استفاده از بازرسي بر مبناي ريسك، ضمن اجتناب از بازرسيهای مكرر، ميتوان امكانات و توانمنديهای بازرسی را بر روي دستگاههای با ريسک بالاتر متمركز كرد.

    در واقع هدف اصلی بازرسی بر مبنای ریسک ،به حداقل رساندن خطرات براي انسان و محيط ، به واسطه خرابی (یا دقیقتر بگوییم : تخریب و خوردگی) يك تجهيز است. که به موازات آن، استراتژی بکار رفته بايد از نظر هزينه هم مؤثر و مفيد باشد.
    افزایش عمر و کیفیت سیستم ، همیشه رابطه مستقیم با هزینه های بازرسی دارد. RBI این بهینه سازی را برای ما فراهم میکند.RBI به ما این امکان را میدهد که نقطه بهینه بین هزینه اقتصادی و خطر زایی تجهیز ناکارآمد را پیدا کنیم و دقیقا به موقع،  نسبت به رفع نقایص اقدام کنیم، نه زودتر (که باعث ازدیاد و هدر رفتن هزینه ها شود) و نه دیرتر (که باعث خطر آفرینی گردد)
    RBI یعنی کاهش ریسک ،افزایش قابلیت اطمینان و بهینه سازی برنامه های بازرسی فنی .

    تجربه موفق اجرای بازرسی مبتنی بر ریسک در صنعت نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمی جهان نشانگر اهمیت این مقوله در حوزه مدیریت هزینه های نگهداری و تعمیرات است.

    2. فرایند بازرسی برمبنای ریسک (RBI Process)

    RBI را می توان برای اولویت بندی فعالیت های مرتبط با بازرسی ، معمولاً با استفاده از آزمایش غیر مخرب (NDT) ، به منظور کاهش عدم قطعیت در مورد وضعیت صدمه واقعی تجهیزات استفاده کرد.

    علاوه بر NDE ، فعالیتهای کاهش ریسک اضافی که توسط یک ارزیابی RBI مشخص شده اند ، ممکن است شامل تغییر در ساخت و ساز ، نصب آسترهای مقاوم در برابر خوردگی، عایق کاری ، تغییرات شرایط کار ، تزریق مواد شیمیایی مهار خوردگی ، رنگ و پوشش ضد خوردگی و غیره باشد.

    مراحل مدیریت خوردگی براساس بازرسی مبتنی بر ریسک را می توان به ترتیب زیر بیان کرد :
    در این فرآیند در مرحله اول ریسک هر یک از تجهیزات بطور مجزا محاسبه می گردد، در مرحله دوم تجهیزات بر اساس میزان ریسک رتبه بندی و مرتب می شوند. در مرحله سوم برنامه بازرسی فنی بر اساس میزان ریسک تجهیزات تدوین می گردد. در مرحله چهارم تصمیمات لازم جهت مدیریت و کاهش خوردگی ارائه می گردد.و در نهایت در مرحله پنجم با انجام ارزیابی مجدد، اقدامات صورت گرفته جهت مدیریت خوردگی، سنجش و اندازه گیری می شود.

    تعیین و تحليل ريسك، تلاش مي كند به سوالات زير پاسخ دهد:
    – بروز چه اشكالاتی منجر به خرابی سيستم مى شود؟
    – اين اشكال چگونه به وجود مي آيد؟
    – رخداد آن چه احتمالی دارد؟
    – نتيجه و پيامد آن واقعه چه خواهد بود؟


     

     

    برنامه ریزی بازرسی (Inspection Planning)

    RBI شرایط تصمیم گیری آگاهانه در خصوص فرکانس بازرسی و سطح اثر بخشی انواع روش های NDE را به ازای هر یک از تجهیزات در کارخانه را فراهم می کند. RBI با کاهش فرکانس بازرسی تجهیزات با ریسک پایین و تمرکز بر روی تجهیزات با ریسک بالاتر شرایط مدیریت بهینه هزینه ها در حوزه بازرسی فنی را امکان پذیرمی کند.

    نرم افزارهای بازرسی مبتنی بر ریسک

    با توجه به پیچیدگی و حجم زیاد محاسبات موجود در بازرسی مبتنی بر ریسک اساساً پیاده سازی RBI به صورت دستی و غیر ممکن است. نرم افزارهایی وجود دارند که RBI را مبتنی بر استاندارد API 580 – 581  ارائه می دهند.

    یک نرم افزار خوب باید قادر باشد اطلاعات و دیتای خام را گرفته و مراحل ارزیابی ریسک برای تجهیزات تجت فشار مانند کمپرسور، پمپ ،لوله ، مبدل های حراتی، مخازن تحت فشار، و شیرهای اطمینان را محاسبه کند.
    جهت حمایت از کارآفرینان برجسته ایرانی، نرم افزارها و شرکتهای انجام بازرسی بر مبنای ریسک را برای هر شهر معرفی خواهیم کرد. دوستانی که تمایل دارند نام آنها بررسی و ذکر گردد در کامنت یا خصوصی به ما پیام دهند.

     

    3. استانداردهای بازرسی بر مبنای ریسک

    استانداردهای بازرسی بر مبنای ریسک ممکن است طیف وسیعی از مدارک بین المللی را دربر گیرد ولی در اینجا قصد داریم مهمترین استانداردهایی را که در صنایع سنگین و علی الخصوص در نفت و گاز و پتروشیمی و صنایع پالایش کاربرد فراوان دارند را به شما معرفی کنیم.

    • استاندارد API 580
    • استاندارد API 581
    • استاندارد API 571
    • استاندارد API 572
    • استاندارد API 579 (ASME FFS)
    • استاندارد ASME PCC3

    API RP-580

    دانلود استاندارد API 580

    API RP-581

    دانلود استاندارد API 581

     استاندارد API RP 580 (ارزیابی ریسک به صورت کیفی) حداقل دستورالعمل ها را برای اجرای یک برنامه مؤثر و معتبر RBI تعیین می کند.

    استاندارد API RP 581 ( ارزیابی ریسک به صورت کمی مبتنی بر محاسبات دقیق آماری)
    جزئیات مراحل و اجرای بازرسی RBI برای تجهیزات تحت فشار را نشان می دهد.

    API 571 (تعیین مکانیزم های تخریب برای تجهیزات تحت فشار)

    API 572 (تدوین برنامه های بازرسی برای تجهیزات تحت فشار)

    API 579 / ASME FFS-1 Fitness for Service : یکی دیگر از استانداردهای موسسه API که در دو استاندارد بالا نیز به آن رفرنس فراوانی داده شده ، استاندارد API 579 / ASME FFS-1 می باشد. API 579-1 به بررسی مناسب بودن برای سرویس دهی میپردازد که در مطلبی جداگانه مورد بحث قرار دادیم.

    ASME PCC-3 با عنوان ” برنامه ریزی بازرسی با استفاده از روشهای مبتنی بر ریسک “

    BS DIN EN 16991  : که البته نسبت به استانداردهای بالا کاربرد کمتری دارد.BS EN 16991 چارچوب بازرسی مبتنی بر ریسک (RBIF) را مشخص می کند و دستورالعمل های بازرسی و نگهداری مبتنی بر ریسک (RBIM) را در صنایع هیدروکربن و فرآیندهای شیمیایی ، تولید برق و سایر صنایع که RBI کاربرد دارد ارائه می دهد.

    امروزه شركت های بزرگ نفتی از روش هاي كيفی بازرسی بر مبنای براي ريسك مطابق با استاندارد API 580 برای ارزيابي اوليه ريسك و شناسايي تجهيزات با ريسك بالا استفاده کرده و سپس، به كمك روش های بازرسی بر مبنای ریسک كمّی مطابق با استاندارد API 581 ،تجهيزات شناسايی شده با ريسك بالا را مورد ارزیابی قرار می دهند.

    4. نگاهی دقیقتر به جزییات و اصطلاحات فنی

    4.1 اصلا تعریف ریسک چیست؟ و چگونه محاسبه میشود ؟
    بر اساس تعريف ارائه شده در استاندارد API 580 و API 581 ، ريسک ، به صورت زير قابل محاسبه است:  احتمال خرابی x پیامد حاصل از خرابی = ریسک

    محاسبه ریسک در روش بازرسی مبتنی بر ریسک شامل تعیین احتمال خرابی همراه با ارزیابی پیامد از کارافتادگی تجهیز به واسطه خرابی ایجاد شده است.
    Risk(t) = Probability of Failure(t) × Consequence of Failure
    در رابطه فوق (Risk(t ریسک محاسبه شده برای یک تجهیز خاص است.
    (Probability of Failure(t ، احتمال خرابی یک تجهیز است.
    از آنجایی که احتمال خرابی تجهیز با گذشت زمان تغییر می کند لذا ریسک تجهیز نیز تابعی از زمان است.

    بازرسی بر مبنای ریسک چیست

    4.1.1 احتمال خرابی (Probability of Failure) و محاسبه POF
    (POF) احتمال اینکه قطعه ای از تجهیزات در زمان معین خراب شود که بخش مهمی از آنالیز ریسك است. POF نیمی از معادله در هنگام تعیین خطر به عنوان بخشی از روش بازرسی مبتنی بر ریسک (RBI) است.

    POF برای قطعات جداگانه تجهیزات با مراجعه به مکانیسم های تخریب احتمالی ،محاسبه می شود. جزئیات بیشتر در مورد POF در استاندارد API 580 ارائه شده است .

    معمولاً در تجهیزات مختلف صنعتی، خوردگی ها به عوامل متفاوت وابسته هستند. این عوامل می تواند خوردگی ساده یکنواخت ،خوردگی های حفره ای، سایشی، گالوانیک، شیاری، خوردگی در زیر عایق، حملات هیدورژنی  ، SCC ، خزش و خستگی در دما و فشار بالا، خوردگی اتمسفری و غیره باشد. وقوع انواع خوردگی ها مستقیماً بستگی به نوع مواد انتخاب شده و شرایط کاری فرآیندی و شرایط محیطی تجهیزات خواهد داشت.

    احتمال تخریب از سه پارامتر بدست می آید:
    فرکانس عمومی از کارافتادگی (GFF) ، عامل یا عوامل خرابی (DF) و فاکتور سیستم مدیریت (FMS)
    POF = GFF × DF × FMS

    فرکانس عمومی از کارافتادگی (GFF – General Failure Frequency)
    فرکانس عمومی از کار افتادگی نشان دهنده میزان خرابی است و برای تجهیزات مختلف متفاوت است. مقدار GFF براساس اندازه سوراخ (سوراخ ایجاد شده در اثر تخریب) برای هریک از انواع تجهیزات تعیین می گردد. اندازه سوراخ ها در RBI ،  به صورت Small ، Medium ، Large و Rupture نامگذاری می شوند.

    فاکتورهای خرابی (Damage Factors)
    فاکتور خرابی بر اساس مکانیزم های قابل اجرای خرابی تعیین می شود. تعیین مکانیزم های تخریب برای هریک از تجهیزات تحت فشار بر اساس استاندارد API 579-1 / ASME FFS-1 مشخص می شود.
    مکانیزم های تخریب طبق استاندارد API 581 عبارتند از:
    نازک شدن Thinning
    ترک خوردگی ناشی از استرس Stress Corrosion Cracking _SCC
    تخریب خارجی تجهیز External Damage
    تخریب هیدروژنی در دمای بالا  High Temperature Hydrogen Attack _HTHA
    فرسودگی مکانیکی سیستم پایپینگ Mechanical Fatigue
    شکستگی و از هم گسیختگی Brittle Fracture
    فرمول های دقیق تعیین فاکتورهای تخریب را میتوان در API 581 و API 579 پیدا کرد.

    فاکتور سیستم مدیریت (Management System Factor)
    فاکتور تنظیم سیستم های مدیریت، FMS کیفیت برنامه مدیریت سازمان و مدیریت خوردگی بر تجهیزات مکانیکی را مشخص می کند. تعیین مقدار این فاکتوررا میتوان با ارجاع بخش ANNEX 2.A از PART 2 استاندارد API 581 تعیین کرد.

    4.1.2 پیامد خرابی (Consequence of Failure) و محاسبه COF
    COF بخش دوم از معادله تعیین ریسک به عنوان بخشی از روش بازرسی مبتنی بر خطر (RBI) است.
    COF با بررسی و رتبه بندی پیامدهای احتمالی تجهیزات ، پرسنل ، محیط زیست و غیره در صورت خرابی تجهیزات محاسبه می شود. جزئیات بیشتر در مورد COF در API 580 آورده شده است. مکانیزم ارزیابی پیامد تخریب در بخش سوم از دستورالعمل API 581 ارائه شده است که اثرات و پیامدهای ناشی از خرابی ایجاد شده را در دو حوزه محیطی(Area) و مالی(Financial) محاسبه می کند و نتایج خرابی مانند آتش، انفجار، ابر بخار، حوضچه آتش، جت آتش، پیامدهای ناشی از انتشار گازهای سمی، گازهای آتش زا، گازهای غیر سمی و غیر آتش زا مانند بخار و اسید و فشار زائد بر تجهیزات و پرسنل اطراف به صورت کمی محاسبه می شود.

    4.2 آنالیز ریسک(Risk Analysis)
    محاسبه ریسک در دو حوزه مالی و محیطی بصورت تابعی از زمان به ترتیب زیر محاسبه می شود.
    همان گونه که در شکل زیر مشاهده می شود تاثیر مکانیزم های خرابی مختلف بر میزان ریسک یک تجهیز تقریباً به صورت خطی می باشد

    ماتریس ریسک (Risk matrix)
    برای نمایش کیفی میزان ریسک برای هریک از تجهیزات و واحدهای فرآیندی از ماتریس ریسک استفاده می شود.ماتریس ریسک ابزاری برای غربالگری تجهیزات جهت اولویت بندی بازرسی است.
    این ماتریس بدون در نظر گرفتن میزان عددی ریسک، وضعیت تجهیز را براساس گروه بندی های انجام شده، در دو حوزه محیطی و مالی مشخص می کند.
    جزییات کامل درباره ماتریس ریسک در استاندارد API RP-581 قید شده است . بر اساس استاندارد API 581 ماتریس ریسک به دو شکل متقارن و نامتقارن تعریف می شود.

    بر اساس ماتریس ریسک، تجهیزاتی که در گوشه سمت راست و بالای ماتریس هستند. به احتمال زیاد برای برنامه ریزی بازرسی در اولویت قرار دارند زیرا دارای بالاترین ریسک می باشند.
    به همین ترتیب تجهیزاتی که در گوشه چپ و پایین ماتریس هستند کمترین ریسک را دارند.

    در API 581 گروه بندی ریسک در دو حوزه محیطی و مالی جهت تعیین مکان تجهیزات در ماتریس ریسک بر اساس جداول زیر انجام می شود:

    5. رفرنس و لینک های مفید برای مطالعه و دانلود

    6. سوالات متداول (FAQ)

    + RBI مخفف چیست؟

    RBI مخفف عبارت Risk Based Inspection و به معنای بازرسی بر مبنای ریسک است و به روشی نوین در بازرسی فنی تاسیسات صنعتی اشاره دارد.

    + مهمترین استاندارد برای بازرسی بر مبنای ریسک چیست؟

    API-580-2023

    مهمترین استاندارد RBI  ، استاندارد API RP 580 (مفاهیم بازرسی برمبنای ریسک ) برای الزامات عمومی و  استاندارد API RP 581 ( روشها و متدلوژی RBI)
    برای جزئیات مراحل و اجرای بازرسی RBI برای تجهیزات می باشند.

    + ماتریس ریسک چیست؟

    ماتریس ریسکماتریس ریسک ابزاری گرافیکی برای نمایش و غربالگری تجهیزات جهت اولویت بندی بازرسی است. برای نمایش کیفی میزان ریسک تجهیزات و واحدهای فرآیند، از مفهومی بنام ماتریس ریسک استفاده می شود.
    جزییات کامل درباره ماتریس ریسک در استاندارد API 581 قید شده است . 

    + POF در بازرسی بر مبنای ریسک چیست؟

    POF مخفف عبارت Probability of Failure یا به فارسی : احتمال خرابی تجهیز ، بیان کننده احتمال اینکه قطعه ای از تجهیزات در زمان معین خراب شود است که بخش مهمی از آنالیز ریسك می باشد.

  • فلاشینگ سیستم هیدرولیک ، اصول و استانداردها

    فلاشینگ سیستم هیدرولیک ، اصول و استانداردها

    آشنایی با فلاشینگ روغن سیستم های هیدرولیکی در صنایع – فلاشینگ روغن لوله و تجهیزات ، استانداردهای فلاشینگ و ذرات مجاز روغن

    فلاشینگ روغن چیست و چرا فلاشینگ می کنیم ؟

    مقدمه: سیستمهای هیدرولیک و تجهیزاتی که در مسیر سیستم های هیدرولیکی قرار دارند نسبت به تمیزی و خلوص سیال هیدرولیک بسیار حساس هستند بطوریکه بیش از 70 درصد خرابی این تجهیزات ، طبق آمار، به علت آلودگی روغن و سیال هیدرولیک است.

    لذا در سیستمهاي هیدرولیک پایین نگه داشتن سطح آلودگی روغن و تمیز کارکردن یک اصل مهم به شمار می رود.
    با اینکه در این سیستمها همواره از فیلتر استفاده میگردد، ولی گاهی به علتهای مختلف که مهمترین آنها تعمیرات جزیی و باز بست کردن قسمتهای سیستم است، آلودگی وارد سیستم هیدرولیک شده و باید این آلودگی برطرف گردد که در این مواقع سیستم را اصطلاحا فلاشینگ می کنند.

    برای فلاشینگ به طور خلاصه، کل سیستم از ابتدا تا انتها را در یک مدار بسته شامل پمپ و تانک روغن و فیلترهای مورد نیاز می بندند و روغنی مشابه با روغن اصلی سیستم را برای ساعتها در مسیر می چرخانند تا کل ذرات و آلودگی ها با روغن فلاشینگ حمل شود و در فیلترها به دام افتد.

    البته باید توجه داشت که این آلودگی ها شامل انواع مختلفی هستند مانند : آلودگی ذرات، آلودگی آب، آلودگی مخلوط شدن با روغن دیگر ، آلودگی خرابی روغن در اثر افزایش حرارت، آلودگی هوا.
    ولی از انجایی که مهمترین آنها آلودگی ذرات معلق است، در این مقاله تمرکز بیشتری بر این نوع آلودگی خواهیم داشت و در این مقاله اصول فلاشینگ ، روش صحیح فلاشینگ و استانداردهای فلاشینگ روغن هیدرولیک را بررسی خواهیم کرد.

    روش اجرای عملیات فلاشینگ روغن در سیستم هیدرولیک :

    تئوری فلاشینگ روغن :

    فلاشینگ عبارتست از جدا سازی ذرات آلوده از روغن و سیستم هیدرولیک به کمک فیلتر با سرعت جریان سیال بالا و دماي مناسب. در این شرایط روغن با سرعت بالا و به کمک جریان مغشوش، ذرات موجود در سیستم و جداره هاي داخلی لوله ها و منافذ را جدا کرده و پس از عبور دادن آنها از کلیه مسیرها در آخر توسط فیلتر ها جدا می شوند.

    برای دستیابی به حداکثر کارایی در این عملیات ، ما نیاز داریم که 3 پارامتر کلیدی را کنترل کنیم که عبارتند از : 1. جریان مغشوش 2. ویسکوزیته سیال 3. زمان فلاشینگ

    اغتشاش در جریان سیال برای غوطه وری ذرات آلوده کننده برای سیستم هیدرولیک بسیار مهم است که ما برای این منظور نیاز داریم همواره عدد رینولدز را بر روی عدد 4000 نگاه داریم. لذا استفاده از پمپ با دبی مناسب بسیار مهم خواهد بود.

    ویسکوزیته مناسب برای فلاشینگ ، 10 تا 15 سانتی استوک در دمای 40 درجه است .برای کنترل ویسکوزیته و گرانروی سیال نیز باید دمای روغن فلاشینگ را به محدوده 40 تا 60 درجه سانتی گراد برسانیم.

    زمان مورد نیاز براي این امر بسته به میزان آلودگی سیستم داشته و حداقل زمان موردنیاز طبق فرمول زیر قابل محاسبه خواهد بود: T=V/Q*3

    این زمان حداقل مورد نیاز می باشد. (نکته مهم اینست که باید توجه داشت این فرمول تنها حداقل زمان است و در حین فرآیند فلاشینگ باید فیلترها از لحاظ آلودگی بازرسی شوند. پس از این حداقل زمان، با نمونه گیری از روغن و سنجش آلودگی در آزمایشگاه ادامه فرایند فلاشینگ مشخص خواهد شد و هیچگاه زمان مشخصی برای فرایند نمی توان تعیین کرد.)

    اجرای عملیات فلاشینگ :

    از نظر اجرای عملیات ، فلاشینگ روغن به دو نوع فلاشینگ داخلی (Internal) و فلاشینگ خارجی (External) تقسیم بندی می شود.

    تفاوت فلاشینگ داخلی و خارجی چیست ؟
    اگر سیستم آلودگی کمی داشته باشد ، تنها شیرها و قطعات حساس به آلودگی باز می شوند و به کمک یونیت و پمپهای اصلی خود سیستم ، عملیات فلاشینگ انجام می شود که به آن فلاشینگ داخلی می گویند.

    در این روش نیازی به یونیت و فیلترهای مجزا نداریم. ابتدا کلیه قطعات حساس از سیستم باز شده و بجای آنها ولو بای پاس و یا Plate راه دهنده بسته می شود. و سپس مسیر چرخشی از مخزن و پمپ به لوله ها و مجددا مخزن ایجاد می شود. همچنین فیلتر هاي خود سیستم وظیفه تمیز کردن روغن آلوده شده فلاشینگ را برعهده دارند.

    ولی اگر سیستم تا بحال مورد بهره برداری نبوده و تازه تجهیزات نصب شده باشد ، و یا عملیات تعمیرات وسیعی انجام شده که موجب آلودگی شدید در سیستم شده باشد ، در این حالت ما به یک یونیت جداگانه نیاز داریم . چرا که مش بندی فیلترها باید از درشت به ریز تغییر کند تا هزینه گزافی برای فیلترها متحمل نشویم. همچنین پمپهایی با فشار بالاتر استفاده شود تا عدد رینولدز بالاتر و اغتشاش بیشتر ایجاد کنیم.

    اصول کار فلاشینگ داخلی تماما مشابه فلاشینگ خارجی خواهد بود .در اینجا ما با توجه به اهمیت فلاشینگ خارجی و نکات مهمی که این عملیات دارد ، بیشتر بر این نوع از فلاشینگ سیستم هیدرولیک تکیه می کنیم و مراحل کار را طبق تیترهای زیر شرح خواهیم داد:

    • آماده سازی سیستم
    • آماده سازی یونیت فلاشینگ
    • اتصالات و لوپ بندی
    • اجرای عملیات
    • نمونه گیری و آنالیز روغن

    آماده سازی سیستم :

    در اینجا منظور ما از سیستم ، یک واحد صنعتی هیدرولیک است که شامل تجهیزات هیدرولیک ، لوله ها ، ابزاردقیق و شیرآلاتی است که بر روی لوله ها بسته شده است.

    آماده سازی سیستم شامل کارهایی است که باید قبل از اتصال به یونیت فلاشینگ انجام دهیم . یک بخش از این آماده سازی ، باز کردن تمامی تجهیزات ابزار دقیق و ولوهای حساس به آلودگی در مسیر است.

    بخش دیگر ، تمیز کاری اولیه سیستم است که بیشتر شامل لوله میشود. ممکن است داخل لوله مواد خارجی مانند لاستیک، پارچه ، گرد و غبار باشد که می توان با استفاده از هواي فشرده آنها را خارج نمود. پس از آن باید تا جایی که امکان دارد ، ذرات آلوده کننده را از لوله ها پاک کنیم که متحمل هزینه و کار کمتری هنگام فلاشینگ شویم.

    به این منظور ، اگر جنس لوله های سیستم از استنلس استیل باشد (که اغلب در سیستمهای هیدرولیک چنین است) میتوانیم به هوای فشرده برای خارج سازی آلودگی بسنده کنیم و یکبار جهت اطمینان با مقداری روغن لوله را فلاش کنیم و روغن را دور بریزیم و سپس فلاشینگ اصلی را شروع کنیم.

    ولی اگر جنس لوله ها کربن استیل باشد ، ممکن است لوله ها حاوی آلودگی بسیاری شامل چربی و زنگار و براده آهن باشند که کار کمی سخت تر میشود.

    برای تمیزکاری و آماده سازی لوله کربن استیل جهت فلاشینگ ، باید لوله ها را شستشوی شیمیایی کنیم. در مطالب پیشین مراحل کامل شستشوی شیمیایی لوله کربن استیل (به طور کلی و برای مقاصد مختلف) توضیح داده شده که میتوانید به آن مراجعه کنید. در اینجا توضیح مختصری خدمت شما ارائه میکنیم:

    شستشوی شیمیایی شامل 4 مرحله میباشد: 1 ) چربی زدایی : در این مرحله لوله را با حلال چربی زدا با دماي 70 درجه شستشو میدهند که چربی زدا معمولا ترکیبی از قلیاهای قوی و ضعیف انتخاب می شود مانند سود سوز آور (NAOH) به همراه کربنات کلسیم ، بیکربنات کلسیم و مانند آن.

    2)  اسید شویی : پس از چربی زدایی یکبار فلاشینگ آب داریم و پس از آن لوله را با محلول 10 تا 15 درصد اسید شستشو می دهند تا زنگار از سطح آن کنده شود. محلول اسید شامل HCL (برای زنگار زیاد) و یا اسید سیتریک (برای لوله های نسبتا تمیز) است.

    3) خنثی سازی : در مرحله سوم باید اسید خنثی سازی شود که معمولا برای اینکار از محلول آبی آمونیاک استفاده میشود.

    4) و اما مرحله چهارم که پسیویشن (Passivation) نام دارد. اگر این مرحله به درستی انجام نشود تمامی زحمات ما برای شستشوی شیمیایی بیهوده بوده است.
    هدف از این مرحله ایجاد فیلمی نازک بر روی سطح آهن است که باعث میشود نسبت به خوردگی مقاوم (یا اصطلاحا PASSIVE ) شود. محلول مورد نیاز هم معمولا نیتریت سدیم می باشد.

    نکته بسیار مهم اینست که جدأ باید از اسید شویی منیفولد و تجهیزات هیدرولیکی اجتناب کرد.
    همچنین پس از انجام عملیات باید محلولهای شستشو کاملا تا قطره آخر از لوله خارج و با هوای فشرده Blow-out و خشک کردن انجام شود و تا زمان شروع فلاشینگ روغن ، لوله ها بسته و اصطلاحاُ CAP شود. (به جهت اظمینان، باید یکبار با مقداری روغن مخصوص فلاشینگ، لوله ها فلاش شوند و این روغن دور ریخته شود)

    آماده سازی یونیت فلاشینگ روغن :

    یونیت فلاشینگی که در کارگاه های مختلف استفاده میشود عمدتأ توسط شرکتهایی که متخصص انجام فلاشینگ هستند بصورت آماده کرایه میشود چرا که از نظر اقتصادی ساخت یک یونیت مجهز برای پروژه فلاشینگ مقرون به صرفه نیست. مگر در مواردی خاص، به عنوان مثال کارخانجات فولاد را میتوان نام برد . در صنعت فولاد واحدهای هیدرولیکی که وجود دارند باید دوره ای فلاشینگ شوند لذا در فولاد معمولأ یک یونیت فلاشینگ در انبار میتوان پیدا کرد.

    در اینجا به بررسی این موضوع می پردازیم که یونیت فلاشینگ چیست و برای کار مورد نظر ما چه خصوصیاتی باید داشته باشد:

    یونیت فلاشینگ به یک یونیت پرتابل و مجهز اطلاق می گردد که شامل پمپها ، مخزن برای جمع آوری روغن و کارتریج فیلتر است. شکل شماتیک و واقعی یک یونیت فلاشینگ را میتوانید در تصاویر زیر مشاهده نمایید:

    پمپ یونیت باید از یک موتور قوی با دبی مورد نیاز (بستگی به سیستمی که میخواهیم فلاشینگ کنیم) بهره مند باشد که بتواند عدد رینولدز 4000 که برای عملیات نیاز داریم را تامین کند.

    مخزن فلاشینگ محل جمع آوری روغن و تغذیه پمپ به درون خطوط سیستم است. از خصوصیات مهم این مخزن اینست که باید ترجیحأ گالوانیزه باشد ، مجهز به هیتر های قابل کنترل باشد (برای افزایش دمای روغن تا 70 درجه) و شیر نمونه گیری بر روی آن نصب شده باشد.

    کارتریج فیلترهای یونیت باید در سایز مناسب فیلترهایی که میخواهیم استفاده کنیم باشد و عاری از هرگونه آلودگی و قابل آب بند کردن باشد.

    لوپ بندی و اتصالات :

    لوپ بندی به عملیاتی اطلاق میگردد که طی آن سیستم و یونیت فلاشینگ در یک مدار سری بسته قرار می گیرند و آماده استارت چرخش روغن می شوند.

    لوپ بندی کار بسیار دقیق و حساسی است که باید حتمن با حضور ناظر و اپراتور و فیترهای باتجریه در فلاشینگ انجام گردد. هرگونه کوتاهی و بی دقتی ممکن است خطرات جانی برای پرسنل و هزینه های گزافی برای شرکت ایجاد کند.

    برای لوپ بندی باید ابتدا ولوها و تجهیزات ابزاردقیق درآورده شود، به جای آنها کانکشن های موقت (Temporary) نصب گردد ،کلیه عملگرها شامل سیلندرها و هیدروموتورها از مدار خارج گردند. کلیه اتصالات لوله کشی از محل والو استندها و مانیفولدهاي هیدرولیک و همچنین پمپ هاي هیدرولیک باز شوند.

    سپس لوله ها طبق نقشه های پلن و آیزومتریک انتخاب شوند ، و انتهای هر لوله به ابتدای لوله بعدی متصل گردد.

    مدار باید به شکلی بسته شود که از گردش روغن در همه مدار و عدم ایجاد هوا در مدار اطمینان حاصل شود. در صورت نیاز ، مناطق خاصی شامل ونت (Vent) باشد.

    لوپ بندی باید به شکلی باشد که سرعت و دمای در تمامی نقاط و همه لوله ها یکسان باشد. در صورت نیاز از منیفولدهای موقت استفاده کنید.

    شروع عملیات چرخش روغن :

    برای شروع عملیات ، روغن را داخل تانک یونیت ریخته و پمپ را استارت میکنیم مراحل و نکات زیر جهت فلاشینگ توصیه می شوند:
    1. سیال فلاشینگ باید با سیالی که در سیستم هیدرولیک استفاده می شود سازگار باشد.(به این منظور باید به اسپک های سیستم مراجعه و از نوع روغن هیدرولیک سیستم اطمینان حاصل نمود. به عنوان مثال در سیستمی که سیال آن پایه آب-گلیکول است به هیچ عنوان نباید از روغن استری برای فلاشینگ استفاده کرد.)

    2. مسیر برگشت به تانک را باید از فیلترهایی با ظرفیت مناسب عبور داد.
    3. سرعت سیال در فرآیند فلاشینگ باید به گونه اي باشد که جریان در کلیه مسیرها مغشوش باشد. (عدد رینولد بزرگتر یا مساوی 4000)

    4. حین فلاشینگ، ویسکوزیته سیال در حین کار حدود 10 الی 15 سانتی استوك در دماي 40 درجه سانتیگراد باشد.
    5. سرد ترین نقطه در فلاشینگ باید حداقل 50 درجه سانتی گراد دما داشته باشد لذا حداقل دماي سیال فلاشینگ باید 60 درجه سانتی گراد باشد. در برخی موارد می توان براي رسیدن به این دما از عایق کردن لوله ها نیز استفاده کرد.
    6. شیرهاي پروانه اي، توپی ،سوزنی و … قطعات مهمی هستند که باید بصورت گرم کامل فلاشینگ گردند.
    7. مخزن روغن سیستم، محفظه فیلترها (بادي فیلتر) و سیلندرها باید بطور جداگانه فلاشینگ گردند. بادي فیلتر را می توان بصورت دستی و یا با خارج کردن المان فیلتر در مدار چرخشی فلاشینگ قرار داد تا تمیز گردد. سیلندر هاي هیدرولیک باید با حرکت دادن کل کورس آنها و تکرار آن تمیز شوند.
    8. ترجیحا اگر بتوان جریان را متناوبا کم و زیاد کرد جریان ضربه اي می تواند بهتر رسوبات و آلودگی هاي مسیر را جدا کرده و تمیز نماید. (ایجاد اغتشاش در سیال)
    9 . سیال را باید قبل از شروع عملیات فلاشینگ گرم کرده تا به دماي مناسب حدود 30 درجه سانتی گراد برسد. این عملیات را باید به کمک هیتر درون مخزن استاندارد انجام داد. (هنگام کار دما در اثر اصطکاک بالا میرود و به دمای مطلوب 60 تا 70 درجه میرسیم)
    10. هر نیم ساعت دمای قسمتهای مختلف مدار را چک کنید و مطمئن شوید جایی با دمای کمتر از بقیه سیستم وجود نداشته باشد.
    11. بصورت مداوم باید گیج فشار روی کارتریج فیلترها را بررسی کرد . با کثیف شدن فیلتر فشار بالا میرود و موقع تعویض فیلتر است . (هنگام چرخش روغن به هیچ وجه کارتریج را باز نکنید)
    12. حداقل زمان فلاشینگ بسته به دبی و حجم مخزن فلاشینگ می باشد که حدودا جهت بررسی اولیه 4 ساعت می باشد.

    13. فیلترها از سمت سیستم به سمت تانک ، باید از مش درشت به مش ریز به ترتیب قرار گیرند. توصیه ما تعبیه 3 فیلتر  25 میکرون و 10 میکرون و 3 میکرون است. برای سیستم های حساس نیز 2 میکرون هم اضافه گردد. (برای کاهش هزینه ها میتوانید حدود دو ساعت اول را با فیلتر 40 یا 50 میکرون به تنهایی ، فلاش کنید تا ذرات بزرگ کاملن گرفته شود.)
    14. پس از 4 ساعت از سیستم نمونه گیري نموده و میزان تمیزي سیال بررسی شده و شرایط سیستم بررسی گردد.
    15. هر 4 ساعت یک مرتبه از سیستم نمونه گیري کرده و شرایط سیستم بررسی گردد. زمان پایان دادن به فلاشینگ ، تنها مستلزم تطابق تمیزی نمونه ( که آنالیز شده) با سطح تمیزی مورد نیاز است. باز تاکید میکنیم : زمان قطعی برای پایان دادن به عملیات فلاشینگ وجود ندارد.
    16.هنگامیکه نتایج آزمایشگاه مطلوب بود عملیات را متوقف و کلیه سیال فلاشینگ از سیستم خارج گردد.
    17. کلیه قطعات ، شیلنگ ها و اتصالات اضافی که براي مدار چرخشی نصب شده بود باز شده و لوله ها به تجهیزات مربوطه مجددا متصل گردند. (باید توسط تیم متخصص و با وسواس زیاد انجام شود که دوباره آلودگی وارد سیستم نشود)
    18. روغن جدید در سیستم اصلی شارژ شده و فلاشینگ را با سیستم اصلی شروع می کنیم.
    19. مش فیلتر مناسب براي سطوح تمیزي مطلوب مطابق جدول پیشنهاد زیر می باشد.

    تست و آنالیز آزمایشگاهی و استاندارد هاي آلودگی روغن هیدرولیک

    پس از انجام فلاشینگ در حداقل زمان درنظر گرفته شده ، باید از روغن نمونه برداری شود و برای تست به آزمایشگاه یا افراد متخصص برای آنالیز سپرده شود.

    اصول آنالیز بدین شکل است که اندازه و تعداد ذرات آلوده کننده با استانداردهای موجود مقایسه گردد.
    ریز ترین سایز ذرات قابل رویت توسط چشم غیر مسلح حدود 40 میکرون است. این در حالی است که بسیاری از ذرات آسیب رسان به سیستم هیدرولیک، معمولا دارای سایز کوچکتر از 40 میکرون هستند. لذا برای آنالیز باید از دستگاه های آزمایشگاهی و میکروسکوپ (برای بررسی ویژوال) استفاده شود.

    برای بیان سطح آلودگی روغن از استاندارد هاي مختلفی استفاده می شود که متداول ترین آنها استاندارد ISO 4406  و NAS 1638 می باشد. استاندارد ایزو به لحاظ دقت استاندارد دقیق تری بوده ولی استاندارد  NAS به دلیل سادگی بیشتر متداول است.

    استاندارد ISO 4406

    در این استاندارد سطح آلودگی روغن با سه عدد بصورت A/B/C نشان داده میشود .
    A بیان گر تعداد ذرات موجود در هر میلی لیتر با سایز بیشتر از 4 میکرون ، B بیان گر تعداد ذرات موجود در هر میلی لیتر با سایز بزرگتر از 6 میکرون ، و عدد سوم C با سایز بزرگتر از 14 میکرون است.

    به این معنی  که اگر کارفرما از ما میخواهد سیستم هیدرولیکی با تمیزی 16/14/11 به او تحویل دهیم ، نتایج آزمایشگاه  پس از فلاشینگ باید مقدار ذرات 4 میکرون را بین 320 تا 640 ، تعداد ذرات بالای 6 میکرون را 80 تا 160 و تعداد ذرات بزرگتر از 14 میکرون را 10 تا 20 عدد اعلام کرده باشد.
    این اعداد را از کجا آوردیم؟ ! به تصویر زیر دقت کنید تا متوجه موضوع شوید.
    جدول زیر دو مثال از نحوه بیان سطح آلودگی روغن برای کدهای 24/22/19 و 16/14/11 داده است.

    استاندارد ایزو در نگاه اول کمی گیج کننده به نظر می رسد. اگر راهنمایی بیشتری نیاز دارید در کامنت ها بیان کنید تا جایی که در توان باشد ، با کمال میل پاسخگو خواهم بود.
    استاندارد NAS به مراتب راحت تر و کاربردی تر است:

    استاندارد NAS 1638

    NAS 1638 یک استاندارد بسیار قدیمی ولی کاربردی است. ناشر این استاندارد انستیتو هوافضای آمریکا National Aerospace Standard و آخرین ویرایش NAS 1638 متعلق به سال 1964 می باشد!  که هنوز هم کاربرد فراوانی دارد .(بیشتر بخوانید > دانلود NAS 1638 )

    در این استاندارد سطح آلودگی روغن با اعداد 00 تا 12 نشان داده میشود. البته باید توجه داشت که این اعداد بیانگر رده های با تعداد ذرات مشخص در 100 میلی لیتر روغن است.

    به منظور آنالیز با این استاندارد ، نمونه گیری در حین عملیات انجام شده و صد میلی لیتر از روغن را از کاغذ صافی عبور می دهند و تعداد ذرات شمارش شده و با سطح آلودگی 00 تا 12 مقایسه میشود و اندازه ذرات ، با تصاویری که در این استاندارد موجود است مقایسه میگرد.

    به تصویر زیر دقت کنید تا مثالی واضح بزنیم :

    جدول آلودگی روغن استاندارد NAS 1638
    جدول آلودگی روغن استاندارد NAS 1638

    اگر کارفرما سیستمی با تمیزی NAS 10 از ما خواست ، نتایج آزمایشگاهی روغن باید اعلام کند که تعداد ذرات بزرگتر از 100 میکرون 256 عدد ، 50-100 میکرون مساوی 1440 عدد ، 25-50 میکرون مساوی 8100 عدد ، 15-25 میکرون مساوی 45600 عدد و 5-15 میکرون مساوی یا کوچکتر از 256000 عدد است.

    نتیجه کلی اینست که آلودگی روغن همواره با دو پارامتر اندازه و تعداد ذرات سنجیده میشود.

    خطرات فلاشینگ هیدرولیک و نکات ایمنی فلاشینگ روغن :

    در فلاشینگ ما  با روغن داغ با سرعت بسیار زیاد در یک سیستم سروکار داریم ، لذا عمده خطرات کاملا مشخص است : خطر پاشیدن روغن داغ به پرسنل ، خطر لیز بودن محیط کارگاهی ، و خطر پاشیدن سیال با فشار بالا.

    خطر برخورد سیال با سرعت بسیار بالا از مقاطع باریک به انسان که می تواند باعث سوراخ شدن پوست و نفوذ روغن به داخل پوست گردد. لذا با توجه به اینکه سرعت سیال درون خطوط هیدرولیک در زمان فلاشینگ بسیار بالا می باشد و در صورت استفاده از اتصالات و متعلقات نامناسب می تواند خطر ساز شود لذا لازم است در مدار فلاشینگ حتما از لوله ها، شیلنگ ها، اتصالات و ادوات مناسب استفاده کرده و حتما از محکم بودن اتصالات و باز نبودن هیچ یک از آنها اطمینان حاصل نمود.
    با توجه به اینکه دما در فلاشینگ بسیار دارای اهمیت می باشد و بالا بردن دما در این سیستم امري ضروري است لذا خطرات پاشش روغن با سرعت بالا و با درجه حرارت بالا می تواند خطر ساز باشد.

    اگر مخزن هیدرولیک بصورت کنترل شده گرم نگردد می تواند باعث رسیدن دماي روغن به میزان دماي اشتعال و یا حتی احتراق روغن گردد و باعث آتش سوزي گردد.
    همچنین در صورت کنترل نشدن دما و فشار و اتصالات غیر استاندارد، عملیات میتواند به یک فاجعه ایمنی ختم گردد. لذا جدی گرفتن ایمنی در فلاشینگ روغن باید به اپراتورها و بازرسین همواره گوشزد گردد.

    ملاحظات ایمنی  فلاشینگ :

    از آنجایی که دما و سرعت و فشار سیستم باید کنترل شده باشد ، در زمان اجرای فلاشینگ، حضور یک بازرس حرفه ای حتما لازم است . این بازرس باید به سیستم هیدرولیک و فلاشینگ روغن مسلط باشد و كنترل هاي لازم را انجام دهد و موارد غیر عادي را تشخیص دهد.

    استفاده از لوازم حفاظت فردي بر سیستمهای هیدرولیک و فلاشینگ لازم و ضروري بوده و در صورت عدم استفاده میتواند منجر به آسیب به فرد و حتی مرگ گردد. لوازم ایمنی ضروری حین فلاشینگ عبارتند از: کلاه ایمنی، دستکش ضد روغن، عینک محافظ ،کفش ایمنی، لباس ایمنی .

    در زمان فلاشینگ لازم می شود از وضعیت آلودگی سیستم در فلاشینگ اطلاع کسب کرد که لازم است از سیستم نمونه گیری گردد لذا حتما در زمان نمونه گیری از تجهیزات نمونه گیری مناسب جهت نمونه گیری از خطوط مختلف به خصوص نمونه گیری از خطوط فشار بالا استفاده گردد.

    هنگام بازرسی از سیستمهاي هیدرولیک از نور کافی در محیط بهره ببرید و از تست محل هاي نشتی با دست بپرهیزید چرا که میتواند روغن خروجی بصورت سیال نازك به دست شما وارد شده و آسیب برساند و یا به دلیل لغزنده بودن سطح در محل سیستمهای هیدرولیک باعث سر خوردن و سقوط گردد.
    حتما از یونیت فلاشینگ استاندارد شرکت هاي معتبر و با مشاوره از کارشناسان خبره آنها استفاده کنید.
    قبل از انجام فلاشینگ دستورالعمل مربوط به فلاشینگ را بررسی و مطالعه نموده و مطابق با آن اقدام نمایید.
    از سازنده و طراح تجیهزات دستورالعمل فلاشینگ را بخواهید و یا این عملیات را به آنها واگذار نمایید.

    منابع :

    1. Ito, T. (1984). Hydraulic System Flushing. FRH Journal.
    2. Arnold Krielen and Hans H. Faatz, The production and Installation of Pipework, Bosch Rexroth Corporation.
    3. Gibbons, Tom. (1998). Improved Flushing Techniques for Turbine Lube Systems. Pall Corporation Presentation.
    4. ISO 5910 Hydraulic Fluid Power. Cleaning of Hydraulic Pipe Systems.
    5. ISO 5911 Hydraulic Fluid Power. Methods for Coding Levels of Contamination by Solid Particles.
    6.ایمنی در فلاشینگ روغن ، بیژن دیبایی نیا و مسعود هراتیان

    ———————————————

    پایان
    نویسنده : رامین مرادی / وبسایت پارس اکتان

    با نظرات سازنده خود، به بهتر شدن این مقاله کمک نمایید. در صورت نیاز به مشاوره و راهنمایی خصوصی در رابطه با پروژه های فلاشینگ نیز میتوانید از طریق راههای ارتباطی با ما در تماس باشید.

  • ASME B30 , مجموعه استانداردهای جرثقیل و بالابر

    ASME B30 , مجموعه استانداردهای جرثقیل و بالابر

    آشنایی با مهمترین استانداردهای بین الملی جرثقیل و بالابر : مجموعه استاندارد های ASME B30  + دانلود آیتم های استاندارد

    ASME B30 چیست ؟ B30 کمیته ای تخصصی از انستیتو ASME می باشد که وظیفه تنظیم استاندارد در زمینه ساخت ، نصب ، بازرسی ، تست و تعمیر و نگهداری جرثقیل ، بالابر ، و هرنوع تجهیزات لیفتینگ و جابجایی بار را بر عهده دارد.

    اگر در شغلی کار می کنید که از جرثقیل ، بالابر ، درریک (Drrick) یا کابل برای بلند کردن و جابجایی مواد استفاده می کند ، به احتمال زیاد قوانین و مقررات کار شما از استاندارد ایمنی ASME B30 سرچشمه گرفته است .

    امروزه ASME B30 به عنوان مجموعه ای از استانداردهای ملی آمریكا با 30 جلد منحصر به فرد مرتبط با طراحی ، نصب ، بهره برداری ، بازرسی و نگهداری انواع مختلف تجهیزات مورد استفاده در فرایندهای ساختمانی وجود دارد.

    رهنمودهای تعیین شده توسط کارشناسان کمیته B30 و کمیته های فرعی می تواند به کارفرمایان ، تولید کنندگان ، مصرف کنندگان نهایی و پیمانکاران کمک کند تا خود را از آسیب های کار حفظ و عملکرد ایمنی و تجهیزات بالابر و لیفتینگ را بهبود بخشند .

    آشنایی و دانلود بخشهای مختلف استاندارد ASME B30

    همانطور که گفتیم، این کمیته (ASME B30) شامل 30 زیر مجموعه در 30 جلد استاندارد است که از ASME B30.1 شروع و به ASME B30.30 ختم می گردد.

    (البته لازم به ذکر است که در سالهای اخیر، استاندارد B30.15 منسوخ و با B30.5 ادغام گردیده است. یعنی درواقع اکنون این کمیته شامل 29 استاندارد می باشد)

    در اینجا به صورت خلاصه با محتوای این بخشها آشنا خواهید شد و می توانید برای دانلود آخرین ویرایش هر استاندارد، بر روی لینک آن کلیک نمایید.

    خرید پکیج یکجا همه استانداردهای ASME B30 با تخفیف بیش از 40 درصد نسبت به تک آیتم
    برای لیست کامل و ویرایشهایی که در پکیج دانلود می کنید اینجا کلیک کنید

  • تنش زدایی چیست – عملیات حرارتی پس گرم جوش

    تنش زدایی چیست – عملیات حرارتی پس گرم جوش

     

    تنش زدایی (PWHT) و یا Post Weld Heat Treatment نوعی از عملیات حرارتی می باشد که منجر به بهبود خواص مکانیکی فلز یا قطعه می گردد.

    ابتدا به تعریف عملیات حرارتی می پردازیم: گرم کردن و سرد کردن زمانبندی شده فلزات، سرامیک‌ها و آلیاژها را به منظور بدست آوردن خواص مکانیکی و فیزیکی مطلوب، عملیات حرارتی می‌نامند.
    عملیات حرارتی برای تغییر خواص فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و به ویژه متالورژیکی مواد استفاده میشود.

    به عملیات حرارتی که بعد از تولید انجام شود پس گرم می گویند.
    هدف از عملیات پس گرم چیست؟ پسگرم و یا بازپخت فرآیندی است، جهت از بین بردن تنش های موجود که در عملیات و فرآیند تولید به وجود آمده است.
    اعمال نیرو و یا تغییرات دمایی می‌توانند در قطعه تنشی ایجاد کنند که ممکن است بسیار زیان بار باشد.
    این تنش‌ها که «تنش‌های پسماند» نامیده می‌شوند، می‌توانند سبب تاب برداشتن، ترک برداشتن و یا شکست زودهنگام در حین تولید یا درحین کار شوند.
    این تنش ها ممکن است در اثر وجود شیب حرارتی یا درواقع عدم سرد شدن یکنواخت قطعه و یا ماشینکاری و کارسرد بوجود بیایند.

    حال که با مقدمات آشنا شدید، به طور مشخص به عملیات حرارتی پس از جوشکاری برروی فلز می پردازیم:

    PWHT چیست ؟

    PWHT همانطور که از نام آن بر می آید، عملیات گرم کردن یکنواخت فلز پس از جوشکاری (Post Weld) تا دمای مناسب زیر حد بحرانی ، و سپس سرد کردن یکنواخت آن می باشد که به آن عملیات پس گرم جوش نیز گفته میشود.
    (با توجه به اینکه این نوع از عملیات حراتی بعد از جوش کاری صورت می گیرد، عملیات حرارتی پس از جوشکاری را به اختصار پسگرم یا تنش زدایی جوش می گویند.)

    چرا قطعه جوش شده را تنش زدایی می کنیم؟

    قطعات جوش شده چه هنگام جوشکاری مهار شده و چه آزاد بوده باشند در آستانه تنش تسلیم دارای تنشهای باقیمانده هستند . این تنشها منجر اشکالاتی در می شوند.
    البته احتمال پدید آمدن این عیوب به ترکیب شیمیایی فولاد ، روش جوشکاری ، طرح جوش و شرایط بهره برداری نیز بستگی دارد .

    تنش زدایی چه موقع باید انجام گردد؟

    تصمیم تنش زدایی یک جوش بر اساس مقررات استاندارد که توسط انجمن مهندسان آمریکا تنظیم می شود (ASME)، اخذ می گردد .
    مقررات این استاندارد شرایط مواد ، ترکیب شیمیایی ، ضخامت و موارد لزوم تنش زدایی بعد از جوشکاری را تعریف می کند.

    همچنین تصمیم آزاد سازی تنشها در جوش عموما بر اساس تجربه بوده و از اطلاعات بدست آمده از آزمایشات چقرمگی ، تیزی و مقدار شیار و میزان تنشهای باقیمانده حاصل می گردد.

    برای قطعاتی که قبل از جوشکاری پیش گرم شده اند، غالبأ عملیات تنش زدایی نیز انجام می گردد.

    دمای تنش زدایی برای فولادهای معمولی و کم آلیاژ که جوشکاری می شوند در محدوده 900 – 1250 f می باشد که پایین تر از حد بحرانی است.
    مدت زمان تنش زدایی فولاد معمولا برای هر اینچ ضخامت یک ساعت است.

    قطعات پیچیده یا فولادهایی که میل زیادی به ترک خوردن دارند باید بلافاصله پس از جوشکاری و قبل از سرد شدن تا دمای پیش گرمایش ، در کوره های تنش زدایی قرار بگیرند. (فرآیند PWHT به دو صورت در کوره و یا به صورت لوکال بر روی قطعه انجام میشود)

    تاثیر عملیات تنش زدایی جوشکاری (PWHT)، بر فولاد :

    عملیات تنش زدایی فقط بخاطر از بین بردن تنش ها بکار می روند و تغییرات ساختاری فولاد از آن انتظار نمی رود ولی با این حال تأثیرات عمومی عملیات حرارتی تنش زدایی بصورت های زیر می باشند :
    1 – بازیابی Recovery
    2 – توقف Relaxation
    3 – تمپره کردن Tempering ( نرم کردن و از بین بردن نواحی سخت )
    4 – پایداری ابعادی
    5 – مقاومت در برابر خوردگی و کاهش خرابی

    1) بازیابی چیست – اثر تنش زدایی بر Recovery :

    اولین تأثیری که باید هنگام افزایش دما در عملیات حرارتی تنش زدایی حاصل شود بازیافت است .

    در تنش زدایی دما بطور یکنواخت افزایش داده می شود تا کلیه قسمتهای قطعه در تمام مدت تا حد امکان هم دما باشند تا از ایجاد تنشهای حرارتی جلوگیری گردد .
    در واقع هنگام افزایش دمای یک ماده ، تنشهای داخلی آن کاهش پیدا می کند.

    بازیافت همچنین باعث تغییراتی در خواص مغناطیسی و الکتریکی می شود و به نظر می رسد با افزایش دمای فولاد ، حرکات ویژه ای بین اتمها و الکترونهای آن ایجاد میشود که باعث کم شدن تنشهای داخلی می گردد.

    2) توقف ( Relaxation ) چیست؟

    با افزایش دمای جوش تا 1200F یا بالاتر توقف اتفاق می افتد و در آن تنشها به آرامی و به طور کامل آزاد می شوند .
    توقف هنگامی ایجاد می شود که تنش زدایی در دمای بالا و بمدت کافی انجام بگیرد .

    مقاومت تسلیم فولاد در دمای 1200F نسبت به مقدار آن در دمای محیط خیلی کم است و این به
    آن معنی است که اتمها دیگر قادر به تحمل تنش نبوده و اجبارا به همدیگر نزدیک می شوند و با فاصله های مساوی همانند کریستالی که از تنش آزاد باشد آرایش می گیرند .

    در این حالت مقاومت تسلیم فولاد از تنشی که به آن وارد میگردد کمتر است و تا زمانیکه مقدار تنش ( فشاری یا کششی ) با مقاومت تسلیم فلز در دمای 1200F برابر نشده باشد بطور پلاستیک کرنش خواهد کرد.

    عملیات حرارتی تنش زدایی اتمها را قادر می سازد تا به حالت با فاصله های مساوی برگشته و تنشها را آزاد کند.

    سازه های فولادی ویژه ای که در دماهای زیاد ، مقاومت فوق العاده ای در برابر خزش دارند ، کندتر از فولاد معمولی به نقطه توقف می رسند.

    فولادهای مقاوم در برابر خزش ، مثلا فولاد با ترکیب 2% کربن ، 5% مولیبدن ، برای یک تنش زدایی یا درجه خاص ، نسبت به فولادهای غیر آلیاژی به دمای بیشتر و زمان طولانی احتیاج دارد.

    فولادهای با آلیاژ بیشتر با افزایش دما استحکام بالایی دارند . فولاد ضد زنگ آستنیتی 316 حتی در دمای بالای 1200F مقاومت تسلیم خوبی دارد.

    لایه دوم جوش تنش های باقیمانده لایه اول را آزاد می کند ولی تنش های جدیدی بوجود می آورد.
    بنابراین تنش های باقیمانده جوشهای چند لایه ای کمتراز جوش های تک لایه ای نبوده و به همان اندازه احتیاج به تنش زدایی دارد .

    بعلاوه با ضخیم شدن جوش، تنش های باقیمانده پیچیده تر می شود .
    قسمتهای ضخیم تر نسبت به قسمت های نازکتر برای از بین بردن تنشها به زمان طولانی تری نیاز دارند چون سطح قطعه اولین جایی است که به دمای کوره می رسد و مدت زیادی سپری می شود تا وسط قطعه های ضخیم به دمای کوره برسد.

    3) تمپره کردن چیست ؟

    نواحی گرما دیده مجاور جوشهایی که بدون پیشگرمی یا پسگرمی ناقص و ناکافی بوجود آمده اند در فولادهای با کربن متوسط و بسیاری از فولادهای با استحکام زیاد آنچنان سریع سرد می شوند که به سخت کردن یا کوئینچ شباهت دارند .

    افزایش دمای فولاد کوئینچ شده را تا هر دمایی زیر محدوده بحرانی تمپره کردن می گویند .

    برای تمپره کردن، فولاد تا دمائي پايين تر از (F° 1335) گرم شده و به مدت معيني در آن دما نگه داشته مي شود و بالاخره تا دماي محيط سرد مي گردد.

    4) اثر تنش زدایی بر پایداری ابعادی:

    پایداری ابعاد در یک جوش مستقیما از تنشهایی که در قطعه محبوس مانده باشد متأثر می شود.
    تنش زدایی جوش قبل از ماشینکاری باعث می شود که قطعه از نظر شکل پایدار بماند و ابعاد آن هنگام ماشینکاری تغییر نکند.

    5) مقاومت در برابر خوردگی پس از تنش زدایی

    بسیاری از فلزات و آلیاژها در معرض ترک خوردگی تنشی قرار دارند . فولاد از این امر مستثنی نمی باشد .
    تغییر ماهیت محیط خورنده یا کاهش تنش می تواند احتمال ترکخوردگی تنشی را از بین ببرد .

    چرخه دمایی در عملیات حرارتی پس از جوشکاری (PWHT) :

    فرآیند عملیات حرارتی پس گرم ( حرارت دادن و خنک کردن ) اغلب به صورت اتوماتیک و با استفاده از تجهیزات اندازه گیری ابزاردقیق دما مانند ترموکوپل انجام می شود.
    انجام صحیح عملیات تنش زدایی پس گرم وابسته به 4 پارامتر کلیدی زیر است :

    • نرخ گرمایش
    • دمای نگه داشت
    • زمان نگه داشت
    • نرخ سرمایش

    نرخ گرمایش عملیات حرارتی:

    معمولا عملیات حرارتی در محدوده دمای بحرانی ناگوار هستند و به همین علت تنش زدایی در بیشتر موارد زیر حد بحرانی انجام می گیرد.

    قطعه جوشکاری شده باید با میزان مشخصی از حرارت گرمادهی شوند، زیرا اگر میزان گرما مورد توجه قرار نگیرد، قطعه مورد نظر به دلیل توزیع حرارتی نامناسب در معرض تشدید تنش قرار می گیرد و باعث تنش و ترک خوردگی احتمالی میگردد.

    دمای نگه داشت:

    بازه دمایی مشخصی برای نگهداری فلز جوشکاری شده در آن، وجود دارد، تا از سطح تنش ها بطور موثری کاسته شود.
    دمای نگه داشت با توجه به جنس اجزای اتصال / سازه به طور معمول بین 600 تا 760 درجه سانتی گراد تعیین می شود.

    زمان نگه داشت:

    عبارتست از بازه زمانی مشخص شده ، که قطعه جوشکاری شده باید در دمای مورد نظر نگهداری گردد. که موجب می شود تا گرما به صورت یکسان در سراسر ضخامت توزیع گردد.

    زمان مناسب نگه داشت برای کاهش سطح تنش پسماند الزامی است و با توجه به ضخامت اتصالات تعیین می گردد. برخی از مراجع زمان یک ساعت به ازای 20 تا 25 میلی متر ضخامت را توصیه می نمایند.

    نرخ سرمایش فلز برای تنش زدایی:

    نرخ سرمایش نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا از ایجاد تنش و ترک خوردگی حاصل از آن به دلیل توزیع نامناسب حرارت پرهیز گردد.
    با اتمام زمان نگه داشت، قطعه در کوره ای با نرخ سرمایش مشخص و کنترل شده خنک می شود.

    نتیجه گیری:

    در این مقاله فقط سعی بر این بود که با مفاهیم و کلیات فرآیند PWHT آشنا شوید. باید در نظر داشته که نوع فولاد و کاربردهای آن از مهمترین مسائل قابل توجه برای اجرای عملیات حرارتی پس گرم PWHT هستند.
    استثناهایی در زمینه کاربرد و نوع مواد وجود دارد که عملیات حرارتی پس از جوشکاری می تواند موجب ایجاد اثرات مخرب در آنها شود.
    لذا برای اجرای صحیح این عملیات باید به صورت موردی به استانداردهای مرجع مراجعه نمود.

    استانداردهای تنش زدایی، عملیات حرارتی و PWHT در صنعت با تمرکز بر نفت و گاز :

    در قسمت استانداردهای عملیات حرارتی PWHT نیز سعی شده است مجموعه ای از مهمترین استانداردهای این مبحث، در صنایع و نفت و گاز برای شما عزیزان آماده گردد که میتوانید آنها را نیز دانلود نمایید.

    استانداردهای API برای عملیات حرارتی:

    API RP-2201 : Safe Hot Tapping Practices in the Petroleum and Petrochemical Industries

    API RP-577 Welding Processes, Inspection, and Metallurgy

    استانداردهای ASME برای عملیات حرارتی:

    ASME PCC-2 :Repair of Pressure Equipment and Piping  (Article 210 and 216)

    ASME STP-PT-033 : DEGRADATION OF NOTCH TOUGHNESS BY A POST WELD HEAT TREATMENT/PWHT

    استانداردهای ISO -BSI برای عملیات حرارتی:

    ISO/TR 14745

    ISO/TR 17663

    BS 6990

    استانداردهای AWS برای عملیات حرارتی:

    AWS D10.10 Recommended Practices for Local Heating of Welds in Piping and Tubing

  • پمپهای آتشنشانی , ساختار، عملکرد و استانداردها

    پمپهای آتشنشانی , ساختار، عملکرد و استانداردها

    آشنایی با خصوصیات و الزامات فنی پمپهای آتشنشانی (Stationary Pumps)

    پمپهای آتشنشانی از حیاتی ترین تجهيزات نصب شده در يك مجموعه آتشنشانی به شمار میروند که باید در مواقع حساس، با ضریب اطمینان بالایی عملکرد صحیحی نشان دهند.

    لذا اطمینان از نصب و عملکرد صحیح پمپ استانداردی جامع می طلبد که استاندارد NFPA برای این موضوع مرجع قابل قبولی ارائه داده است.

    NFPA 20 با نام پمپ های ايستگاهی براي محافظت در برابر آتش ، در حكم مرجعی موثق جهانی، اطلاعات دقیق را درباره پمپ هاي آتشنشاني ارائه مي دهد.

    ضمائم A و B – كه جزو استاندارد NFPA 20 نيستند – رئوس ارزشمندي درباره طراحي، نصب، آزمايش و نگهداري و عيب يابي پمپ های آتش نشانی بيان مي كنند.

    در این مقاله به بررسی این نوع از پمپ ها، طبق استاندارد NFPA 20 می پردازیم که برای دانلود اصل استاندارد میتوانید از لینک زیر استفاده نمایید.

    [su_box title=””]

    دانلود آخرین ویرایش استاندارد NFPA 20

    [/su_box]

    کاربرد پمپهای اتشنشانی: در موردي كه فشار تغذيه آب عمومي براي فعال كردن اسپرينكلرها خيلي كم است يا انشعاب آب عمومي تامين نشده است، استفاده از پمپهای آتشنشانی ضروري مي شود.
    پمپهای آتشنشانی كمي گران هستند ولی براي مكان هايي كه به تقويت فشار آب نياز دارند يا تغذيه آب عمومي ندارند، بسيار ارزشمند هستند.

    همچنین ،پمپ های آتشنشانی انواع و اندازه های مختلف دارند.

    بيشتر پمپهای آتشنشانی محرك هاي ديزل يا الكتريكي دارند.
    پمپ های تقويت فشار معمولا الكتريكي هستند در حاليكه استفاده از پمپ های ديزل برای مخازن آب اختصاصی مرسوم تر هستند.

    ظرفيت پمپ ها از gpm 25 تا gpm 5000 و بيشتر و محدوده فشار آنها از 50 تا psi 125 و بيشتر متغیر است.
    بعضي از آنها از نوع توربينی با محور عمودی هستند در حاليكه بقيه، پمپ های گريز از مركز هستند.

    ——————————–

    جزییات پمپهای آتشنشانی طبق استاندارد NFPA 20

    به خاطر اهمیت ویژه پمپ های آتشنشانی، NFPA استانداردهایی هم برای متریال و هم برای منحنی های عملکرد این پمپ ها وضع کرده است. یک پمپ آتشنشانی باید مطابق با استاندارد NFPA 20 باشد. تا حدودی، خصوصیات و منحنی عملکرد پمپ های آتشنشانی متفاوت از نمونه های دیگر می باشد.

    در اینجا به برخی ویژیگی های این دسته پمپ ها، طبق استاندارد NFPA می پردازیم.

    1) اصول پمپهای آتشنشانی هماهنگ با نفپا

    ماکزیمم ایمنی و معیارهای فشار خروجی کل از اهمیت بالایی در این پمپ ها برخوردار است.

    برخي از اصول بنيادين عبارتند از:

    1- انتظار مي رود كه اين پمپ ها فشاري معادل 140-120 درصد نامي خود را (در شرايط نرخ جريان صفر) ايجاد كنند.
    2- نقطه نامي پمپ، فشار و جريان معادل 100 درصد فشار و جريان نامي را ايجاد مي كند.
    3- بيشترين نرخ جريان مورد انتظار از يك پمپ آتش نشاني، نرخ جرياني معادل 150 درصد نرخ جريان نامي در فشاري معادل 65 درصد فشار نامي است.

    ويژگي هاي اين سه نقطه، به تعريف منحني مشخصه پمپ براي يك پمپ آتش نشاني خاص كمك مي كنند.

    اندازه مناسب: يك پمپ آتشنشاني بايد به اندازه اي بزرگ باشد كه بتواند آب كافي (جريان و فشار) براي بيشترين جريان مورد انتظار از هر اسپرينكلر منفرد يا يك سيستم سيلابي همچنين يك مقدار اضافه (شيلينگ آتشنشاني) براي نيازهاي اطفاء حريق، را تامين كند.

    مثلا، اگر بيشترين تقاضاي اسپرينكلر gpm 1000 در فشار psi 60 باشد و تقاضاي مورد نياز (شيلنگ آتش نشاني) gpm 500 باشد، آنگاه تامين دست كم gpm 1500 نرخ جريان در فشار psi 60 از مجموعه اي از پمپ آتش نشاني و آب عمومي يا مخزن اختصاصي انتظار مي رود.

    2) انواع پمپ های آتشنشانی

    پمپ های آتشنشانی مورد تأیید استاندارد NFPA 20 چهار نوع هستند:

    1- پمپ های سانتریفوژ یک طبقه افقی Horizontal End Suction Centrifugal Pump
    2- پمپ های عمودی خطی Vertical In-Line Pump
    3- پمپ پمپ های دو مکشه Horizontal Split-Case or Double Suction Centrifugal Pump
    ۴- پمپ های عمودی توربینی Vertical Turbine Pump

    3) منحنی عملکرد پمپ های آتشنشانی

    بر طبق استاندارد NFPA 20 منحنی مشخصه پمپ های آتشنشانی به صورت زیر تعریف می شود:

    الف) هد پمپ:  برای تمامی انواع پمپ، هد نقطه شات اف نباید از 140 درصد هد نقطه کاری تجاوز نماید.
    ب) دبی و فشار : منحنی مشخصه پمپ باید از محل تلاقی دبی و فشار نقطه کاری و یا بالاتر از این نقطه عبور نماید. به عبارت دیگر در پمپ های آتشنشانی تلرانس منفی برای پمپ مجاز نمی باشد.
    پ) بار اضافی: منحنی عملکرد پمپ باید به گونه ای باشد که در دبی های بیش از 150 درصد نقطه کاری، هد پمپ بیش از 65 درصد افت نکند.

    —————————————————————–

    سایر خصوصیات پمپ های آتشنشانی

    – تمام اندازه گیریها و محاسبات باید برای آب تمیز با دمای 20 درجه سانتیگراد انجام شود.
    – برای حالتی که دبی به 150 درصد نقطه کاری می رسد، توان مورد نیاز موتور می بایست مشخص شود و در صورت درخواست کارفرما توان نامی محرکه بر اساس این حالت انتخاب گردد.
    – برای اطمینان از عملکرد پمپ ها در شرایط خواسته شده، سازنده می بایست هر پمپ را جداگانه با آب تست نماید و گواهینامه های تست را ارائه نماید. در گواهینامه تست می بایست منحنی عملکرد، توان جذبی موتور و منحنی بازده نشان داده شود.
    – در مواقعی که پمپ می بایست مکش منفی انجام دهد نباید از پمپ های سانتریفوژ استفاده نمود.
    – هر پمپ می بایستی پلاک جداگانه ای داشته باشد. در پلاک پمپ می بایست فشار کاری، دبی نقطه کاری، سرعت چرخش و فاکتورهای عملکرد موتور ذکر گردد.
    – هر پمپ می بایستی دارای فشار سنج در سمت رانش و مکش باشد.
    – پوسته هر پمپ می بایستی دارای شیر فشار شکن باشد.
    – کوپلینگ موتور پمپ و سایر اجزا دورانی پمپ می بایستی مجهز به محافظ (گارد) باشد.

     موتورهای الکتریکی یا الکتروموتورهای پمپ ها طبق استاندارد

    – الکتروموتورها می بایست بر طبق استاندارد NEMA MG-1 باشند.
    – تمام الکتروموتورها می بایست مناسب جهت کارکرد دائم باشند.
    – موتورها نباید سرویس فاکتور کمتر از 1.15 داشته باشند.
    – در مواقعی که امکان پاشش آب وجود داشته باشد، الکتروموتورها می بایست از نوع TEFC باشند.
    – در مواقعی که عدم قطعیت در تأمین برق وجود دارد، می بایست منبع قدرت یدکی تأمین شود.
    – وقتی ژنراتور برای تأمین برق الکتروپمپ استفاده می شود، منبع انرژی می بایست الزامات استاندارد NFPA 110 را داشته باشد.

    دیزل موتورهای پمپ آتشنشانی

    – موتورهای دیزلی استفاده شده در پمپ های آتشنشانی، می بایست قابل اطمینان، با کیفیت بالا و برای سیستم های آتشنشانی طراحی شده باشد.
    – در حالتی که موتور دیزل انتخاب شده است، می بایست دمای محیط و ارتفاع از سطح دریا مورد توجه قرار گیرد.
    – پمپ و دیزل موتور می بایست توسط کوپلینگ های انعطاف پذیر کوپله شوند.
    – دیزل موتورها می بایست مجهز به گاورنر باشند و قابلیت تنظیم سرعت دیزل بین 10 درصد شات اف و ماکزیمم بار کاری پمپ را داشته باشد.
    – دیزل موتور باید دارای دستگاه خاموش کننده افزایش سرعت Over speed shut-down deviceباشد که وقتی سرعت 20 درصد افزایش می یابد دیزل خاموش گردد.
    – موتور می بایست مجهز به سرعت سنج Tachometer باشد.
    – موتور می بایست داری گیج فشار روغن باشد.
    – موتور می بایست دارای نشانگر دما باشد.
    – تمام نشانگر های کنترلی موتور می بایستی به طور مناسبی به تابلو کنترل متصل گردند.
    – هر دیزل موتور می بایستی مجهز به دو باتری ذخیره باشد.
    – هر باتری می بایستی دو برابر ظرفیت برای نگه داشتن سرعت میل لنگ که توسط سازنده توصیه شده است، دارا باشد.
    – هر دو باتری می بایستی دارای کنتاکتورهای دستی کنترلی باشند تا وارد مدار گردند.
    خ) تجهیزات جانبی
    – شیرآلات مکش و رانش می بایستی از نوع دروازه ای OS&Y باشند.
    – درمواقعی که بین قطر فلنج مکش و لوله مکش اختلاف سایز وجود دارد، یک تبدیل خارج از مرکز می بایست استفاده شود.
    – درمواقعی که بین قطر فلنج رانش و لوله رانش اختلاف سایز وجود دارد، یک تبدیل مرکزی می بایست استفاده شود.
    پمپ های آتشنشانی می بایستی دارای، شیر فشار شکن پوسته Casing relief valve، شیر تخلیه هوا در خروجی (برای پمپ های دو مکشه اسپلیت کیس) و فشار سنج باشند.

    پمپ های جاکی Jockey Pumps

    – پمپ های جاکی برای ثابت نگه داشتن فشار در تمام زمانها در سیستم آتشنشانی استفاده می شود.
    – جاکی پمپ باید فشار خروجی کافی داشته باشد تا فشار مورد نظر سیستم محافظتی آتشنشانی تأمین گردد.
    – پمپ های جاکی همچنین از ایجاد ضربه قوچ وقتی پمپ اصلی وارد مدار می شود جلوگیری می کند.

    ——————————

    سیستم کنترلی پمپهای آتشنشانی با محرکه الکتریکی

    – پانل می بایستی به طور ویژه برای کارکرد پمپ های آتشنشانی با محرکه الکتریکی ساخته شوند.
    – تمام سیستم کنترلی باید قبل از ارسال از کارخانه توسط سازنده، مونتاژ، سیم کشی و تست گردند.
    – طراحی سیستم کنترلی می بایست بسیار قابل اطمینان باشد.
    – مفهوم هر لامپ و یا دکمه و مانند آن روی پانل می بایستی به گونه ای نوشته شود که امکان پاک کردن و یا از بین بردن آن نباشد.

    پوشش Enclosure :
    – پانل می بایستی به طور مطئمنی در برابر قطرات آب محافظت شود (حداقل مطابق توصیه های NEMA و IEC). وقتی که تجهیزات در محیط های بیرون و یا ویژه ای نصب می گردند، درجه حفاظت تابلو می بایستی مناسب باشد.
    – پانل می بایستی کاملاً روی زمین مستقر شود.
    – پانل های نوع ایستاده On stood یا دیواری می بایستی مجهز به تمام تجهیزات لازم جهت نصب باشند.
    – پانل می بایستی به طور مطمئنی قفل شود.

    راه اندازی و کنترل:
    – راه اندازی و کنترل می بایستی بصورت دستی یا اتوماتیک باشد.
    – کنترلر اتوماتیک باید خود عمل کننده Self-acting برای راه اندازی و محافظت الکتروموتور باشد.
    – وقتی سویچ فشار استفاده می شود، باید سویچی استفاده شود که مستقل از تنظیمات بالا و پایین کالیبر در مدار کنترل باشد.
    – برای تمام پمپ ها و همچنین پمپ جاکی، هر کنترلر باید سویچ فشار جداگانه مخصوص خودش را داشته باشد.
    – برای حالت غیر اتوماتیک، سوئیچ عملکرد دستی روی کنترل پانل باید به گونه ای باشدکه موتور به صورت دستی روشن شود و عملکرد سوئیچ دستی تأثیری بر سوئیچ فشاری نداشته باشد. سیستم باید به گونه ای باشد تا موقع خاموش کردن دستی، سیستم در حالت کار باقی بماند.

    تجهیزات سیگنال و آلارم
    – یک نشانگر قابل رویت باید دسترسی توان در تمام فازها را نمایش دهد.
    – نقص فاز یا برگشت فاز Phase reversal در ترمینال کنتاکتورهای موتور باید مونیتور شود. تمام فازها می بایستی مونیتور شوند.

    – کنترلر باید مجهز به مدارات عملکرد زیر باشد:
    الف) کارکرد موتور و پمپ
    ب) دو فاز شدن جریان
    پ) برگشت فاز
    ت) کنترلر به منبع جایگزین Alternative source متصل شده است.

    سیستم کنترلی پمپهای آتشنشانی با محرکه دیزلی

    – کنترلرها می بایست به طور ویژه برای کارکرد پمپ آتشنشانی با محرکه دیزلی ساخته شوند.
    – تمام سیستم کنترلی باید قبل از ارسال از کارخانه توسط سازنده، مونتاژ، سیم کشی و تست گردند.
    – تمام کنترلرها باید دارای علامت Diesel Engine Fire Pump Controller باشند و نام سازنده دستگاه در محل مناسبی درج گردیده باشد.

    – کنترلر می بایست تا جایی که عملاً امکان دارد نزدیک دیزل موتور باشد و در کنار آن نصب گردد.
    – کنترلر باید در محلی نصب گردد و یا به طریقی محافظت گردد که امکان خرابی ناشی از پاشش آب از پمپ ها و یا اتصالات نباشد.
    – پوشش باید مطابق استاندارد NFPA 70 باشد.

    – راه اندازی و کنترل می بایستی به صورت اتوماتیک و یا غیر اتوماتیک باشد.
    – منبع تغذیه اولیه کنترلر نباید برق ac باشد.
    – وقتی سیستم کنترل فشار آب استفاده می شود، مدار کنترل باید سوئیچ فشاری داشته باشد که مستقل از تنظیمات بالا و پایین کالیبراسیون باشد.

    – برای حالات زیر می بایست نشانگرها و آلارمهای جداگانه ای وجود داشته باشد:
    1) از کار افتادن استارت اتوماتیک موتور
    2) خاموش شدن موتور به خاطر سرعت غیر مجاز Over speed
    3) خرابی باتری.
    4) از کار افتادن شارژر باتری.
    5) فشار بسیار پایین روغن در سیستم روانکاری
    6) دمای سیستم خنک کاری
    ث) اتصالات و سیم کشی
    – اجزای سیم کشی کنترلر باید به صورتی باشد که برای کارکرد دائم مناسب باشد.

    آزمايش هاي منظم دوره ای مورد نياز پمپهای آتشنشانی

    فصل پنجم استاندارد NFPA 25، با نام ” بازرسي، آزمايش و نگهداري سيستم هاي اطفاء حريق بر مبناي آب” شامل اطلاعات كاملي از  تستهای پيشنهادی و دوره تكرار آنهاست.

    [su_box title=” “]

    دانلود آخرین ویرایش استاندارد NFPA 25

    [/su_box]

    پمپ هاي آتشنشاني، در هر نوع و اندازه اي نه تنها بايد بطور دوره اي و ترجيحا به روش روشن شدن خودكار (استارت اتوماتيك) آزمايش شوند بلكه گاه بايد دستي نيز روشن شوند.

    برخی بر این باورند که اين پمپ ها بايد هفتگي آزمايش شوند (مانند آنچه در NFPA 20 آمده است ) و بقيه مي گويند پمپ هاي ديزل، هفتگي و پمپ هاي الكتريكي، ماهانه نيازمند آزمايش هستند.

    اين آزمايش ها شامل آزمون راه اندازي و كاركردي (بدون جريان آب) هستند.

    آزمايش جريان آب

    همه پمپ هاي آتشنشاني بايد دست كم بطور سالانه در شرايط جريان آب كامل آزمايش شوند و ويژگي هاي آنها در شرايط دبي صفر، نقطه نامي و بيشترين خروجي اندازه گيري شود.

    به دليل اين كه امكان دارد كارايي پمپ به تدريج كاهش يابد يا در اثر آسيب هاي موقت در مخزن آب مشكل ايجاد شود، به كمك نتايج سالانه آزمايش جريان آب مي توان به دقت اين مشكلات را نشان داد و پيش از نياز به وجود پمپ ها در شرايط اضطراري، به حل اين مشكلات كمك كرد.

    از دبي سنج براي اندازه گيري نرخ جريان آب در يك سيستم بازچرخش استفاده مي شود. معمولا پمپ هاي آتشنشاني با دبي هاي نامي بيش از gpm 2500 براي آزمايش دبي سنج دارند، اگرچه ممكن است پمپ هاي كوچك نيز نياز به دبي سنج داشته باشند.

    بازرسي كامل واحد

    پمپ هاي آتشنشاني بايد دست كم هر هفته براي كنترل شرايط عمومي پمپ، محرك و كنترلر، بازرسي (و راه اندازي) شوند.

    بازرسي بايد شامل خود پمپ، ياتاقان ها، محفظه آب بندي، مكش مخزن آب و رانش، صافي ها، كارايي پمپ، آژيرهاي قطع برق، مخازن سوخت و منابع تغذيه الكتريكي باشد.

    محدوده بازرسي پمپ هاي آتش نشاني ديزل و بنزيني بايد شامل باتري ها، سطح روغن، سيستم خنك كننده، تسمه ها و شيلنگ ها، و شرايط مكانيكي عمومي موتور باشد.

    محرك ديزل هاي آتش نشاني، مانند خودرو يا كاميون، به تنظيم ساليانه و ديگر نگهداري هايي كه توسط سازنده مشخص شده است، نياز دارد و يك مكانيك ديزل متخصص بايد اين كار را انجام دهد.
    تمام كاركردهاي كنترلر پمپ آتشنشاني بايد حداقل ساليانه آزمايش شوند. سازنده كنترلر مي تواند متخصص محلي را براي كمك در انجام اين آزمايش ها، معرفي كند.

    پس از پايان آزمايش ها، بايد گزارشي از آزمون شامل آزمايش هاي انجام شده و تنظيم همه ابزارهاي داراي تاخير زماني تهيه شود. گزارش بايد شامل نتايج آزمايش كاركرد پمپ، محرك و كنترلر باشد. مقايسه نتايج سال به سال مي تواند مشكلات را پيش از جدي شدن آن آشكار سازد.

    آزمون پذيرش

    مولفين و بيشتر بيمه گذاران و مراجع داراي قدرت اجرايي موافقند كه تست پذيرش براي يك پمپ آتشنشاني مشخص در هر سيستم نصب شده جديد، ضروري است.

    NFPA20 آزمايش هاي پذيرش يك پمپ آتش نشاني تازه نصب شده را لازم مي داند و در فصل 11  معيار مشخصي را ارائه مي دهد.

    ” آزمون سه نقطه ای ” و منحني مشخصه پمپ، يك آزمون پايه اي براي كمترين نرخ جريان است كه البته مولفين پيشنهاد مي كنند كه در آزمايش هاي پذيرش، پنج نقطه مورد آزمايش برداشت شود.

    واحد كنترل پمپ آتشنشاني نيز در آزمايش پذيرش داراي مراحلي است. NFPA 20 شش استارت دستي و شش استارت خودكار و يك حداقل زمان كاركرد پنج دقيقه اي براي محرك پمپ مي خواهد.

    پمپ هاي آتشنشاني الكتريكي نيز بايد با اندازه گيري ولتاژ و جريان الكتريكي در شرايط جريان مختلف، آزمايش شوند.

    متخصصان پمپ آتشنشاني، شامل سازندگان و نصب كنندگان، آزمايش هاي پذيرش را به طور متداول انجام مي دهند. اگر پروانه پمپ بطور اشتباهی نصب شده باشد يا در مسير مكش، انسداد وجود داشته باشد، آزمايش پذيرش، موقعيت خوبي براي يافتن اين مشكلات است.

    پایان