بلاگ

  • P&ID چیست؟ (دیاگرام پایپینگ و ابزاردقیق)

    P&ID چیست؟ (دیاگرام پایپینگ و ابزاردقیق)

    P&ID یا دیاگرام پایپینگ و ابزاردقیق یکی از مدارک بسیار مهم پروژه های ساخت و نصب میباشد که با فرآیند ها سر و کار دارد.

    نقشه P&ID چیست و چه کاربردی دارد؟

    P&ID خلاصه عبارت Piping and Instrumentation Diagram می باشد و نموداری است که ارتباط بین تجهیزات فرآیندی و ابزاردقیق مورد استفاده برای کنترل فرآیند را نشان می دهد.
    تلفظ لغت P&ID با فونتیک فارسی ، به صورت “پی اند آیدی” میباشد که اگر در پروژه های EPC کار کرده باشید، به کررات این واژه را شنیده اید.

    نمونه ای از یک نقشه P&ID را در زیر مشاهده می کنید: (برروی عکس کلیک کنید)

    همانطور که مشاهده می کنید، این نوع از نقشه ها، سایز و اندازه در اختیار ما نمی گذارد. موقعیت دقیق، سایز و رده لوله ، طول، و این اطلاعات وجود ندارد.

    به طور کلی P&ID یک شمای کلی از تاسیسات است، دیاگرام پایپینگ و ابزاردقیق، بر اساس نمودار جریان فرآیند (PFD) تهیه شده و نشانه های گرافیکی تجهیزات و پایپینگ را به همراه نشانه های گرافیکی مربوط به اندازه گیری فرآیند و عملکردهای کنترلی نشان می دهد.
    در این نمودار برای نشان دادن تجهیزات و وسایل کنترلی از سمبل ها و اشکال خاصی استفاده می شود که اغلب بر اساس استاندارد ISA طراحی می شوند. به عبارتی،  P&ID  شکل کامل شده PFD می باشد.

    باید ها و نبایدهای نقشه های P&ID :

     

    در P&ID اطلاعات زیر نشان داده میشود:

    • نمایش کلیه وسایل کنترلی و مشخصات آن
    • تجهیزات مکانیکال به همراه نام و شماره آن
    • شیرها (Valve) و مشخصات آنها
    • کلیه اطلاعات مربوط به پایپینگ شامل شماره خطوط، اندازه، تغییر مشخصه ها، طبقه بندی خطوط و جهت جریان .
    • کلیه بلایندها (Blind) ، فلنج ها، شیرها، تجهیزات ایمنی، دریچه ها (Vent)، شیر تخلیه (Drain)، فیتینگ ها، تبدیل ها
    • خطوط شروع و تخلیه موقتی
    • ورودی ها و خروجی های کنترلی و اینترلاک ها
    • ورودی های سیستم کنترل کامپیوتری
    • کلیه وسایل کنترلی شامل لوپ ها، ارتباطات نرم افزاری و هشدارها و سیستم منطقی

    موارد زیر نباید در P&ID نشان داده شوند:

    • شیرهای سر ابزارها
    • رله های کنترلی
    • کلیدهای دستی
    • ظرفیت یا نرخ عملکرد تجهیزات
    • لوله گذاری و شیرهای اولیه تجهیزات
    • داده های مربوط به جریان و دمای فشار
    • زانویی ها، سه راهی ها و فیتینگ های استاندارد مشابه
    • داده های متریال پایپینگ
    • یادداشت های تفصیلی

    نمودار P&ID پس از تهیه و تایید PFD تهیه می گردد. پس از تهیه و تایید P&ID نیز ، کارشناسان پایپینگ نسبت به تهیه مدارک تفصیلی پایپینگ نظیر نقشه پلن و ایزومتریک و غیره اقدام می کنند.
    از سوی دیگر کارشناسان ابزاردقیق نیز با استفاده از این نمودار نسبت به طراحی مدارک تفصیلی ابزاردقیق نظیر منطق کنترلی، صفحات واسط و غیره اقدام می نمایند.

    در واقع می توان گفت که P&ID یک مدرک کلیدی در تهیه بسیاری دیگر از مدارک مورد نیاز در طراحی فرآیند می باشد.همچنین پس از تهیه P&ID می توان به خوبی مشخصات و میزان تجهیزات مورد نیاز برای خرید را تخمین زد.

     

    سوالات متداول

    [toggle title=”نقشه P&ID چیست؟” state=”open”]نقشه های P & ID ،طرح ها و نقشه هایی هستند که نشان دهنده یک سیستم فرآیند شامل لوله کشی ،خطوط لوله، تجهیزات ، ابزار دقیق و سیستم های کنترل است. این نقشه، کل سیستم را با مجموعه ای از نمادها ، سمبل و کدها توصیف کلی می کند.[/toggle]

    [toggle title=”علائم و نمادهای P&ID چیست؟” state=”open”]علائم P & ID ، مجموعه ای از نمادها هستند که برای نمایش اجزای یک سیستم استفاده می شوند. هر جزء دارای یک نماد منحصر به فرد است که نوع تجهیز و یک کد منحصر بفرد است که شماره سریال تجهیز برای پیگیری در پروژه را نشان می دهد.[/toggle]

    [toggle title=”p&id یعنی چه؟ ” state=”open”]p&id مخفف  Piping and Instrumentation Diagram است که یک نقشه فنی شامل مسیرهای لوله و ابزاردقیق در نگاه کلی می باشد.[/toggle]

    * نظرات و سوالات خود را در مورد این نقشه ها با ما در میان بگذارید. تجربیات شما در مورد این نقشه چیست؟

     

    حروف اختصاری در نقشه های P&ID

    حروف اختصاری تجهیزات فشار

    • P : PRESSURE
    • PI : PRESSURE INDICATOR
    • PG : PRESSURE GAUGE
    • PCV : PRESSURE CONTROL VALVE
    • PT : PRESSURE TRANSMITTER
    • PIT : PRESSURE INDICATING TRANSMITTER
    • PIC : PRESSURE INDICATING CONTROLLER
    • PDT : PRESSURE DIFFERENTIAL TRANSMITTER
    • PRV : PRESSURE REDUCING VALVE
    • PSV : PRESSURE SAFETY VALVE
    • PS : PRESSURE SWITCH
    • PSH : PRESSURE SWITCH HIGH
    • PSL : PRESSURE SWITCH LOW
    • PSHH : PRESSURE SWITCH HIGH HIGH
    • PSLL : PRESSURE SWITCH LOW LOW
    • PDS : PRESSURE DIFFERENTIAL SWITCH
    • PDSH : PRESSURE DIFFERENTIAL SWITCH HIGH
    • PDSL : PRESSURE DIFFERENTIAL SWITCH LOW
    • PA : PRESSURE ALARM

     حروف اختصاری تجهیزات دما

    • T : TEMPERATURE
    • TI : TEMPERATURE INDICATOR
    • TW : THERMOWELL
    • TM : THERMOMETER
    • TE : TEMPERATURE ELEMENT
    • RTD : RESISTANCE TEMPERATURE DETECTOR
    • T/C : THERMOCOUPLE
    • TT : TEMPERATURE TRANSMITTER
    • TIC : TEMPERATURE INDICATING CONTROLLER
    • TRC : TEMPERATURE RECORDER CONTROLLER
    • TCV : TEMPERATURE CONTROL VALVE
    • TS : TEMPERATURE SWITCH
    • TSH : TEMPERATURE SWITCH HIGH
    • TSL : TEMPERATURE SWITCH LOW
    • TA : TEMPERATURE ALARM

    حروف اختصاری جریان (FLOW)

    • F : FLOW
    • FI : FLOW INDICATOR
    • FG : FLOW GLASS / FLOW GAUGE
    • FE : FLOW ELEMENT
    • FIT : FLOW INDICATING TRANSMITTER
    • FCV : FLOW CONTROL VALVE
    • FIC : FLOW INDICATING CONTROLLER
    • FS : FLOW SWITCH
    • FY : FLOW CONVERTER
    • FA : FLOW ALARM
    • FR : FLOW RECORDER
    • FRC : FLOW RECORDING CONTROLLER

    حروف اختصاری سطح (LEVEL)

    • L : LEVEL
    • LI : LEVEL INDICATOR
    • LG : LEVEL GAUGE
    • LIT : LEVEL INDICATING TRANSMITTER
    • LCV : LEVEL CONTROL VALVE
    • LDT : LEVEL DISPLACER TRANSMITTER
    • LIC : LEVEL INDICATING CONTROLLER
    • LRC : LEVEL RECORDING CONTROLLER
    • LS : LEVEL SWITCH
    • LSH : LEVEL SWITCH HIGH
    • LSL : LEVEL SWITCH LOW
    • LA : LEVEL ALARM
    • RLT : RADAR LEVEL TRANSMITTER

    حروف اختصاری کلی (GENERAL)

    • DCS : DISTRIBUTED CONTROL SYSTEM
    • SCADA : SUPERVISORY CONTROL AND DATA ACQUISITION SYSTEM
    • PLC : PROGRAMMABLE LOGIC CONTROLLER
    • HART : HIGHWAY ADDRESSABLE REMOTE TRANSDUCER
    • HHT : HAND HELD TERMINAL
    • SFC : SMART FIELD CONFIGURATOR
    • ESD : EMERGENCY SHUT DOWN
    • AOV : AIR OPERATED VALVE
    • MOV : MOTOR OPERATED VALVE
    • SV : SOLENOID VALVE
    • XVE : VIBRATION PROXIMITOR
    • XVT : VIBRATION TRANSMITTER
    • AE : ANALYZER
    • JB : JUNCTION BOX
    • ILD : INSTRUMENT LOOP DIAGRAM
    • P&ID : PIPING AND INSTRUMENT DIAGRAM
    • IIS : INSTRUMENT INSTALLATION SCHEDULE
    • TDR : TIME DELAY RELAY
    • SP : SET POINT
    • NC : NORMALLY CLOSED
    • NO : NORMALLY OPEN
    • MCC : MOTOR CONTROL CENTRE
    • IAS : INSTRUMENT AIR SUPPLY
    • IGS : INSTRUMENT GAS SUPPLY
    • ACFO : AIR TO CLOSE FAIL OPEN
    • AOFC : AIR TO OPEN FAIL CLOSE
    • FFA : FLAME FAILURE ALARM
    • P/I – P to I : PNEUMATIC TO CURRENT CONVERTER
    • I/P – I to P : CURRENT TO PNEUMATIC CONVERTER
    • PB : PUSH BUTTON
    • PID : PROPORTIONAL, INTEGRAL AND DERIVATIVE
    • E/H : ELECTRO HYDRAULIC ACTUATOR
    • BOV : BLOW DOWN VALVE
    • A/M : AUTO / MANUAL – 2 POSITION SWITCH
    • ZS : POSITION SWITCH
    • HS : HAND SWITCH

    علائم خطوط ابزاردقیق (Instrument Line) در نقشه p&id

     

    • 2.1) INSTRUMENT SUPPLY or CONNECTION TO PROCESS        
      CONNECTION-TO-PROCESS
    • 2.2) PNEUMATIC SIGNAL pnumatic-signal
    • 2.3) ELECTRICAL SIGNAL (ANALOG SIGNAL) (mA DC (OR) VDC)  electrical-or-analog-signal
    • 2.4) ELECTROMAGNETIC or SONIC SIGNAL    electromagnetic-or-sonic-signal
    • 2.5) HYDRAULIC SIGNAL  hydraulic-signal
    • 2.6) CAPILLARY TUBE (FILLED SYSTEM)  capilary-tube
    • 2.7) PULSE TRAIN  pulse-train
    • 2.8) INTERNAL SYSTEM LINK (SOFTWARE or DATA LINK)  internal-system-link

     

    استانداردهای P&ID

  • ایمنی جوشکاری , مهمترین نکات ایمنی هنگام جوشکاری

    ایمنی جوشکاری , مهمترین نکات ایمنی هنگام جوشکاری

    ایمنی جوشکاری چیست و هنگام جوشکاری ، چه خطراتی متوجه جوشکار می باشد؟

    جوشکاری به علت ایجاد گازهای سمی، دمای بالای کار ، و مسائل دیگر ، یکی از مهمترین اموری است که نیازمند توجه خاص به ایمنی در هنگام کار می باشد.

    در اینجا چند نکته به صورت تیتروار ارائه شده است به امید اینکه همه جوشکاران مسائل ایمنی را بیش از پیش جدی بگیرند:

    1- در مجاورت مواد قابل اشتعال و انفجار يا در مكانهايي كه گرد و غبار و بخارات يا گازهاي قابل انفجار و اشتعال وجود دارد نبايد جوشكاري و برشكاري با دستگاههاي جوش كاري انجام شود

    2-  اگر در محلهايي كه جوشكاري انجام مي شود ،اشخاص ديگري نيز مشغول بكار بوده يا عبور و مرور  كنند بايد از پاراوان هاي ثابت يا قابل حمل مناسب استفاده شود كه حداقل ارتفاعشان 2 متر باشد .

    3-  كپسول هاي استيلن پر و خالي نبايد در كارگاههاي جوشكاري يا برشكاري انبار شود . همچنين انباركردن آنها با كپسول هاي اكسيژن در يك جا فقط موقعي مجاز است كه بوسيله جدارهاي مقاوم در مقابل حريق اين دو نوع كپسول از يكديگر جدا شده باشند .

    4-  كپسول هاي استيلن يا اكسيژن كه بطور قائم قرار گرفته اند بايد بوسيله تسمه ،طوق يا زنجير مهار شوند ،تا خطر افتادن آنها بر روي زمين از بين برود .

    5-  كپسول اكسيژن يا كپسول استيلن بايد داراي سرپوش حفاظتي براي شير باشد تا در هنگام جا به جا كردن و يا موقعيكه از آن استفاده نمي شود روي شير كپسول نصب شود .

    6-  كپسول هاي هوا – استيلن و اكسيژن بايستي داراي شير و مانومتر سالم بوده و بصورت عمودي در قفسه هاي مناسب نگهداري شوند .

    7-   سوپاپها ، فشار سنجها يا وسايل تنظيم و رگلاژ كپسول را نبايد گريس كاري كرد .

    8-  كليه اجزا ء حامل الكتريسيته دستگاههاي جوش يا برش كه با مولد برق ( ژنراتور ) يكسو كننده و يا ترانسفورماتور كار مي كنند بايد در مقابل خطر تماس با قطعات و  هادي هاي لخت كه تحت فشار الكتريكي هستند حفاظ گذاري شده باشد .

    9- شكافهايي كه در روپوش دستگاهها ي ترانسفورماتور براي تهويه دستگاه در نظر گرفته شده بايد به قسمي تعبيه شده باشد كه داخل كردن اشياء مختلف از بين شكافها غير مقدور باشد

    10-  بدنه دستگاههاي جوش برق بايد بطور موثري داراي اتصال الكتريكي به زمين باشد .

    11- محل اتصال كابلهاي تغذيه به دستگاه بايد عايق كاري شده باشد .

    12- گيره هاي الكترود بايد مجهز به صفحات يا سپرهاي حفاظتي باشد تا دست كارگر را در مقابل حرارت حاصله از قوس الكتريكي حفظ نمايد.

    13- در دستگاههاي جوش برق با مقاومت الكتريكي تمام قسمتهاي حامل جريان برق به استثنا” محل جوش بايد كاملا” پوشيده و محفوظ باشد

    14- دستگاههاي خودكار و نيمه خودكار جوش برق با مقاومت الكتريكي بايد مجهز به حايلهاي حفاظتي با وسايل راه انداختن با دو دست باشد بطوريكه كارگر پس از راه انداختن دستگاه نتواند دست خود را در منطقه خطر وارد كند .

    15- گازها و بخارات ناشي از جوشكاري براي سلامتي كارگران مضر مي باشد بنابراين بايستي از تهويه موضعي در كارگاه جوشكاري استفاده شود .

    16- كارگراني كه در جوشكاري كار مي كنند بايد از سپر ، ماسك مخصوص مواد شيميايي ،كلاه ، دستكش چرمي بلند ،پيش بند چرمي ، چكمه استفاده كنند .

    17- در موقع جوشكاري بايستي مطمئن بود شلنگ ثابت بين رگلاتور و مشعل بدون نشت بوده و به طور صحيح به رگلاتور مشعل متصل باشد .

    18- هرگز شير خروج يا رگلاتور را در مجاورت شعله قرار ندهيد .

    19- در هنگام كار با دستگاههاي تراش و فرز نبايستي از دستكش استفاده شود .

    20- متصدي سنگ سمباده بايستي علاوه بر استفاده از عينك ايمني از حفاظ تلقي شفاف روي دستگاه نيز استفاده كند .

    21- سر پوش هاي مناسب بايستي بر روي چرخ سمباده نصب شده باشد .

    22- محور سنگ سمباده نبايد داراي لرزش بوده و متصدي سنگ سمباده قبل از شروع كار بايد سنگ را از نظر ترك خوردگي كنترل نمايد .

    23- كليه قسمتهاي دستگاهها بايستي حفاظ مناسبي داشته باشند .

    24- از كابلهاي معيوب استفاده نشده و حتي الا مكان محل اتصال نزديك محل جوش قرار داده شود .

    25- قبل از استارت ماشينهاي تراش ابزار كار را از محل قطعه متحرك جمع آوري كنيد .

    26- نظافت قسمتهاي متحرك را فقط در زمان توقف انجام دهيد و بعد از اتمام كار نسبت به جمع آوري هر نوع عامل خارجي مانند تكه هاي فولادي، نوك تيز ، چوب و غیره … اقدام نماييد .

    27- هنگام جوشكاري زمين بايد خشك باشد . در صورت خيس بودن زمين محل جوشكاري بايد از چوب ، لاستيك يا پوكه هاي خشك بعنوان زير پايي استفاده شود  .

    28- هنگام جوشكاري در جاهاي تنگ و كوچك ، مخازن ، تانكرها ،كف فلزي سالنهاي كارخانجات بايد از دستگاههاي جريان مستقيم استفاده شود  .

    29- جوشكار نبايد در محلي كه احتمال انعكاس نور در ماسك جوشكاري وجود دارد ، كار كند .

    30- در صورت نياز به اطلاعات بيشتر به آئين نامه هاي حفاظت فنی و بهداشت کار مراجعه كنيد.

     

  • آبکاری نیکل , اصول آبکاری نیکل و کاربردها

    آبکاری نیکل , اصول آبکاری نیکل و کاربردها

    آبکاری نیکل چیست؟

    نیکل فلزی است سفید که سختی آن در حدود فولاد و مقاومت آن در مقابل خوردگی در آب و اتمسفر بالاست .
    سرعت خوردگی نیکل:  در زمان های طولانی براثر تشکیل اکسید نیکل ،که غیر فعال است، سرعت خوردگی کمتر می شود .

    اگر نیکل به‌طور آزاد در محلول خورنده قرار گیرد سطحش کدر میشود. ولی پوششهای نیکل روی آهن با وجود کدر کردن سطح آن را محافظت می‌کنند.
    این پوشش ها در مقابل اسیدها نیز بسیار مقاوم‌اند. وقتی پوشش نیکلی را برای تزیین به کار می‌برند روی آن را با کروم براق می‌کنند تا کدری نیکل دیده نشود ، در چنین حالتی در محل هایی که کروم متخلخل است نیکل زیر آن دچار حملۀ موضعی و خوردگی حفره‌ای می‌شود و نیکل به سرعت خورده می‌شود.
    در اتمسفر صنعتی پوشش نیکل با ضخامت 25 میکرون در نواحی متخلخل کروم در طی 6 هفته از بین می‌رود، زیرا روی این سطوح کوچک نیکلی ، چگالی جریان آندی زیاد است.

    ابکاری نیکل کروم به اصطلاح عامیانه ابکاری استیل معروف می باشد یعنی فلز را مانند استیل می کند .البته نیکل به تنهای این حالت استیل را به وجود نمی اورد بلکه پوشش نیکل به همراه کروم این پوشش اینه ای مانند و براق را به وجود می اورد.

    درجۀ خوردگی پوششهای نیکل به مواد دیگری که در پوشش داخل می‌شود بستگی دارد و پوششهای الکترولیزی محتوی سولفور،پوششهای براق از مواد آلی ، سریعتر از پوششهای خالص‌تر ، نیمه براق ، تیره، خورده می‌شوند .
    به همین دلیل پوششهای دوگانه ، با لایۀ نیمه براق زیرین و لایۀ براق رویی را ب کار می برند ، تا وقتی خوردگی رخ می دهد لایۀ بالایی خورده شود و از لایۀ پایینی محافظت شود ،
    با استفاده از این روش عمر لایۀ نیکل 25 میکرونی خیلی بیشتر از موقعی خواهد بود که روی نیکل را با کروم پوشانده این و سرعت خوردگی به  و یا کمتر کاهش می یابد.

    نیکل در دماهای بالا در برابر اکسید شدن مقاومت زیادی دارد و مقاومت آن در برابر خوردگی در آب دریا و یا آب‌های خوراکی نیز خوب است زیرا لایۀ نازک و چسبندۀ اکسید نیکل آن را محافظت می‌کند.
    این خاصیت نیکل در محلهایی که اکسیژن کم باشد از بین می رود و نیکل در شکافها و یا شرایط مستقر در خاک دچار خوردگی حفره‌ای می‌شود .

    کاربردهای صنعتی آبکاری نیکل:

    • از آنجا که نیکل سختی و استحکام زیادی دارد در عملیات شکل دادن الکتریکی جای مس را گرفته است.
    • پوشش نیکل به‌اضافۀ کروم برای صنایع غذایی به کار می رود، نیکل تنها نیز برای مواد غذایی مناسب است. ضخامت نیکل حدود 20 میکرون است و مینیمم ضخامت کروم نیز ضروری است . پوششهای نیکل در قطعات ماشین آلات و در قطعاتی که از دو فلز تشکیل شده‌اند هم به کار می روند .
    • از پوشش نیکل برای تعمیر قطعات خراب شده و نیز درشکل دادن الکتریکی استفاده می شود.
      این روش باعث می شود تا سطحی نرم و با تلرانس ابعادی خوب ایجاد شود و در حمامهایی که لایه‌های نازکی مورد نیاز است می‌توان آن را ایجاد کرد.

    در اغلب روشهای حفاظت از خوردگی ، معمولاً از نیکل به صورت یک لایۀ زیرین برای کروم استفاده می کنند ، ولی نیکل نیز خود به تنهایی کاربردهای ویژه ای دارد و در صنایع غذایی و شیمیایی برای نوع خاصی از مواد خورنده به کار می رود.

    اهمیت نیکل به عنوان لایۀ زیرین پوشش کروم در این است که کروم به علت تشکیل لایۀ CrO3 ذاتاً در مقابل خوردگی مقاوم است و فلز غیر فعالی است ولی پوشش مستقیم آن روی فلزی زمینه به صورت براق و در شرایط بدون تنش مشکل است و وقتی که براق باشد به ترک حساس است .

    در پست های بعدی ، مطالب بیشتری در مورد خصوصیات حمام های آبکاری نیکل و روشهای آبکاری ارائه خواهد شد.

  • مهندسی سیویل چیست

    مهندسی سیویل چیست

     

    مهندسی سیویل زیر مجموعه مهندسی عمران است. مهندس سیویل کلیه زیرساخت‌ها و اجزای عمرانی لازم در یک پروژه سایت نفتی یا صنعتی را طراحی می کند.
    این طراحی در تعامل با تیم مهندسی و تیم پروژه بوده و باید مطابق استانداردهای صنعتی و نفتی ملی یا بین المللی باشد.

    مهندسی عمران (Civil Engineering) با حروف اختصاری CE:‌ منظور مهندسی عمران با تمام زیرشاخه‌های متنوع این رشته هست.
    البته در IPS (استاندارد ملی نفت ایران) CE شامل بخش‌های مختلف: سیویل، سازه، معماری و لوله‌کشی داخل ساختمان هست.

    مهندسی سیویل با حروف اختصاری CV:‌ با کنار نهادن بخش سازه Structure،‌ مابقی بحث‌های مهندسی عمران، در حوزه کاری مهندس Civil سیویل قرار می‌گیرد.

    وظایف مهندسی سیویل

    به‌طور خلاصه در طراحی یک مجتمع، کارخانه،‌پالایشگاه،‌نیروگاه، شهرک و هر واحد بزرگ دیگر، زیرساخت (InfraStructure) های زیر جزو شرح وظایف مهندسی سیویل هستند:

    • کارهای نقشه‌برداری و مدل‌سازی زمین
    • سایت و تراس‌بندی (محوطه‌سازی)
    • هماهنگ و تعامل با تمام بخش‌های درگیر در یک پروژه EPC
    • خیابان‌های داخل سایت‌ها
    • جاده‌های ارتباطی و روکش‌های آسفالتی
    • دفع آب‌های آلوده صنعتی
    • دفع فاضلاب بهداشتی
    • دفع رواناب
    • سیستم‌های زیرزمینی
    • خطوط لوله
    • سازه‌های سیویلی
    • کنترل کیفیت اجرایی عناصر سیویلی

    بخش  نفت، گاز، پتروشیمی فضای بسیار غنی ،‌ پیشرفته و حساسی است که اکثراً مورد غفلت مهندسین عمران است.

    سوالات متداول …

    مهندسی سیویل به بخشی از رشته عمران اطلاق می گردد که در حوزه فعالیت های مرتبط با ساخت و ساز و بنا و راه و ساختمان و … می باشد.

    انواع پروژه های مهندسی عمران شامل ساخت و ساز، مدیریت ، سازه، ژئوتکنیک ، آب و معماری هستند.

    طراحی و ساخت محیط هایی مانند جاده ها ، راه آهن ، ساختمان ها ، مخازن آب ، زیرساخت ها ، فرودگاه ها ، پل ها ، سیستم های فاضلاب ، تونل ها و سدها ، خاک برداری ، بتن ریزی، و انجام کارهای زیرساختی پروژه ها، اصطلاحا عملیات سیویل می گویند.

    • ASCE جامعه مهندسین سیویل آمریکا
    • AASHTO : انجمن استانداردهای پل و راه سازی آمریکا
    • ACI : انستیتو بتن و سیمان آمریکا
    • AISC : استانداردهای سازه و استراکچر فولادی آمریکا
    • ASHRAE : استانداردهای HVAC و تهویه مطبوع
    • AWWA : استانداردهای آب و فاضلاب آمریکا
    • IPS-ce : بخش ce از استانداردهای نفت و گاز ایران به حوزه ساخت و ساز و construction اختصاص دارد.

    استانداردهای ذکر شده، مهمترین انستیتو های حرفه ای جهانی برای استانداردسازی سیویل
    هستند و همچنین در استانداردهای دیگری مانند ISO, BSI, EN, ANSI و غیره، نیز استانداردهایی
    برای مقاصد و صنایع خاص ، در مورد سیویل وجود دارد که با توجه به گستردگی این رشته،
    استانداردهای سیویل نیز محدود به چند آیتم نمی شود.

    CE مخفف کلمه Civil Engineering (به فارسی: مهندسی سیویل) می باشد.

  • تولید بنزین ، مکانیسم و انواع روشهای تولید

    تولید بنزین ، مکانیسم و انواع روشهای تولید

    مقاله آشنایی کلی با بنزین و انواع روشهای تولید

    تولید بنزین ،بنزین یکی از مهمترین مشتقات نفتی است که طی مکانیسم هایی در پالایشگاه از نفت خام بدست می آید.
    بنزین از روشهای مختلفی تولید می شود که می توان آنها را به دو دسته کلی فیزیکی و شیمیایی تقسیم کرد.
    روشهای فیزیکی برمبنای جداسازی ترکیبات مختلف نفت خام از یکدیگر و تولید انواع برشها هیدروکربنی می باشد، اما روشهای شیمیایی از طریق انجام واکنشهای شیمیایی روی برخی ترکیبات هیدروکربنی سنگین و یا سبک و تبدیل آنها به  محصولات مورد نظر انجام می گیرد.

    روشهای فیزیکی تولید بنزین:

    در واقع تولید فیزیکی بنزین از طریق جداسازی برشهای مختلف نفت از یکدیگر، تنها از یک روش انجام می پذیرد و آن نیز روش تقطیر اتمسفری در پالایشگاه می باشد. می توان تقطیر اتمسفری را نخستین گام پالایش نفت خام در یک پالایشگاه دانست (شکل زیر ).

    روش فیزیکی تولید بنزین

    روشهای شیمیایی تولید بنزین:

    1- کراکینگ کاتالیزی

    کراکینگ کاتالیستی مهمترین و رایجترین فرآیند پالایشگاهی برای تبدیل نفت خام های سنگین به مواد پر ارزشتری مانند بنزین و محصولات سبکتر است.
    در آغاز، کراکینگ به کمک گرما انجام می شد ولی فرآیند کاتالیستی بدلیل تولید مقدار بیشتر بنزین با عدد اکتان بالاتر و مقدار کمتری نفت کوره ی سنگین و گازهای سبک، تقریبا به طور کامل جایگزین کراکینگ گرمایی شده است.
    گازهای سبکی که در کراکینگ کاتالیستی تولید می شوند، در مقایسه با کراکینگ گرمایی محتوی اولفینهای بیشتری هستند.

    2- هیدروکراکینگ کاتالیستی

    در پالایشگاه های امروزی، کراکینگ کاتالیستی و هیدروکراکینگ به صورت گروهی کار می کنند.
    در کراکینگ کاتالیستی از نفت گازهای اتمسفری و خلاء که پارافینی هستند و آسانتر شکسته می شوند به عنوان خوراک استفاده می شود در حالی که خوراک هیدروکراکینگ، گازوئیل سنگین حلقوی و VGO که آروماتیکی ترند و نیز فرآورده های تقطیری حاصله از واحد کک سازی می باشند.
    این جریانها بسیار نسوز بوده و در مقابل کراکینگ کاتالیستی مقاوم اند در حالی که فشارهای بالاتر و اتمسفر هیدروژن هیدروکراکینگ، باعث بهبود کراکینگ آنها می شود.
    کاتالیستهای زئولیتی جدید برای کراکینگ به اصلاح بهره ی تولید بنزین و اکتانها از واحدهای کراکینگ کاتالیستی و نیز کاهش منابع حلقوی و تولید گاز کمک می کنند.
    نفتهای حلقوی که از عملیات کراکینگ با کاتالیستهای زئولیتی به دست می آیند، به شدت آروماتیکی می باشند و برای سوختن نا مناسب هستند، بنابراین خوراکهای بسیار خوبی برای واحد هیدروکراکینگ محسوب می شوند.

    3- آلکیلاسیون

    فرآورده اصلی آلکیلاسیون طبق واکنش زیر براساس ایزوبوتان و بوتن ها، آلکیلات است که نوعی ترکیب پارافینی شاخه دار 8 کربنه می باشد و دارای عدد اکتان بالایی است:

    C4H8+i-C4H10→C8H18

    ایزومرهای ایزواکتانهای شاخه دار مثل دی متیل هگزان ها (DMH) و بخصوص تری متیل پنتانها (TMP) مطلوبترین محصولات این واکنش می باشند که تقریبا دارای عدد اکتان بالایی (95-100) می باشند.

    تولید بنزین ، فرآیند آلکیلاسیون
    تولید بنزین ، فرآیند آلکیلاسیون

    در پست های بعد، به توضیح انواع روشها خواهیم پرداخت.

  • تولید فولاد و انواع روشهای تولید و کاربردها

    تولید فولاد و انواع روشهای تولید و کاربردها

    مقاله آشنایی کلی با مکانیسم های کلی تولید فولاد در صنعت

    تولید فولاد : مقدمه:
    محصول کوره ذوب آهن ، چدن است که معمولا دارای ناخالصی کربن و مقادیر جزئی ناخالصی‌های دیگر است که به نوع سنگ معدن و ناخالصی‌های همراه آن و همچنین به چگونگی کار کوره بلند ذوب آهن بستگی دارد.
    از آنجایی که مصرف عمده آهن در صنعت بصورت فولاد است، از این رو ، باید به روش مناسب چدن را به فولاد تبدیل کرد که در این عمل ناخالصی‌های کربن و دیگر ناخالصی‌ها به مقدار ممکن کاهش ‌یابند.

    روشهای تهیه فولاد

    روش بسمه:

    در این روش ناخالصی‌های موجود در چدن مذاب را به کمک سوزاندن در اکسیژن کاهش داده و آن را به فولاد تبدیل می‌کنند. پوشش جدار داخلی کوره بسمه از سیلیس یا اکسید منیزیم و گنجایش آن در حدود 15 تن است.
    نحوه کار کوره به این ترتیب است که جریانی از هوا را به داخل چدن مذاب هدایت می‌کنند، تا ناخالصی‌های کربن و گوگرد به صورت گازهای SO2 و CO2 از محیط خارج شود و ناخالصی‌های فسفر و سیلیس موجود در چدن مذاب در واکنش با اکسیژن موجود در هوا به صورت اکسیدهای غیر فرار P4O10) و (SiO2 جذب جدارهای داخلی کوره شوند و به ترکیبات زودگداز Mg3(PO4)2 و MgSiO3 تبدیل و سپس به صورت سرباره خارج شوند.
    سرعت عمل این روش زیاد است، به همین دلیل کنترل مقدار اکسیژن مورد نیاز برای حذف دلخواه ناخالصی‌های چدن غیرممکن است و در نتیجه فولاد با کیفیت مطلوب و دلخواه را نمی‌توان به این روش بدست آورد.

    روش کوره باز (یا روش مارتن) : در این روش برای جدا کردن ناخالصی‌های موجود در چدن ، از اکسیژن موجود در زنگ آهن یا اکسید آهن به جای اکسیژن موجود در هوا در روش بسمه (به منظور سوزاندن ناخالصی‌هایی مانند کربن ، گوگرد و غیره) استفاده می‌شود.
    برای این منظور از کوره باز استفاده می‌شود که پوشش جدار داخلی آن ازMgOوCaOتشکیل شده است و گنجایش آن نیز بین 50 تا 150 تن چدن مذاب است.
    حرارت لازم برای گرم کردن کوره از گازهای خروجی کوره و یا مواد نفتی تأمین می‌شود. برای تکمیل عمل اکسیداسیون ، هوای گرم نیز به چدن مذاب دمیده می‌شود. زمان عملکرد این کوره طولانی‌تر از روش بسمه است.
    از این نظر می‌توان با دقت بیشتری عمل حذف ناخالصی‌ها را کنترل کرد و در نتیجه محصول مرغوب‌تری به دست آورد.

    روش الکتریکی  : از این روش در تهیه فولادهای ویژه‌ای که برای مصارف علمی ‌و صنعتی بسیار دقیق لازم است، استفاده می‌شود که در کوره الکتریکی با الکترودهای گرافیت صورت می‌گیرد.
    از ویژگی‌های این روش این است که احتیاج به ماده سوختنی و اکسیژن ندارد و دما را می‌توان نسبت به دو روش قبلی ، بالاتر برد.
    این روش برای تصفیه مجدد فولادی که از روش بسمه و یا روش کوره باز بدست آمده است، به منظور تبدیل آن به محصول مرغوبتر ، بکار می‌رود.
    برای این کار مقدار محاسبه شده‌ای از زنگ آهن را به فولاد به دست آمده از روشهای دیگر ، در کوره الکتریکی اضافه کرده و حرارت می‌دهند.
    در این روش ، برای جذب و حذف گوگرد موجود در فولاد مقدار محاسبه شده‌ای اکسید کلسیم و برای جذب اکسیژن محلول در فولاد مقدار محاسبه شده‌ای آلیاژ فروسیلیسیم (آلیاژ آهن و سیلیسیم) اضافه می‌کنند.

    انواع فولاد و کاربرد آنها

    از نظر محتوای کربن ، فولاد به سه نوع تقسیم می‌شود:

    فولاد نرم : این نوع فولاد کمتر از 2/0 درصد کربن دارد و بیشتر در تهیه پیچ و مهره ، سیم خاردار و چرخ دنده ساعت و … بکار می‌رود.
    فولاد متوسط : این فولاد بین 2/0تا 6/0 درصد کربن دارد و برای تهیه ریل و راه آهن و مصالح ساختمانی مانند تیرآهن مصرف می‌شود.
    فولاد سخت : فولاد سخت بین 6/0 تا 6/1 درصد کربن دارد که قابل آب دادن است و برای تهیه فنرهای فولادی ، تیر ، وسایل جراحی ، مته و … بکار می‌رود.

    صطلاح فولاد (Steel) برای آلیاژهای آهن که تا حدود 1،5 درصد کربن دارند و غالبا با فلزهای دیگر همراهند، بکار می‌رود. خواص فولاد به درصد کربن موجود در آن ، عملیات حرارتی انجام شده بر روی آن و فلزهای آلیاژ دهنده موجود در آن بستگی دارد.

    کاربرد انواع مختلف فولاد

    از فولادی که تا 0.2 درصد کربن دارد، برای ساختن سیم ، لوله و ورق فولاد استفاده می‌شود. فولاد متوسط 0.2 تا 0.6 درصد کربن دارد و آن را برای ساختن ریل ، دیگ بخار و قطعات ساختمانی بکار می‌برند. فولادی که 0.6 تا 1.5 درصد کربن دارد، سخت است و از آن برای ساختن ابزارآلات ، فنر و کارد و چنگال استفاده می‌شود.

    ناخالصی‌های آهن و تولید فولاد

    آهنی که از کوره بلند خارج می‌شود، چدن نامیده می‌شود که دارای مقادیری کربن ، گوگرد ، فسفر ، سیلیسیم ، منگنز و ناخالصی‌های دیگر است. در تولید فولاد دو هدف دنبال می‌شود:

    1- سوزاندن ناخالصی‌های چدن

    2- افزودن مقادیر معین از مواد آلیاژ دهنده به آهن

    منگنز ، فسفر و سیلیسیم در چدن مذاب توسط هوا یا اکسیژن به اکسید تبدیل می‌شوند و با کمک ذوب مناسبی ترکیب شده ، به صورت سرباره خارج می‌شوند. گوگرد به صورت سولفید وارد سرباره می‌شود و کربن هم می‌سوزد و مونوکسید کربن (CO) یا دی‌اکسید کربن (CO2) در می‌آید. چنانچه ناخالصی اصلی منگنز باشد، یک کمک ذوب اسیدی که معمولا دی‌اکسید سیلسیم (SiO2) است، بکار می‌برند:

    MnO + SiO2 ——-> MnSiO3

    و چنانچه ناخالصی اصلی سیلسیم یا فسفر باشد (و معمولا چنین است)، یک کمک ذوب بازی که معمولا اکسید منیزیم (MgO) یا اکسید کلسیم (CaO) است، اضافه می‌کنند:

    (MgO + SiO2 ——-> MgSiO2

    6MgO + P4O10 ——-> 2Mg3(PO4)2

    کوره تولید فولاد و جدا کردن ناخالصی‌ها

    معمولا جداره داخلی کوره‌ای را که برای تولید فولاد بکار می‌رود، توسط آجرهایی که از ماده کمک ذوب ساخته شده‌اند، می‌پوشانند. این پوششی مقداری از اکسیدهایی را که باید خارج شوند، به خود جذب می‌کند. برای جدا کردن ناخالصی‌ها، معمولا از روش کوره باز استفاده می‌کنند. این کوره یک ظرف بشقاب مانند دارد که در آن 100 تا 200 تن آهن مذاب جای می‌گیرد.

    بالای این ظرف ، یک سقف مقعر قرار دارد که گرما را روی سطح فلز مذاب منعکس می‌کند. جریان شدیدی از اکسیژن را از روی فلز مذاب عبور می‌دهند تا ناخالصی‌های موجود در آن بسوزند. در این روش ناخالصیها در اثر انتقال گرما در مایع و عمل پخش به سطح مایع می‌آیند و عمل تصفیه چند ساعت طول می‌کشد، البته مقداری از آهن ، اکسید می‌شود که آن را جمع‌آوری کرده، به کوره بلند باز می‌گردانند.

    روش دیگر جدا کردن ناخالصی‌ها از آهن

    در روش دیگری که از همین اصول شیمیایی برای جدا کردن ناخالصی‌ها از آهن استفاده می‌شود، آهن مذاب را همراه آهن قراضه و کمک ذوب در کوره‌ای بشکه مانند که گنجایش 300 تن بار را دارد، می‌ریزند. جریان شدیدی از اکسیژن خالص را با سرعت مافوق صوت بر سطح فلز مذاب هدایت می‌کنند و با کج کردن و چرخاندن بشکه ، همواره سطح تازه‌ای از فلز مذاب را در معرض اکسیژن قرار می‌دهند.

    اکسایش ناخالصی‌ها بسیار سریع صورت می‌گیرد و وقتی محصولات گازی مانند CO2 رها می‌شوند، توده مذاب را به هم می‌زنند، بطوری که آهن ته ظرف ، رو می‌آید. دمای توده مذاب ، بی آنکه از گرمای خارجی استفاده شود، تقریبا به دمای جوش آهن می‌رسد و در چنین دمایی ، واکنشها فوق‌العاده سریع بوده ، تمامی‌ این فرایند ، در مدت یک ساعت یا کمتر کامل می‌شود و معمولا محصولی یکنواخت و دارای کیفیت خوب بدست می‌آید.

    تبدیل آهن به فولاد

    آهن مذاب تصفیه شده را با افزودن مقدار معین کربن و فلزهای آلیاژ دهنده مثل وانادیم ، کروم ، تیتانیم ، منگنز و نیکل به فولاد تبدیل می‌کنند. فولادهای ویژه ممکن است مولیبدن ، تنگستن یا فلزهای دیگر داشته باشند. این نوع فولادها برای مصارف خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در دمای زیاد ، آهن و کربن با یکدیگر متحد شده، کربید آهن (Fe3C) به نام «سمانتیت» تشکیل می‌دهند. این واکنش ، برگشت‌پذیر و گرماگیر است:

    Fe3C <——-گرما + 3Fe + C

    هرگاه فولادی که دارای سمانتیت است، به کندی سرد شود، تعادل فوق به سمت تشکیل آهن و کربن ، جابجا شده ، کربن به صورت پولکهای گرافیت جدا می‌شود و به فلز ، رنگ خاکستری می‌دهد. برعکس ، اگر فولاد به سرعت سرد شود، کربن عمدتا به شکل سمانتیت که رنگ روشنی دارد، باقی می‌ماند. تجزیه سمانتیت در دمای معمولی به اندازه‌ای کند است که عملا انجام نمی‌گیرد.

    فولادی که دارای سمانتیت است، از فولادی که دارای گرافیت است، سخت‌تر و خیلی شکننده‌تر است. در هر یک از این دو نوع فولاد ، مقدار کربن را می‌توان در محدوده نسبتا وسیعی تنظیم کرد. همچنین ، می‌توان مقدار کل کربن را در قسمتهای مختلف یک قطعه فولاد تغییر داد و خواص آن را بهتر کرد. مثلا بلبرینگ از فولاد متوسط ساخته شده است تا سختی و استحکام داشته باشد و لیکن سطح آن را در بستری از کربن حرارت می‌دهند تا لایه نازکی از سمانتیت روی آن تشکیل گردد و بر سختی آن افزوده شود.

  • آشنایی با فرآیند پالایش گاز فاز 9 و 10 پارس جنوبی عسلویه

    آشنایی با فرآیند پالایش گاز فاز 9 و 10 پارس جنوبی عسلویه

       توضیح و خلاصه ای اجمالی بر عملیات پالایش گاز فاز 9 و 10 پارس جنوبی

    پس از استحصال گاز از چاههای فاز 9 و 10 و یا به اصطلاح Gas extraction که از هر چاه به طور جداگانه برای فاز 9 (From SPD11 Platform) با یک خط line 32 اینچ ازoffshore facility به onshore facility انتقال داده می شود که بنابراین تجهیزات و واحدهای داخل پالایشگاه به onshore معروف و چاهها و همچنین platform های موجود و همچنین یونیت های سرچهای جهت Gas extraction به offshore معروف هستند.

    پس از این مرحله هر دو خط گاز (32 اینچ) وارد unit 100 که به آن Reception facility and HP separators یا در اصطلاح Catcher Slug گفته می شود وارد می شود که در ابتدای این واحد مخلوط گاز،آب،الکل(گلایکول) که (MEG) یا منو اتیلن گلایکول است که در خروجی چاه به خطوط آب و گاز زده شده تا مانع از یخزدگی گاز به دلیل تغییرات فشار ناشی از محیط گردد. بنابراین این مخلوط وارد Scrapper های 100-L-102/202 شده (Raw Gas Scrapper Trop) که مخلوط در این Scrapper ها به حالت پایدارتر از Liquid&Gas می رسد غیر اینکه ضریب پایداری گاز Gas stability و ضریب پایه ای مایع یا liquid stability endonce افزایش یافته و سپس وارد (Slug Catcher)100-X-101/102 می گردد.که در اینجا بعلت استفاده از گراویتی و density ،مایع یا همان (Condensate) از هم جدا شده و گاز ترش و آب جدا شده، بدین صورت که condensate + water + glycol بهCondensate stabilization  (unit 103)  جهت جدا سازی آب و الکل منتقل می شوند.لازم به ذکر است که fractionation این مایع با ارزش شامل محصولات سنگینی از خانواده ic5 ایزو نرمال نپتان به بالا می باشد یعنی سیگلو پپتان و ایزو پپتان و سیگلو هگزان و ایزو هگزان و سیگلو هپتان و ایزو هپتان …. می باشد . بدین ترتیب گاز ترش نیز جهت عملیات شیرین سازی یا ( Sweet Gas ) که از overhead یونیت  100  که همان   Reception facilities بوده ( گاز ترش میباشد C1—C5+ ) که دارای ترکیبات مرکاپتان(CH4-SH) و H2S

    میباشد و به همین دلیل به گاز ترشی معروف است.که شامل متان (CH4)، اتان(C2H6)، پروپان(C3H8)، بوتان(C4H12) و Iso Butane و سیگلو بوتان و کمی C5+ میباشد.که این گاز ترش به یونیت 101Gas treatment جهت شیرین سازی و fractionation یا همان جداسازی گازهای سبک و سنگین از یکدیگر بوده منتقل می گردد ..همچنین آب و الکل نیز از یونیت 103 پس از جدا سازی به یونیت 102MEG regeneration unit یا همان واحد احیاء الکل می رود.پس از جدا سازی و ریکاوری دوباره جهت اضافه شدن الکل به سر چاهها منتقل می گردد.گازترش حاصله از واحد 100 جهت عملیات   Treating و شیرین سازی که بوسیله آمین صورت می گیرد به واحد 101 Gas treating می رود.

    در یونیت 101 گاز وارد K.O Drum Feed Gas شده و پس از عبور از فیلتر 101-F-101 جهت جداسازی ذرات همراه وارد برج جذب Amine Asorber Tower می گردد و در این برج در مجاورت آمین غنی شده که این عملیات به صورت Cunter Current انجام می گیرد و تمامی مرکاپتانها با آمین واکنش داده و گاز را به اصطلاح (Sweet Gas) شیرین می کنند که Bottom آن به نام Acid Gas  جهت Recovery به یونیت 108 (SRP) وOverhead آن به یونیت 104 (Dehydration and mercury guard) .

    در ضمن در این یونیت (101 )  تجهیزات احیاء آمین Amine regeneration نیز جهت احیاء و استفاده مجدد داریم. لازم به ذکر است که هدف از واحد 104 جداسازی آب(Dehydration) از گاز شیرین که خوراک واحد 105 (Ethane recovery) می باشد . هم چنین جدا سازی جیوه به وسیله  Mercury Guard Facilities  که اساس این واحد برای جداسازی جیوه

    (Mercury) از گاز خشک با استفاده از روش (Adsorbtion bed) یا همان جذب سطحی ،جذب بوسیله بستری تالیت جامد که در نهایت این گاز به واحد 105 فرستاده می شود(ERP) .

    Unit 103: stabilization condensate

    همانطور که قبلا” اشاره شد Glycol,Water,Condensate به این واحد رفته از واحد 100-X-101/102 جهت جداسازی میعانات گازی که این مجموعه مایعات واردCondensate Desalter  شده و نمک زدایی می گردد و همچنین آب آن نیز گرفته می شود ،سپس وارد برج 103-K-101 برج Stabilizer  می گردد.در این برج بوسیله گرم کردن این میعانات به پایداری بیشتر یا همان stability بالاتر می رسند،بدین ترتیب که در یک Step محصولات سبکتر از آنان overhead برج جدا شده و سپس محصول سنگین تر برج که همان میعانات گازی می باشد که خروجی این برج پس از عبور از air cooler   وارد Drum condensate degassing  شده و با اضافه شدن به condensate تولید شده حاصل از یونیت 107(NGL Fractionation) که در آن یونیت پس از  stabilization حاصل می گردد و محصول سنگین آن واحد بوده یعنی C5+ نرمال به بالا به این مجموعه اضافه می گردد و نهایتا” به سمت تانکهای143/A/B/C/D هدایت می شود تا پس از انبار جهت صادرات export شوند که خط 5 اینچ condensate جهت صادرات به Jetty منتقل میشود.و پس از اتصال به شبکه Condensate در فازهای 2 و 3 به شبکه جهت فروش و بارگیری به Jetty منتقل می شود.لازم به ذکر است که اگر مایعات به دست آمده از این واحد دارای استاندارد بر اساس Specification نباشند که حداقل مرکاپتان موجودی می باشد به واحد Off Spec یا همان مخزن T-143 ارسال شده و سپس به Burn Pit جهت سوزانده شدن ارسال می گردد.

    Unit 105: Ethan Recovery Paint (ERP)

    در یونیت 105 اتان(C2H6) از دیگر گازهای سنگین که به آن NGL گفته می شود جدا می گردد و برای عملیات تریتینگ به واحد 116 ارسال گردیده که توضیح داده خواهد شد.همچنین در این یونیت(105) متان نیز جدا شده لازم به ذکر است که چهار ترین در هرفاز دو ترین این عملیات را انجام می دهند.که در هر ترین 25% از دو میلیارد فوت مکعب را تریت می کنند.پس بنابراین خروجی 104-R-102 Mercury Guard پس از ورود به یونیت 105 و انجام عملیات treatment و عبور از Flash Drum وارد دی متانیزر 105-C-101 شده و متان آن جدا و (CH4) پس از ورود به یونیت 106 و عبور از فیلترها و کمپرسورها و همچنین air cooler های 106 D-101,201/301/401/501/601 به خط گاز export gas (IGAT) با یک خط 48 اینچ متصل شده به 56 اینچ IGAT و خروجی دی متانیزر 105-C-101 که هیدرو کربن های سنگین IC5 CMCS به بالا بوده به یونیت 107 NGL Fractionation جهت جدا سازی C3,C4,C5+ منتقل می شود.ضمنا” یکی دیگر از محصولات برج   105-C-101دی اتانایزر C2H6 اتان بوده که به یونیت 116 جهت عملیات تریتینگ و جدا سازی CO2 همراه به آن واحد منتقل می شود.

    (توضیح اینکه تمامی MEG منو اتیلن گلایکول هایی که در واحدها استفاده می شود به واحد MEG Regeneration unit 102  رفته که جهت احیاء و استفاده های مجدد regenerate شوند.یعنی دوباره به سر چاهها جهت تزریق مجدد به گاز جهت جلوگیری از یخ زدگی تزریق شود.)

    همانطور که توضیح داده شد خروجی Bottom یونیت 105 و برج   Demetaniser 105-C-101 که هیدرو کربن های سنگین که شامل C3,C4, NC5+ می باشد.که در این یونیت NGL Fractionation صورت می پذیرد.

    C3  Liquid Propane → Sent to unit 114 for further treatment and drying

    C4  Liquid Bhutan → Sent to unit 115  for further treatment and drying

    C5+ Sent to unit 105 for stabilization and condensate product

    این مخلوط فوق وارد برج Depropanhser 107-C-101  می شود که پس از عملیات Fractionation با حرارت در این برج پروپان C3 جدا شده و به واحد 114 جهت Sulfrex زدایی و شیرین سازی پروپان است که هدف و منظور از Sulfrex یعنی حذف ترکیبات مرکاپتان از پروپان می باشند که این سولفور زدایی بوسیله Caustic wash (Naoh) صورت می پذیرد که همزمان این Caustic جهت احیاء به یونیت 113 جهت Regeneration Caustic ارسال شده و بوسیله Oxidation با هوا در مجاورت کاتالیست احیاء و مجددا” در سیستم مورد استفاده قرار می گیرد و Bottom برج 107-C-101 جهت عملیات Fractionation دوم به برج 107-C-102 برج Debutanizer وارد می شود و پس از عملیات حرارتی و C4 , Stripping از overhead خارج و به یونیت 115 جهت Sulfrex سولفور زدایی مشابه  یونیت 114 منتقل شده و   Bottom برج 107-C-102 که همان C5+ می باشد جهت اضافه شدن به Stabilization Condensate به یونیت 103 ، 103-D-106 منتقل می شود.که پس از عملیات Preflash و Desulter به تانکهای 103 جهت صادرات منتقل می شود.

    البته لازم به ذکر است که بوتانی که از یونیت 114 سولفورزدایی می شود جهت عملیات بهبود کیفیت مجددا” با یک خط وارد  Debutanizer شده که عملیات Reflux گفته می شود که باعث استحصال بیشتر بوتان می گردد که خود مبحث جدا و مفصل و مهمی می باشد.

    Unit 108:Sulphur Recovery Plant&TGTU

    Licensor این واحد شرکت lurgi می باشد .در این یونیت که Acid Gas حاصل از یونیت 101 که از شیرین سازی گاز از آمین تولید شده جهت جدا سازی و همچنین removal سولفور درراستای حفظ محیط زیست صورت می گیرد که این Acid Gas شامل (CO2,H2O,SO,H25) می باشد.

    این Acid Gas حاصل با طی مراحل از دستگاههای Acid Gas K.O drum و مبدل های حرارتی 108-E-106و کوره 103-H-101 Reaction furnace و با توجه به ورودی بخار Steam از Steam Drum با رسیدن به حالت مایع (سولفور مایع) جهت عملیات treating به همراه Acid Gas هایی که تبدیل به مایع نشده اند هر دو از Reaction Furnace Boiler (108-B-101) وارد مرحله دوم SRP  می شوند که در اینجا Acid Gas وارد راکتورهای 108-R-101/102/103 شده و در هر راکتور بصورت جداگانه پس از خروج از راکتور وارد First Condenser 108-E-101 شده و بصورت Liquid sulphur به واحد Solidification جهت جامد سازی ارسال می گردد و همچنین آخرین پس مانده آنها به Incinerator یا کوره پس مانه جهت سوزاندن و از بین بردن انتقال داده می شود.لازم به ذکر است که Steam تولید شده از این واحد به خط LP Steam پالایشگاه منتقل می شود.

    لازم به ذکر است این Liquid sulphur قبل از واحد Solidification بهLiquid sulphur storage واحد 144 منتقل می شود.هم چنین خروجی Incinerator جهت جداسازی بیشتر به واحد TGTU منتقل می شود که با استفاده از دو مرحله راکتورهای  کاتالیتی مجددا” مقدار بیشتری از گوگرد استحصال می گردد تا با استانداردهای محیط زیست انطباق بیشتری داشته باشد.

    Unit 109: Sour Water Stripper

    تمامی آبهای واحد های Sour water وارد شده از واحدهای 142،104،102،103 بعد از طی مرحله Stripping feed (برهنه کردن) ریزش با جدا سازی مقدار کمی باقیمانده Condensate به Condensate tank یا Burn Pit رفته و  overhead پس از گذشتن از فیلترها 109-F-102/4/B به مرحله Stripping می رسد و پس از آن به واحد 129 Waste effluent disposal رفته تا پس از بازیافت دیگر مواد سمی و زائد به چرخه بازگردد.پس اهم وظیفه این واحد حذف ترکیبات نفتی و هیدرو کربن باقیمانده آب می باشد که آب احیا شده مجددا” به سیستم برگردانده می شود.

    Unit 110: Condensate Basic-up Stabilization

    این واحد در زمان Maintenance بعنوان back up یکی از دو یونیت 103 وارد عمل شده و عملیات Condensate Stabilize را انجام می دهد.عملیات این واحد دقیقا” مطابق با عملیات واحد 103 می باشد.

    Unit 111: Propane Refrigeration Unit

    هدف از این واحد تهیه دو سیال خنک با دو درجه خنکی مختلف جهت استفاده نیازهای کولینگ واحد پالایشگاه به خصوص واحدهای پروسس از قبیل(104) Mercury Guard  و همچنین Ethane Recovery واحد 105 و Dehydration جهت مبدل های حرارتی بوده و این سیستم پروپال سیستم بسته می باشد.یعنی فقط برای گردش در مبدل ها استفاده می شود.

    Unit 113: Custic Regeneration

    هدف از این واحد احباء محلول custic های خروجی از واحدهای 114و115 که در آنجا وظیفه جداسازی sulphur  این واحدها و همچنین ترکیبات مرکاپتان را از C3cut,C4cut را بعهده دارند و این محلول کاستیک بعد از ورود به یونیت 113 با air+catalytic oxidation که C3 Cut , C4 Cut به این وسیله این مرکاپتان ها و سولفورها جدا شده وبا آب و کاستیک احیاء می گردد.

    بدین صورت احیاء میشود:2RSH = ½ O2 → RSSR + H2O

    Olkaline environment

    H25 + 2Naoh →  No25 + 2H2O

    CO2 + 2Naoh → Na2Co3 + H2O

     

    Unit114: Propane Treating and Drying

    در این واحد پروپان خروجی از برج propaniser در واحد 107 (NGL) جهت جداسازی مرکاپتان ها و سولفورها وارد این یونیت شده که با عملیات custic wash احیاء شده و به پروپان شیرین تبدیل می گردد و سپس بوسیله عملیات غربال مولکولی Molecular Sieve خشک شده و همچنین با عبور از  Sand filter جداسازی آخرین ذرات کاستیک صورت می گیرد..ضمنا” لازم به ذکر است عملیات خشک کردن پروپان از آب و ذرات کاستیک در غربال مولکولی بصورت اسموزی بوده و عملیات جذب سطحی adsorption بدین صورت که پروپان به سمت بالا حرکت کرده و ذرات بوسیله مولکولهای غربالی جذب می شوند.پس از انجام عملیات فوق پروپان جهت عملیات مایع شدن و همچنین ذخیره سازی به واحد 147 Propan storage tank منتقل می شود.

    (پروپان فوق شامل مقدار زیادی مرکاپتان ، Methyl Ethyl و کمی H25 است).

    Unit 115: Butane Treatment and Drying

    هدف از این واحد دقیقا” مانند واحد 114 جداسازی ترکیبات مرکاپتان و سولفور از بوتان تولید شده از واحد 107(NGL     Fractionation)  بوده از برج  Debutanizer  خارج می شود که این عملیات هم دقیقا” شامل عملیات  Counter Current

    گاز بوتان بوسیله  custic wash بوده و بدین وسیله گاز بوتان ترش تبدیل به گاز شیرین شده و پس از عملیات خشک کردن

    Drying و غربال مولکولی Molecular Sieve و همچنین گذشتن از فیلترهای شنی بوتان مایع جهت عملیات مایع شدن و ذخیره سازی به واحد 148 منتقل می گردد تا جهت عملیات صادرات آماده شود.

    Unit 116: Ethane Treating and Drying

    Ethane به دست آمده از واحد 105 Ethane Recovery Plant (ERP) جهت مرحله Treatment بعدی به یونیت 116 منتقل می شود و هدف از این عملیات جداسازی Carbon dioxide از اتاق خشک بوسیله محلول آبی (DEA) دی اتانول آمین که licensor  آن Totalfinaelf (TFE) می باشد.که این پروسس به absorption معروف است(جذب) و پس خشک کردن مجدد اتان می باشد.که این drying براساس پروسه غربال مولکولی می باشد.این اتان که از overhead دی اتان ایزر و درام واحد  ERP بدست می آید شامل CO5 ,H25 ,CO2 می باشد.که برای این جداسازی کربن decarbanaton روش DEA TFE استفاده می شود.

    CO2+2R2NH → R2NCAO-

    CO2+H2O → H2 CO3

    CO2+OH- → HCO3-

    (HCO3- , R2NH2+ ) , (CO3- (R2NH2+)2)

    که در دو ترین به ظرفیت هر کدام یک میلیارد فوت مکعب می باشد.

    لازم به ذکر است که در برج 116-C-111 ABSORBER در Top آن (یعنی آب در سینی اول Top وارد سیستم می گردد تا محیط بیشتر مرطوب شود) عملیات water wash در نظر گرفته می شود. که این عملیات باعث کاهش Loss amine می گردد.در این عملیات absorption گاز در تماس با حلال آبی آمین (DEA) صورت می گیرد.

    پس از عملیات absorption counter current CO2 H25 و همچنین آب و آمین در برج Stripping از هم جدا شده که این عملیات را Termal regeneration می نامند که بوسیله گرما این عملیات Stripp صورت میگیرد و سپس آمین به سیستم برگشت داده می شود.زیرا راندمان را بالا برده و شکننده قفل و پیوند بین  CO2و H25 و آمین است.همچنین جهت جلوگیری از تشکیل Foam آمین بصورت خوراک از Tore Absorber 116-T-111  به دلیل حساسیت آمین با اکسیژن برای جلوگیری از تماس تقسیم با هوا این تانک مجهز با گاز نیتروژن Blanket شده است.

    Unit 147: Propane Storage & Export

    پروپان تریت شده از واحد 114 جهت کاهش دما و افزایش فشار جهت تبدیل و نگهداری در شرایط مایع به این واحد منتقل شده تا پس از مرحله فوق ذخیره سازی و آماده export گردد.

    تانک 147 مخزن اصلی نگهداری پروپان دارای ظرفیت 45000m³ و همچنین double wall می باشد و دارای چهار مبدل شل و تیوب می باشد و شش پمپ هر کدام با ظرفیت 1250 ms/hr که دو تا پمپ جهت چرخش Boil of Gas سیستم و LPG Flare می باشد.

    لازم به ذکر است که Boil of Gas گازی است که در تانک بر اثر Vapor Pressure گاز پروپان بوجود آمده و مجددا” باید Recovery گردد که پس از  Recovery مجدد و تبدیل شدن به مایع در K.O Drum مایع به تانک برگشت داده شده و گازهای سبک موجود در مایع که در عملیات های قبلی استحصال نشده اند برای سوختن به LPG Flare می روند.بنابراین هدف از این واحد پروپان  1)storage       2)refrigeration     3)storage loading and export      قابل توجه این که این پروسس عینا” برای واحد 148 تکرار می گردد Butane Storage & Export  .

  • تاریخچه حفاری نفت در ایران

    تاریخچه حفاری نفت در ایران

    آشنایی کلی با تارخچه حفاری چاه های نفت در ایران

    تاريخچه حفاري در ايران به سال 1270 شمسي برمي­گردد.  زمانيكه اولين چاه نفت در ناحيه دالكي واقع بين شيراز و بوشهر توسط انگليسيها حفاري شده كه البته نتيجه­اي نداشت، پس از آن به جستجوي نفت در جزير قشم پرداختند كه بي­حاصل بود.
    در سال 1280 شمسي قرارداد دارسي منعقد شد كه پس از هشت سال جستجو در مناطق قصر شيرين، رامهرمز و نفتون در سال 1287 اولين چاه نفت، در ميدان نفتي مسجدسليمان در عمق 360 متري به نفت رسيده و به ارتفاع 20 متر فوران كرد و با اين چاه ميدان نفتي عظيم مسجدسليمان كشف گرديد كه اين خود آغاز صنعت نفت ايران و خاورميانه بود.
    بعد از اين تاريخ عمليات حفاري بمنظور توسعه منطقه مسجدسلميان و نيز اكتشاف منابع جديد گسترش پيدا كرد.
    در سال 1304 ميدان نفتي هفتكل و از آن به بعد ميدانهاي گچساران، آغاجاري و پازنان كشف گرديد.  عمليات حفاري تا سال 1332 توسط شركت نفت ايران و انگليس انجام مي­گرديد.
    پس از كودتاي 28 مرداد و انعقاد قرارداد اسارت بار كنسرسيوم، يورش شركتهاي حفاري نيز همراه آن شروع گرديد و در سال 1351 با گران شدن قيمت نفت، تعداد دكلهاي حفاري بطور ناگهاني رو به فزوني گذاشت.

    پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1358 از بهم پيوستن بيش از 30 شركت مختلف، شركت ملي حفاري ايران تشكيل گرديد كه طبق اساسنامه خود عهده­دار اجراي عمليات حفاري در تمام ايران شده است.

    بطور كلي عمليات حفاري نفت و گاز شامل سه بخش عمده اكتشافي توصيفي و توسعه­اي است.
    با توجه به اينكه منابع نفتي ايران در خليج فارس و مناطق نفتخيز است دو نوع عمليات حفاري با دكلهاي دريايي و دكلهاي مناطق نفتخيز صورت مي­پذيرد كه اجراي هر دو نوع اين عمليات بعهده شركت ملي حفاري است.  ولي برنامه ­ريزي، هدايت و راهبري آن بسته به مكان و نوع عمليات تفاوتمي­كند.

    مختصراً اشاره مي­شود كه برنامه ­ريزي و نظارت بر اجراي عمليات حفاري اكتشافي در خشكي به عهده اداره اكتشاف تهران و در دريا بعهده مديريت توليد مناطق دريايي (فلات قاره) مي­باشد.
    در اين ميان اداره كل حفاري توليد مناطق نفتخيز جنوب از جايگاه خاصي برخوردار است كه مسئوليت تهيه و طراحي برنامه حفاري چاههاي توصيفي، توسعه­اي و نيز تعمير چاههاي نفت و گاز و نيز نظارت مستمر بر حسن اجراي آنرا در تمام ميدانهاي واقع در مناطق نفتخيز جنوب بعهده دارد كه در حال حاضر نظارت تعداد بسيار كمي از اين ميادين به شركتهاي تازه تشكيل شده مهندسي توسعه نفت و نفت مركزي واگذار شده است .
    کارگاه ابزار در گردش نیز یکی از کارگاه های تابعه این اداره می باشد که وظیفه ی نگهداری و تعمیرات وسایل مختلف حفاری اعم از مته، لوله، جار و …. را بر عهده دارد.شایان ذکر است که در این کارگاه چیزی بالغ بر 8000 وسیله ­ی مربوط به حفاری نگهداری می شود.

  • انواع گل حفاری

    انواع گل حفاری

    مقاله کوتاه آشنایی با انواع گل حفاری مورد استفاده در صنایع حفاری نفت

     

    گل های حفاری معمولاً به 5 دسته زیر تقسیم می شوند :

    1) fresh water muds

    2) salt water muds

    3) Emulsion muds

    4) oil base muds

    5) surfactant muds

    جزء اصلی  fresh water mud،آب تازه می باشد. به طور کلی این نوع از گل های حفاری برای حفاری های کم عمق مناسب می باشد.
    وقتی که با سازند هایی مواجه می شویم که دارای Nacl ،gypsum ، ایندریت هستند ،گل های حفاری شامل نبتونایت ،راضی کننده نیستند ،زیرا این گونه سازنده ها دارای یک یون کلسیم هستند که باعث Floccalation گل حفاری می شوند.
    این عمل باعث افزایش قابل ملاحظه یloss        water، M         gel strengthمی شود و در نتیجه مواد شیمیایی باید به گل حفاری افزوده شود تا کاهش یابد.

    کلوئید های حفاری آلی مانند  peregelatiniz starechیا CMC به گل حفاری افزوده می شود تا water loss کاهش یابد.

    استفاده از گل های حفاری salt water muds در مناطقی می باشد که سازند های نمکی بایستی حفاری شوند و یا در مناطقی که به قدر کافی آب نمکی موجود است مانند offshore یا مناطق نزدیک به دریا.
    به طور کلی فرق اصلی بین fresh water muds و salt water muds در نوع کلی استفاده شده برای ایجاد فاز gel می باشد.

    عمده ترین نوع Emulsion mud ،نوع oil-in-water می باشد ،که در آن oil فاز dispersed می باشد و به صورت قطرات ریز وجود دارد. گل پایه می تواند fresh water یا salt water باشد.

    پایداری چنین امولسیون هایی بستگی به وجود عواملی مثل emulsifier دارد.

    Soops ، lignin compound ، starech و یا CMC و یا سایر colloidal Solids عوامل اصلی ایجاد امولسیون می باشند.

    Oil base muds   بطور کلی تشکیل یافته اند از diesel oil به عنوان فاز پیوسته ، alkali و عوامل مختلف پایدار کننده گل و 2 تا 5 درصد آب.

    این نوع گل های حفاری گران می باشند و فقط برای حفاری های ویژه از آنها استفاده می شود. آنها کاملاً غیر حساس به نا خالصی ها (آلوده کننده ها) مانند نمک ، gypsum ، anhydrite می باشد زیرا اینها غیر قابل حل در نفت هستند.

    Surfactant muds در واقع گل های حفاری water base تغییر یافته می باشند و آنها توسط افزودن surfactant های غیر یونی به این نوع از گل های حفاری تبدیل می شوند.    Surfactant  ها عواملی هستند که در سطح فعال می باشند و باعث می شوند که حالت کولوئیدال به یک حالت انباشتی کنترل شده در آیند.

    مواد افزودنی به این نوع گل های حفاری دارای نام های تجاری DMS و DME می باشند که از DMS-Drilling mud surfactant استفاده می شود تا حالت انباشتی ایده آل میزال های clay بدست آید.
    از DME-Drilling mud Emulsi fier  فقط در emulsion mud استفاده می شود.

  • آشنایی با وظایف و کاربردهای گل حفاری در صنعت نفت

    آشنایی با وظایف و کاربردهای گل حفاری در صنعت نفت

    گل حفاری چیست و چه کاربردها و وظایفی دارد؟

    کاربردهای گل حفاری:

    • تمیز کردن ته چاه و انتقال کنده های حفاری به سطح زمین

    گل وقتی از نازل های مته بیرون می آید بواسطه ی فوران شدیدی که دارد ،سبب تمیزی کف چاه و به این ترتیب هم طول عمر مته را بیشتر می کند و هم سرعت حفاری را افزایش می دهد.

    • خنک کردن مته و لوله های حفاری

    در محل مته و جایی که با سازند تلاقی دارد گرمای شدیدی به وجود می آید ،که این گرما بوسیله ی سیال حفاری به سطح منتقل می شود.

    • روان کردن مته و لوله های حفاری

    رسی که در بیشتر گل های حفاری پایه آبی مصرف می شود به عنوان یک روان کننده    (lubricant)نیز عمل می کند.

    • اندود کردن دیواره ی چاه و جلوگیری از ریزش آن

    یک گل حفاری خوب باید بتواند دیواره ی چاه را حتی اگر بافتی سست و نا منسجم داشته باشد بوسیله یک لایه نازک و غیر قابل نفوذ طوری اندود کند که هم جلو هرز رفتن گل و صافاب آن به داخل سازند به داخل سازند ها را بگیرد و هم به پایداری و تحکیم سنگ های سازنده دیواره چاه کمک کند و مانع ریزش آنها به داخل چاه شود.

    • کنترل فشار های زیر زمینی

    در حین حفاری ممکن است به لایه آبده و یاpayzone برخورد کنیم که فشار بالایی دارند. گل به واسطه ی وزن خود ناشی از ستون سیال می تواند جلوی این فشار ها را بگیرد.

    • معلق نگه داشتن کنده ها و مواد وزن افزای گل به هنگام خاموشی پمپ ها
    •  ترخیص شن و کنده های حفاری روی الک لرزان

    یک گل حفاری خوب باید به گونه ای باشد که وقتی از چاه بیرون می آید و روی توری الک لرزان ریخته می شود ،کنده های حفاری و مواد وزن افزا بتوانند به راحتی از آن جدا شوند.

    • تحمل بخشی از وزن لوله های حفاری و لوله های جداری

    از آنجایی که لوله ها در چاه ناچاراً در گل قرار خواهند گرفت پس تحت تأثیر effect  buoyancy گل قرار گرفتند و به اندازه ی گل هم حجم شان از وزن آنها کاسته خواهد شد.

    • به حداقل رسانیدن ضایعات وارد بر سازنده های مجاور و ارائه حداکثر اطلاعات پیرامون آنها
    •  انتقال توان هایدرولیک پمپ ها به مته

    گل حفاری ،محیط پیوسته ای است که توان تولید شده در پمپ ها را به نوک مته متصل می کند.

    توانایی یک گل برای معلق نگه داشتن کنده در طی زمان non_circalation بستگی به          gel_strength گل حفاری دارد.gel strength نشان دهنده ی خاصیتthixotropy است. همچنین این خاصیت باید برگشت پذیر باشد ،یعنی بایستی  gel بر اثر هم زدن به مایع تبدیل شود.

    معلق نگه داشتن کنده ها در طی زمانshut down  پمپ ها باعث می شود تا کنده ها به ته چاه سقوط نکرده و باعث چسبیدن و سفت شدن مته نشود.
    ته نشین شدن کنده ها در بالای D.C ها باعث گیر کردن لوله حفاری(stockpipe) می شود که در این چنین مواقعی نیاز به عملیاتfishing  خواهیم داشت که عملیاتی بسیار گران است.

    ادامه دارد…