برچسب: نوشتارها

  • مایتر (Miter) در پایپینگ چیست؟

    مایتر (Miter) در پایپینگ چیست؟

    مایتر پایپینگ (Miter) یکی از روش‌های پرکاربرد در طراحی و نصب سیستم‌های لوله‌کشی است که برای تغییر جهت لوله‌ها در زوایای مشخص استفاده می‌شود.
    این روش به دلیل مزایا و کاربردهای گسترده خود در صنایع مختلف، به ویژه نفت و گاز، بخار و پتروشیمی مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی جنبه‌های مختلف مایتر‌سازی در پایپینگ، از جمله طراحی، مزایا، معایب، و کاربردها و استانداردهای مایتر کردن فیتینگ‌های پایپینگ، خواهیم پرداخت.

    مایتر یا Miter در پایپینگ، به فرآیند برش و اتصال قطعاتی از لوله‌ یا ورق، در زوایای مختلف، به منظور تغییر مسیر لوله و ساخت فیتینگی دست ساز مانند Elbow یا Tee گفته می‌شود.

    این روش معمولاً زمانی استفاده می‌شود که استفاده از زانویی‌ (elbow) استاندارد امکان‌پذیر یا اقتصادی نباشد. زاویه‌های یک زانویی مایتر معمولاً به صورت 45 درجه، 30 درجه یا سایر مقادیر طراحی می‌شوند و برای دستیابی به انحراف کلی مورد نظر به یکدیگر جوش داده می‌شوند.

    طراحی مایتر پایپینگ نیازمند محاسبات دقیق و رعایت استانداردهای مرتبط است.

    تعداد قطعات مایتر و زاویه هر قطعه باید به گونه‌ای تعیین شود که استحکام و دوام اتصال حفظ شود. نقاط جوش در مایترها مستعد تنش‌های مکانیکی و حرارتی هستند. برای طراحی ایمن، تحلیل تنش و رعایت استانداردهایی مانند ASME B31.3 ضروری است.

    همچنین کیفیت جوشکاری در مایتر پایپینگ تأثیر زیادی بر عملکرد سیستم دارد. استفاده از جوشکاری بازرسی شده و رعایت استانداردهای جوشکاری برای سرجوش های مایتر امری حیاتی به شمار میرود.

    مزایای فیتینگ مایتر

    • کاهش هزینه‌ها: استفاده از مایترها می‌تواند هزینه تولید و حمل و نقل اتصالات خاص مانند زانویی‌های قالبی را کاهش دهد.
    • انعطاف‌پذیری طراحی: امکان ایجاد زوایای مختلف و انطباق با شرایط خاص پروژه وجود دارد.
    • جایگزینی اقتصادی: در مواردی که استفاده از زانویی‌های استاندارد محدودیت دارد، مایتر گزینه‌ای اقتصادی‌تر است.

    معایب فیتینگ های مایتری پایپینگ

    • ضعف در برابر فشار بالا: مایترها به دلیل وجود نقاط جوش، در سیستم‌های با فشار بالا نسبت به زانویی‌های قالبی ضعیف‌تر هستند.
    • حساسیت به خوردگی: نقاط جوش مایترها ممکن است در معرض خوردگی بیشتری قرار گیرند.
    • نیاز به تحلیل تنش دقیق: طراحی و نصب مایترها نیازمند محاسبات دقیق است که می‌تواند زمان‌بر باشد.
    • نیاز به نیروی ماهر: نصب مایتر نیازمند نیروی کار ماهر و متخصص (فورمن پایپینگ یا فیتر باتجربه) است.

    مایتر پایپینگ در صنایع مختلف کاربرد دارد، از جمله:

    • نفت و گاز: برای خطوط لوله انتقال مواد خام و محصولات پالایشگاهی.
    • سیستم‌های بخار: برای انحراف جریان بخار در دیگ‌های بخار و توربین‌ها.
    • پتروشیمی: در خطوط فرآیندی که نیاز به انعطاف در طراحی دارند.
    • تأسیسات صنعتی: در سیستم‌های خنک‌کننده و گرمایشی.

    به طور کلی، فرآیند مایتر سازی شامل مراحل زیر است که البته در ادامه با ذکر مثال، مراحل ساخت را به صورت جزیی تر بیان خواهیم کرد:

    1. محاسبات ساخت مایتر : محاسبات مهندسی برای فشار و ضخامت و اندازه های برشکاری.
    2. برش لوله یا ورق: لوله‌ها با دقت بالا و در زاویه‌های مورد نیاز بریده می‌شوند.
    3. فیتاپ و جوشکاری: قطعات مایتر به دقت تنظیم، فیتاپ و جوشکاری می‌شوند.
    4. بازرسی و تست: جوش‌ها و اتصالات مایتر تحت بازرسی‌های غیرمخرب (NDT) و تست فشار قرار می‌گیرند.

    1. انتخاب متریال
    2. محاسبه حداکثر فشار مجاز مایتر
    3. محاسبه تعداد مایتر و ضخامت لوله
    4. محاسبه شعاع Rc
    5. محاسبه Pm2

    #گام اول : لوله را از PMS (مشخصات متریال لوله کشی – شامل اندازه، نوع، ضخامت و جنس متریال لوله) انتخاب کنید یا می توانید ضخامت را طبق اسکجول لوله و بر اساس شرایط طراحی محاسبه کنید .

    #گام دوم: محاسبه حداکثر فشار داخلی مجاز (P m ) را برای خم شدن چند میتر با استفاده از رابطه (4a) شروع کنید، باید با 2 عدد میتر شروع کنید.

    فرمول 4a مایتر سازی پایپینگ

    #گام سوم: بررسی کنید که اگر حداکثر فشار داخلی مجاز (m ) بزرگتر از فشار طراحی خط ( Pdesign ) باشد یعنی Pm> Pd ، اگر اینگونه نیست، باید تعداد قطعات میتر را افزایش دهید (3یا 4 یا 5 قطعه حداکثر) و مجدداً P m را با افزایش تعداد میتر محاسبه کنید، و دوباره بررسی کنید که Pm> Pd باشد .

    * 3.1 اگر از شرط مرحله 3 عبور کردید، (P m > P design) ، تعداد میترهای بدست آمده، حداقل تعداد میتر مورد نیاز برای ساختن فیتینگ مایتر یرای آن خط خاص خواهد بود و ضخامت لوله استفاده شده، حداقل مورد نیاز خواهد بود.

    * 3.2 اگر حتی با به کار گیری 5 عدد میتر، شرط ( P m > P design ) برآورده نشد، ضخامت لوله در ASME B36.10 یا ASME B36.19 را بر اساس نوع متریال خط لوله را افزایش دهید. (جدول پایپ اسکجول ASME)
    و Pm را با ضخامت جدید و حداقل اعداد میتر دوباره محاسبه کنید. تعداد میتر را تا زمانی که شرط “P m > P design ” را رد کند، افزایش دهید.
    * 3.3 مراحل 3.1 و 3.2 را تکرار کنید تا شرط “P m > P design ” با حداقل تعداد میتر و حداقل ضخامت برآورده شود.

     #گام چهارم: شعاع محاسباتی (Rc) را با استفاده از رابطه (5) محاسبه کنید .

    فرمول 5c مایتر سازی - محاسبه شعاع

    اطمینان حاصل کنید که شعاع انتخابی (R 1 ) خم میتر بزرگتر از محاسبه شده (R c ) خم میتر است، اگر نه، شعاع انتخابی (R 1 ) را افزایش دهید تا شرایط لازم را برآورده کنید “R 1 >R c “.

     #گام پنجم : اکنون P m2 را بر اساس شعاع انتخابی نهایی (R 1 ) محاسبه کنید تا Pm2 > Pdesign باشد ، از معادله (4b) برای این محاسبه استفاده کنید.

    محاسبه pm2 در مایتر


    اگر ضخامت افزایش یافته باشد (یعنی ضخامت خط لوله و ضخامت لوله مورد استفاده برای ساخت متفاوت است) باید طول فاق-نقطه انشعاب (M) را محاسبه کنیم، فرمول فوق در قسمت فرمولهای مایتر کردن پایپینگ ذکر شده است، M باید مضربی از 5 باشد.

    مایتر پایپینگ به عنوان یکی از روش‌های مؤثر در طراحی سیستم‌های لوله‌کشی، نقش مهمی در کاهش هزینه‌ها و افزایش انعطاف‌پذیری پروژه‌ها ایفا می‌کند. با این حال، برای بهره‌برداری کامل از این روش، باید به چالش‌های مربوط به تحلیل تنش و استرس در سیستم پایپینگ، جوشکاری و بازرسی دقیق توجه شود. در نهایت، انتخاب مایتر یا سایر اتصالات باید بر اساس نیازها و محدودیت‌های هر پروژه صورت گیرد.

  • استاندارد‌های جوشکاری

    استاندارد‌های جوشکاری

    جوشکاری چیست ؟

    جوشکاری فرآیندی است که جهت اتصال دو قطعه فلز به همدیگر استفاده می شود. البته جوشکاری انواع مختلفی دارد که شامل welding ، Brazing , و  Soldering می باشد.(جوشکاری و بازرسی جوش)

    Brazing و Soldering ، هر دو  در فارسی تحت عنوان لحیم کاری شناخته میشوند. اگرچه لحیم کاری سخت به دماهای بالاتر نیاز دارد ولی مفاهیم اساسی دو فرآیند لحیم کاری یکسان هستند. برخلاف لحیم کاری، جوشکاری میتواند با فیلر متال و یا بدون فیلرمتال انجام گردد.

    از آنجایی که در هر سه روش، قطعاتی داریم که استحکام اتصال آنها به هم، بسیار مهم است، باید استانداردی برای کیفیت این اتصال داشته باشیم . در این مطلب میخواهیم به معرفی و دانلود استانداردهای جوشکاری از پارس اکتان بپردازیم.

    استاندارد جوشکاری و کاربردها:

    استاندارد جوشکاری مجموعه الزاماتی است که توسط موسسات استاندارد بین المللی مانند ASME, AWS و API جهت کیفیت و ایمنی جوش تنظیم می گردد.

    اهمیت استانداردهای جوشکاری و لحیم کاری، در صنعت بسیار محسوس و حیاتی است.
    استانداردهای جوشکاری در صنایع سنگین، از جوشکاری لوله گرفته تا جوشکاری ورق و استراکچر و مخازن، کاربردهای فراوان دارد.
    اهمیت کیفیت سرجوش ها در صنعت باعث شده است تا کنترل کیفیت جوش، واحدی مجزا در پروژه های صنعتی و دستگاه نظارتی صنایع داشته باشد.

    در این مطلب، طبقه بندی استانداردهای جوشکاری بر اساس موارد زیر بررسی خواهیم کرد:

    1.استانداردهای جوشکاری اروپایی
    2.استانداردهای جوشکاری آمریکایی
    3.استانداردهای متریال مصرفی جوش
    4. استانداردهای فرآیند جوشکاری
    5. استانداردهای بازرسی جوش و تست های غیر مخرب NDT
    6. استانداردهای جوشکاری لوله
    7. استانداردهای جوشکاری ورق و استراکچر
    8. جمع بندی مهمترین استانداردهای جوشکاری

    استانداردهای جوشکاری ، لحیم کاری و بازرسی جوش

    #1 استاندارد‌های اروپایی جوشکاری

    مهمترین موسسات استاندارد اروپایی، که البته کاربرد جهانی دارند شامل استانداردهای ISO, EN , BS هستند.

    این استانداردها البته طیف وسیعی از موضوعات را پوشش می دهند و فقط مختص جوشکاری نیستند. بلکه موضوعات مختلف را تحت عنوان کمیته های فنی طبقه بندی کرده اند که استانداردهای جوشکاری این موسسات را میتوان در کمیته های فنی (Technical Committee) پیدا کرد.

    کمیته های استاندارد ISO , BS EN، مرتبط با جوشکاری:

    • کمیته ISO TC 44 (Welding and Allied Processes)
    • کمیته ISO IIW (international institute of welding)
    • کمیته CEN TC 121 (Welding and allied processes)
    • کمیته ISO TC 135 (NDT)
    • کمیته CEN TC 138 (NDT)

    #2 استاندارد‌های آمریکایی برای جوشکاری

    موسسات استاندارد آمریکایی، نیز در سطح بین المللی کاربرد فراوان دارند. مهمترین این موسسات، بدون شک انستیتو جوشکاری آمریکا (AWS) است که به طور کامل و اختصاصی، فقط در زمینه جوشکاری و بازرسی جوش، به نشر استاندارد می پردازد.

    موسسه WRC  مخفف (Welding Research Conceal) نیز، یک موسسه شناخته شده در زمینه جوشکاری است که انتشارات و پژوهش های آن در زمینه جوشکاری بسیار پرکاربرد است. همچنین استانداردهای ASME و API نیز در برخی بخشها، استانداردهای مهمی برای جوشکاری منتشر کرده اند.

    استاندارد مهم دیگر نیز که البته کانادایی است، استانداردCSA می باشد که آن هم به صورت موضوعی در برخی بخشها به جوشکاری پرداخته است. لیست مهمترین استانداردهای آمریکا برای جوشکاری را در زیر ملاحظه نمایید:

    استانداردهای آمریکا و کانادا مرتبط با جوشکاری:

    • استانداردهای AWS (انجمن جوشکاری آمریکا)
    • انتشارت کمیته تحقیقات جوشکاری (WRC)
    • استاندارد ASME BPVC SECTION IX
    • استانداردهای API 1104 و API 577
    • استانداردهای CSA سری W

    #3 استاندارد‌های متریال مصرفی جوشکاری

    متریال مصرفی جوشکاری، به موادی گفته میش ود که طی فرآیند جوشکاری، و برای اتصال دو قطعه استفاده می گردد. مهمترین متریال مصرفی جوش، الکترودها و فیلر های جوشکاری هستند که بخش بزرگی از استاندارد های جوشکاری به آنها اختصاص داده شده است.

    لیست مهمترین استانداردهای متریال مصرفی جوشکاری:

    • استانداردهای AWS A5 (کمیته فیلرها و الکترودهای جوشکاری)
    • استاندارد ASME SECTION 2 (PART-C) الکترودهای جوشکاری
    • استاندارد کمیته ISO TC 44-03 (مصرفی جوشکاری)
    • استاندارد CSA W48 (فیلرهای جوش قوسی)

    #4 استاندارد‌های فرآیند جوشکاری و WPS

    فرآیند جوشکاری یا  WELDING PROCEDURE SPECIFICATIONS (به اختصار WPS) به مشخصات استانداردی گفته میشود که یک عملیات خاص جوشکاری ، باید دقیقا مطابق با آن انجام گردد.

    استانداردهای مشخصات جوشکاری یا استانداردهای WPS که در سطح جهانی کاربرد دارند، به شرح زیر است:

    • استانداردهای AWS B2 (کمیته مشخصات دستورالعمل جوشکاری)
    • استاندارد ASME SECTION 9 دستورالعملهای جوشکاری و صلاحیت جوشکار و کنترل کیفی
    • استاندارد ISO 15614 (دستورالعملهای جوشکاری-چندین پارت)

    #5 استانداردهای بازرسی جوش و تست های غیر مخرب NDT

    NDT یا تستهای غیر مخرب جوش کاری (مخفف Non Destructive Testing) به طیف وسیعی از آزمون ها گفته میشود که توسط آنها، بدون تخریب قطعه، از کیفیت جوش اطمینان حاصل شود.
    این تست ها، مبحث بسیار گسترده ای هم در جوشکاری و هم در متالوژی هستند. برای آشنایی بیشتر با NDT از صفحه آشنایی با تستهای غیر مخرب دیدن فرمایید.

    مهمترین استانداردهای بین المللی برای تستهای غیر مخرب NDT

    • استانداردهای ASTM Volume 03.03
    • استاندارد های ASTM Volume 03.04
    • استاندارد های کمیته ISO TC 44-05 (تستهای جوشکاری)
    • استاندارد ASME SECTION 9

    #6 استانداردهای جوشکاری لوله

    مهمترین استانداردهای جوشکاری برای لوله های پایپینگ و پایپ لاین (خطوط انتقال)

    • استاندارد API 1104 (جوشکاری پایپ لاین در نفت و گاز)
    • استاندارد ASME B31.3 (پایپینگ تحت فشار)
    • استاندارد CSA Z245
    • استاندارد های AWS D10 (جوش کاری لوله و تیوب)

    #7 استانداردهای جوشکاری ورق و استراکچر

    مهمترین استانداردهای جوشکاری ورق، تانک و مخازن و استراکچر فلزی

    • استاندارد AWS D1.1 (جوش کاری استراکچر فولادی)
    • استاندارد های AWS D9.1 (جوش کاری ورق استیل)
    • استاندارد ASME SECTION 9

    #8 مهمترین استاندارد های جوشکاری

    مهمترین استاندارد برای جوشکاری، بستگی زیادی به کاربرد و موضوع مورد نظر دارد. ولی اگر بخواهیم مهمترین و پرکاربردترین استانداردهای جوشکاری را لیست کنیم، مطمئنن شامل موارد زیر خواهد بود:

    • استانداردهای AWS D1 (جوشکاری استراکچر)
    • استاندارد AWS D10 (جوشکاری لوله پایپینگ)
    • استاندارد ASME SECTION 9 (جوشکاری بویلر و مخازن تحت فشار)
    • استانداردهای کمیته فنی ISO TC 44
    • استاندارد API 1104 (جوشکاری پایپ لاین)
    • استاندارد API 577 (جوش و بازرسی جوش)

    سوالات متداول (FAQ)​

    مهمترین سازمان های منتشر کننده استاندارد جوشکاری کدامند؟

    مهمترین موسساتی که استانداردهای جوشکاری آنها در سطح جهانی کاربرد دارد، شامل API , AWS , ASME , ISO و EN  می باشند.

    مهمترین استانداردهای API برای جوشکاری کدام است؟

    مهمترین استانداردهای API برای جوشکاری، استانداردهای API 1104  و API 577 می باشد.

    دانلود استاندارد‌های جوشکاری

    دانلود استانداردهای AWS برای جوشکاری


    استاندارد AWS

    دانلود استانداردهای API برای جوشکاری


    استاندارد API

    دانلود پکیج های ISO و CEN برای جوشکاری


    استاندارد EN


    استاندارد ISO

    درخواست استاندارد و خرید پکیج‌های استاندارد جوشکاری

    در صورتی که استاندارد مورد نظر شما ، در وبسایت پارس اکتان بارگزاری نشده است، می توانید از طریق صفحه” تماس با ما ” درخواست خود را مطرح سازید.
    همچنین اگر به تعداد زیادی از استانداردهای جوشکاری نیاز دارید، لیست کاملی تهیه، و برای ما ارسال کنید تا قیمت پکیج مربوطه با تخفیفات ویژه، خدمت شما ارسال گردد.

  • استاندارد‌‌های فولاد و انواع گرید استیل

    استاندارد‌‌های فولاد و انواع گرید استیل

    آشنایی با انواع گرید فولاد و مهمترین استانداردهای جهانی فولاد

    فولاد به عنوان یکی از پرکاربردترین مواد در صنایع مختلف، از ساخت و ساز تا تولید ابزار و تجهیزات، اهمیت بالایی دارد. برای تضمین کیفیت و یکنواختی محصولات فولادی، استانداردهای مختلفی در سطح ملی و بین‌المللی تدوین شده است.

    استانداردهای فولاد توسط سازمان‌های مختلف در سرتاسر جهان تدوین می‌شوند و هر کشور ممکن است استانداردهای خاص خود را داشته باشد.

    چرا استانداردهای فولاد مهم هستند؟
    استانداردهای فولاد به دلایل زیر اهمیت دارند:
    1.تضمین کیفیت: استانداردها مشخصات دقیق فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی فولاد را تعیین می‌کنند.
    2. ایمنی:استفاده از مواد استاندارد در پروژه‌های ساختمانی و صنعتی خطرات را کاهش می‌دهد.
    3. قابلیت تعویض: استانداردها امکان استفاده از مواد از منابع مختلف بدون نگرانی از ناسازگاری را فراهم می‌کنند.
    4. صرفه‌جویی در هزینه: استانداردها به کاهش دوباره‌کاری و خرابی کمک می‌کنند.

    در این مقاله، به بررسی مهم‌ترین استانداردهای فولاد و کاربردهای آن‌ها می‌پردازیم.

    گرید فولاد و انواع GRADE

    گرید فولاد چیست؟

    گرید فولاد (Steel Grade) مشخصه ای از فولاد است که با آن میتوان به ترکیب شیمیایی، خواص فیزیکی، و دیگر خصوصیات آن نوع از متریال فولاد پی برد.
    یکی از روش‌های اصلی شناسایی فولادها، گرید آن‌ها است که اطلاعات دقیق‌تری درباره ویژگی‌ها و کاربردهای فولاد ارائه می‌دهد. استانداردها ، فولاد را بر اساس ترکیب شیمیایی، خواص مکانیکی و کاربردهای مختلف طبقه‌بندی می‌کنند و به معرفی گرید، برای فولاد می پردازند.
    به عنوان مثال: فولاد گرید 304 ، نوعی از فولاد استنلس استیل آستنیتی است که ترکیب شیمیایی و خواص فیزیکی مشخصی دارد که در استاندارد مربوط به آن ذکر شده است.

    انواع گرید فولاد

    برای فولاد، گریدهای مختلفی در استانداردهای بین المللی مطرح شده است. این تقسیم بندی، برای هر نوع متریال متفاوت و به شرح زیر است:

    • 1. گریدهای فولاد کربن استیل
    • 2. گریدهای فولاد آلیاژی
    • 3. گریدهای فولاد استنلس استیل
    • 4. گریدهای فولاد ابزار

    1.انواع گرید کربن استیل

    فولادهای کربنی بر اساس میزان کربن به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

    کربن پایین (Low Carbon): فولادهایی با کربن کمتر از 0.3%، مانند ASTM A36، که در ساختمان‌سازی و تولید ورق‌ها استفاده می‌شوند.

    کربن متوسط (Medium Carbon): فولادهایی با کربن بین 0.3% تا 0.6%، مانند SAE 1045، که برای ساخت قطعات ماشین‌آلات استفاده می‌شوند.

    کربن بالا (High Carbon): فولادهایی با کربن بیشتر از 0.6% که در تولید ابزارهای برشی و فنرها کاربرد دارند.

    2. گریدهای فولاد آلیاژی

    این فولادها حاوی عناصر آلیاژی مانند کروم، نیکل، مولیبدن و وانادیوم هستند. برخی از گریدهای معروف عبارتند از:

    4130 و 4340 (ASTM): برای کاربردهای هوافضا و خودرو.

    17-4PH (Stainless): فولاد ضدزنگ مقاوم در برابر خوردگی.

    3. گریدهای فولاد ضدزنگ (استنلس)

    فولادهای ضدزنگ به دلیل مقاومت بالا در برابر خوردگی در صنایع مختلف استفاده می‌شوند. این گریدها بر اساس ساختار کریستالی طبقه‌بندی می‌شوند:

    آستنیتی (Austenitic): شامل گریدهای سری 300 مانند 304 و 316.

    فریتی (Ferritic): شامل گریدهایی مانند 430.

    مارتنزیتی (Martensitic): شامل گریدهایی مانند 410 و 420.

    4. گریدهای فولاد ابزار (Tool Steel)

    فولادهای ابزار برای ساخت ابزارهای برشی، قالب‌ها و سایر تجهیزات صنعتی استفاده می‌شوند. این فولادها معمولاً در استانداردهایی مانند AISI/SAE طبقه‌بندی می‌شوند:

    گریدهای سری W: برای ابزارهای برش در دمای پایین.

    گریدهای سری H: برای ابزارهای مقاوم به حرارت.

     

     

    چگونه گرید فولاد مناسب را انتخاب کنیم؟

    انتخاب گرید فولاد به عوامل زیر بستگی دارد:

    کاربرد: برای مثال، فولادهای کربنی ساده برای ساختمان‌ها و فولادهای آلیاژی برای قطعات حساس ماشین‌آلات.

    شرایط محیطی: مقاومت در برابر خوردگی، دما و فشار.

    هزینه: برخی از گریدهای فولاد، مانند فولادهای ضدزنگ، هزینه بیشتری دارند اما ویژگی‌های بهتری ارائه می‌دهند.

    شناخت گریدهای فولاد و استانداردهای مربوط به آن‌ها نقش حیاتی در تضمین کیفیت، ایمنی و عملکرد پروژه‌ها دارد. انتخاب گرید مناسب به شما کمک می‌کند تا نیازهای پروژه‌های مختلف را به بهترین شکل ممکن برآورده کنید.

    استاندارد‌های فولاد

    مهمترین استانداردهای فولاد یا به عبارت بهتر مهمترین سازمان های تولید کننده استاندارد برای فولاد و گرید فولاد، به شرح زیر هستند:

    • 1. ASTM
    • 2. ISO
    • 3. EN
    • 4. API
    • 5. SAE/AISI

    البته باید توجه داشت که موسسات استاندارد ذکر شده در بالا، طیف گسترده ای از حوزه و موضوعات مختلف برای استاندارد را پوشش می دهند که فولاد و استیل فقط جزیی از آنهاست. در ادامه به بررسی جزیی تر مهمترین استانداردهای هر موسسه، برای فولاد می پردازیم.

    استانداردهای بین‌المللی فولاد

    چندین سازمان معتبر در سطح جهانی استانداردهای فولاد را تدوین کرده‌اند. برخی از مهم‌ترین این استانداردها عبارتند از:

    1. استاندارد ASTM (American Society for Testing and Materials)

    استاندارد ASTM یکی از گسترده‌ترین مجموعه استانداردها در صنایع مختلف، از جمله فولاد، است. این استاندارد شامل مشخصات شیمیایی، مکانیکی و کاربردی فولاد می‌شود. برخی از زیرمجموعه‌های مهم استاندارد ASTM در فولاد عبارتند از:
    –  ASTM A36: مناسب برای فولادهای ساختمانی.
    –  ASTM A516: مورد استفاده در ساخت مخازن تحت فشار.
    ASTM A992: این استاندارد برای فولاد سازه‌ای کم آلیاژی با استحکام بالا استفاده می‌شود.

    2. استاندارد ISO (International Organization for Standardization) 

    استانداردهای ISO به ایجاد هماهنگی در سطح جهانی کمک می‌کنند.
    ISO 6935، برای میلگردهای فولادی و ISO 4957، برای فولادهای ابزار نمونه‌هایی از این استانداردها هستند.

    ISO 630 : برای فولادهای ساختمانی که معمولاً در ساختارهای فلزی استفاده می‌شوند.

    ISO 4952: برای فولادهای با استحکام بالا که در شرایط سخت محیطی استفاده می‌شوند.

    3. استاندارد EN (European Norms)

    استانداردهای اروپایی، با پیشوند “EN”، در صنایع ساختمانی و تولیدی اروپا بسیار رایج هستند. به عنوان مثال:
    EN 10025: برای فولادهای ساختمانی.
      EN 10210: برای پروفیل‌های توخالی.

    4. استاندارد JIS (Japanese Industrial Standards)

    این استانداردها برای مشخصات فولادهای صنعتی در ژاپن مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عنوان مثال:
    JIS G3101:برای فولادهای ساختمانی.
    –  JIS G4401: برای فولادهای ابزار.

    استانداردهای ملی فولاد

    در کنار استانداردهای بین‌المللی، هر کشور نیز استانداردهای خاص خود را برای فولاد تدوین کرده است. برخی از نمونه‌ها عبارتند از:
    استاندارد DIN (آلمان): DIN 17100 برای فولادهای ساختمانی.
    استاندارد BIS (هند): IS 2062 برای فولادهای ساختمانی.
    –  استاندارد ملی ایران (ISIRI): استاندارد 1791 برای میلگردهای فولادی.

    طبقه‌بندی فولاد بر اساس استانداردها

    استانداردها فولاد را بر اساس ترکیب شیمیایی و خواص مکانیکی طبقه‌بندی می‌کنند. دو دسته اصلی عبارتند از:
    1. فولادهای کربنی: شامل استانداردهایی مانند ASTM A36 و EN 10025.
    2. فولادهای آلیاژی: مانند فولادهای ضدزنگ (Stainless Steel) که در استانداردهای ASTM A240 و JIS G4304 تعریف شده‌اند.

    دانلود استاندارد فولاد

    سوالات متداول (FAQ)

    مهمترین استانداردهای فولاد کدام است؟

    مهمترین استانداردهایی که به تعریف گریدهای فولاد می پردازند شامل ASTM , EN , AISI, SAE , API هستند.

    گرید فولاد چیست؟

    گرید فولاد (Steel Grade) مشخصه ای از فولاد است که با آن میتوان به ترکیب شیمیایی، خواص فیزیکی، و دیگر خصوصیات آن نوع از متریال فولاد پی برد.

  • بویلر و دیگ بخار

    بویلر و دیگ بخار

    بویلر (Boiler) یا دیگ بخار یکی از مهم‌ترین تجهیزات در بسیاری از صنایع است که برای تولید بخار یا آب داغ به کار می‌رود. این دستگاه در صنایع نیروگاهی، نفت و گاز، پتروشیمی، غذایی، دارویی و حتی ساختمان‌های مسکونی و تجاری نقش حیاتی ایفا می‌کند.
    عملکرد صحیح و ایمنی بویلر نه تنها بهره‌وری سیستم را تضمین میکند، بلکه از وقوع خطرات جدی جلوگیری می‌کند. اصولا تدوین مهمترین استاندارد جهانی بویلر، یعنی همان ASME BPVC ، به علت انفجار و ترکیدن بویلرها در صنایع مختلف شکل گرفت.
    از آنجایی که بویلر در واقع یک مخزن تحت فشار است، عدم رعایت ایمنی و نکات استاندارد، می‌تواند باعث بروز فاجعه و خسارات سنگین شود.

    در این مقاله، به بررسی اصول عملکرد بویلر، انواع ، کاربرد و بررسی مهمترین استانداردهای بویلر خواهیم پرداخت.

    بویلر یا دیگ بخار (به انگلیسی: Boiler) دستگاهی است که آب را از طریق حرارت مستقیم یا غیرمستقیم به بخار یا آب داغ تبدیل می‌کند. این بخار می‌تواند برای گرمایش، تولید انرژی یا فرآیندهای صنعتی استفاده شود.

    کاربردهای بویلر

    بویلرها در صنایع مختلفی کاربرد دارند این صنایع به شرح زیر است:

    • صنایع نیروگاهی: تولید بخار برای توربین‌ و تولید برق.
    • پتروشیمی و نفت و گاز: تأمین بخار (استیم) برای فرآیندهای شیمیایی.
    • صنایع غذایی: پاستوریزاسیون، استریل و پخت مواد غذایی.
    • داروسازی: تولید بخار استریل برای فرآیندهای حساس.
    • ساختمان‌ها: تأمین گرمایش و آب گرم.

    مهمترین خطرات بویلرها، شامل موارد زیر است:

    1. انفجار بویلر: ناشی از افزایش فشار یا دمای بیش از حد.
    2. خوردگی فلزات: تخریب فلزات به دلیل کیفیت پایین آب یا محیط خورنده.
    3. رسوب‌گذاری: کاهش انتقال حرارت به دلیل تجمع رسوبات.

    همانطور که در بالا گفتیم، مهمترین خطری که بویلرها ایجاد می کنند، خطر انفجار است. این مبحث به قدری مهم است که وسیع ترین کمیته فنی استاندارد ASME ، به طور کامل به بویلر و مخازن تحت فشار اختصاص داده شده است. در بویلرهای ساختمانی و کوچک خطر انفجار با نصب شیرهای اطمینان و سیستم‌های کنترل فشار، قابل حل است البته در صنایع بزرگتر، ملاحظات بیشتری می طلبد.

    دومین مبحث مهم و قابل ملاحظه در بویلرها، مبحث کیفیت آب ورودی بویلر است که باید آب بویلر بهینه شود و دایما آب کنترل گردد. اگر آب ورودی مورد بی توجهی قرار گیرد، می تواند باعث بروز عواملی مانند خوردگی فلزات ، تخریب، و رسوب گذاری بیش از حد و گرفتگی شود که علاوه بر کاهش کارآیی، خود نیز یکی از عوامل انفجار است.
    راه حل پیشنهادی در صنعت، بهینه سازی آب بویلر، استفاده از مواد کنترل شیمیایی آب و شستشو و تمیزکاری منظم می باشد.

    انواع بویلر بر اساس کاربرد

    1. بویلر صنعتی: برای فرآیندهای تولیدی در صنایع .
    2. بویلر نیروگاهی: تولید بخار با فشار بالا برای چرخاندن توربین‌ و تولید برق.
    3. بویلر خانگی (سیستم پکیج): برای گرمایش آب و فضا در ساختمان‌های مسکونی و تجاری.

    انواع بویلر بر اساس سوخت مصرفی

    سوخت فسیلی (گاز، نفت، زغال‌سنگ): رایج‌ترین نوع بویلرها.
    برقی: مناسب برای مکان‌هایی که دسترسی به سوخت فسیلی محدود است.
    زیست‌توده (Biomass): استفاده از مواد ارگانیک مانند چوب و پسماند کشاورزی.

    انواع بویلر بر اساس طراحی

    1. بویلر فایر-تیوب (Fire Tube Boiler)
    2. بویلر واتر-تیوب (Water Tube Boiler)


    بویلر فایر تیوب (Fire Tube Boiler)

    بویلر فایر تیوب، نوعی از بویلر است که گازهای داغ از درون لوله‌ها عبور می‌کنند و آب در اطراف آنها قرار دارد. این نوع، مناسب برای ظرفیت‌های پایین و متوسط است و بیشتر در صنایع غذایی، گرمایش ساختمان‌ها کاربرد دارد.

    اجزای اصلی بویلر فایر تیوب
    1. محفظه احتراق (Furnace): جایی که سوخت (مانند گاز، نفت یا زغال‌سنگ) در آن سوزانده می‌شود.
    2. لوله‌های آتش (Fire Tubes): گازهای داغ از داخل این لوله‌ها عبور می‌کنند و حرارت خود را به آب اطراف منتقل می‌کنند.
    3. پوسته یا مخزن آب (Shell): یک مخزن استوانه‌ای که آب در آن نگهداری می‌شود.
    4. دودکش (Chimney): خروجی گازهای سوخته به محیط بیرون.
    5. دریچه‌های دسترسی (Manhole): برای بازرسی و نگهداری بویلر.
    نحوه کارکرد بویلر فایرتیوب
    1. سوخت در محفظه احتراق بویلر سوزانده می‌شود و گازهای داغ تولید می‌کند.
    2. این گازها از طریق لوله‌های داخلی (تیوب‌ها) عبور می‌کنند.
    3. حرارت گازها به آب اطراف لوله‌ها منتقل می‌شود و آب به تدریج به بخار تبدیل می‌شود.
    4. بخار تولید شده برای استفاده در کاربردهای مختلف، مانند تولید برق، گرمایش، یا استفاده در فرآیندهای صنعتی، از بویلر خارج می‌شود.

    بویلر لوله-آب (Water Tube Boiler)

    در این نوع، آب از درون لوله‌ها عبور کرده و گازهای داغ در اطراف آنها جریان دارند. مناسب برای فشار و ظرفیت‌های بالا. کاربرد: نیروگاه‌ها و صنایع بزرگ.

    تفاوت بویلر واترتیوب و بویلر فایرتیوب

    اجزای بویلر بستگی به طراحی ساختار بویلر دارد. با این حال مهمترین اجزای ثابت یک بویلر به شرح زیر است:

    1. محفظه احتراق (Furnace): بخشی که در آن سوخت می‌سوزد و حرارت تولید می‌کند.
    2. مبدل حرارتی: سطحی که حرارت را به آب منتقل می‌کند.
    3. لوله‌ها: مسیرهایی برای عبور آب یا بخار.
    4. شیرهای اطمینان: برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار.
    5. پمپ‌ها: برای گردش آب یا سوخت در سیستم.
    6. کنترل‌کننده‌ (رگولاتور): برای تنظیم فشار، دما و سطح آب.

    استانداردهای بویلر به عنوان یک مرجع معتبر، راهنمایی‌ لازم را برای اطمینان از عملکرد ایمن و بهینه این تجهیزات ارائه می‌دهند. بویلرها تحت فشار بالا کار می‌کنند، و عدم رعایت استاندارد می‌تواند به انفجار یا خرابی‌های جدی منجر شود.
    استفاده از استانداردها باعث افزایش کارایی و کاهش مصرف انرژی می‌شود. همچنین طراحی و ساخت مطابق استانداردها، عمر مفید بویلر را افزایش می‌دهد.


    الزامات استاندارد برای بویلرها

    استانداردهای بویلر، نکات مهمی مانند موارد زیر را ارائه میدهند:

    • متریال ساخت بویلر : مواد مقاوم در برابر فشار و دما، مانند فولادهای خاص.
    • طراحی ایمن: محاسبات دقیق برای ضخامت دیوارها، ظرفیت و مقاومت حرارتی.
    • جوشکاری: رعایت استانداردهای جوشکاری (مانند AWS یا ASME Section IX) .
    • تست بویلر : شامل تست‌های هیدرواستاتیک، تست فشار و بررسی نشتی.
    • سیستم‌های کنترل فشار: استفاده از شیرهای اطمینان، گیج‌ها فشار و دما برای جلوگیری از خطرات.
    • تعمیر و نگهداری: استانداردهایی برای تعمیر و نگهداری دوره‌ای، مانند API 510.

    استانداردهای مهم بویلر

    1. ASME Boiler and Pressure Vessel Code (BPVC)
    2. استانداردهای BS EN 12952 و BS EN 12953
    3. استاندارد ISO 16528
    4. استاندارد API 530
    5. استاندارد DIN EN 303
    6. استاندارد NACE MR0175/ISO 15156

    ASME BPVC نام مهمترین کمیته استاندارد ASME است و شامل 13 سکشن درباره بویلر ومخازن تحت فشار است. در صفحه استاندارد ASME توضیحات کاملی درباره آن وجود دارد. برخی مهمترین سکشن ها از قرار زیر است:
    ASME Section VIII استاندارد طراحی مخازن تحت فشار است که ممکن است در بویلرها استفاده شوند.
    ASME Section IV: استاندارد برای بویلرهای گرمایشی مورد استفاده در ساختمان‌ها و فضاهای کوچک است.
    ASME Section I: مقررات برای بویلرهای تولید بخار و آب گرم صنعتی.
    ASME SECTION 9 : جامع ترین استاندارد جوشکاری بویلر و مخازن تحت فشار.

    BS EN 12952 و BS EN 12953 نیز، استانداردهای جامعی هستند که هر کدام شامل چندین پارت است.این استانداردهای اروپایی به طراحی و ساخت بویلرهای لوله آتش (Fire Tube Boilers) و بویلرهای واتر-تیوب اختصاص دارد. همه بخش های این دو استاندارد، در مجموعه CEN TC 269 جمع آوری شده است.

    استاندارد ISO 16528 استاندارد بین‌المللی برای بویلرهاست که الزامات کلی طراحی، ساخت و آزمایش را مشخص می‌کند. این استاندارد شامل دو بخش است و در کمیته فنی ISO TC 11 گردآوری شده است.

    استاندارد API 530 : این استاندارد از موسسه نفت آمریکا (API) برای طراحی بویلرهای با فشار بالا در صنایع نفت و گاز استفاده می‌شود.

    DIN EN 303 این استاندارد آلمانی برای بویلرهای گرمایشی کوچک و متوسط مناسب است.

    NACE MR0175/ISO 15156 یک استاندارد مشترک ایزو و NACE است که برای جلوگیری از خوردگی در محیط‌ حاوی سولفید هیدروژن (H₂S) مناسب است. (بهینه سازی آب بویلر). این استاندارد تحت کمیته فنی شماره 8 __ NACE SC 08 منتشر می گردد.

  • آبکاری چیست؟

    آبکاری چیست؟

    آبکاری فرایندی صنعتی و شیمیایی است که در آن یک لایه نازک از فلز یا مواد دیگر بر روی سطح یک قطعه قرار می‌گیرد. این فرایند به منظور بهبود خواص مکانیکی، شیمیایی یا ظاهری قطعات انجام می‌شود. آبکاری معمولاً از طریق روش‌های الکتریکی (آبکاری الکتریکی) یا روش‌های شیمیایی انجام می‌گیرد. در این مقاله به صفر تا صد آبکاری می پردازیم و اهمیت آبکاری، و روشهای مختلف آبکاری را شرح خواهیم داد.

    آبکاری نقش کلیدی در صنایع مختلف از جمله خودروسازی، الکترونیک، پزشکی، و هوافضا ایفا می‌کند. با استفاده از آبکاری، عمر مفید قطعات افزایش می‌یابد، هزینه‌های تعمیر و نگهداری کاهش می‌یابد، و محصولات از لحاظ عملکرد و کیفیت رقابت‌پذیرتر می‌شوند.

    اهداف اصلی آبکاری را میتوان به شرح زیر نام برد:

    • افزایش مقاومت به خوردگی
    • بهبود دوام و استحکام
    • زیباسازی و بهبود ظاهر
    • کاهش اصطکاک
    • افزایش رسانایی الکتریکی
    • ایجاد خاصیت ضدباکتری و استریلیزاسیون

    پوشش‌های آبکاری‌شده از سطح قطعات در برابر اثرات مخرب محیطی مانند رطوبت، نمک‌ها و مواد شیمیایی محافظت می‌کنند. آبکاری می‌تواند مقاومت قطعات در برابر سایش و ضربه را افزایش دهد.
    همچنین آبکاری امکان ایجاد ظاهری درخشان و جذاب روی سطوح فلزی را فراهم می‌کند، مانند کروم‌کاری قطعات خودرو.

    در صنایع حساس، لایه‌های آبکاری‌شده می‌توانند سطحی صاف و روان ایجاد کنند و اصطکاک بین قطعات را کاهش دهند.
    در قطعات الکترونیکی، آبکاری با فلزات رسانا مانند طلا یا نقره می‌تواند عملکرد الکتریکی بهتری ایجاد کند.
    در صنایع پزشکی و غذایی، آبکاری با فلزاتی مانند نقره خاصیت ضدباکتریایی ایجاد می‌کند که ایمنی و بهداشت محصولات را تضمین می‌کند.

    آبکاری (Plating) فرایندی است که طی آن لایه‌ای از فلز یا ماده دیگر بر روی یک سطح، معمولاً فلزی، رسوب داده می‌شود.
    این کار به روش‌های مختلفی مانند الکتریکی (Electroplating) یا شیمیایی (Electroless Plating) انجام می‌شود. هدف اصلی آبکاری می‌تواند حفاظت از سطح، بهبود زیبایی، یا افزایش قابلیت‌های عملکردی باشد.

    کاربرد آبکاری در صنایع

    آبکاری در صنایع مختلفی کاربرد دارد که میتوان از لیست زیر نام برد:

    • صنعت خودرو : افزایش مقاومت قطعات و زیبایی بدنه.
    • الکترونیک : پوشش‌دهی کانکتورها و بوردها برای بهبود رسانایی.
    • پزشکی : تولید ابزار با خاصیت ضدباکتریایی.
    • صنایع دکوراتیو : زیباسازی جواهرات.
    • هوافضا : کاهش اصطکاک و افزایش مقاومت در برابر دما و فشار.

    مواد مورد استفاده در آبکاری

    در آبکاری، فلزی که آبکاری میشود فلز پایه نام دارد و موادی که برای آبکاری استفاده میشود روکش نام دارند. مواد روکش، با توجه به خاصیت مورد نیاز انتخاب میشوند. این مواد خواصی به شرح زیر دارند:

    • کروم: برای دوام، مقاومت به خوردگی و زیبایی.
    • نیکل: برای ایجاد لایه‌های سخت و مقاوم.
    • طلا و نقره: برای افزایش هدایت الکتریکی و زیبایی.
    • روی: برای محافظت در برابر زنگ‌زدگی.
    • قلع: در صنایع غذایی و الکترونیکی.
    آبکاری شیمیایی نیکل
    آبکاری مس

    مهمترین روشهایی که برای فرآیند آبکاری به کار برده میشوند شامل 4 مورد زیر است:

    1. آبکاری الکتریکی (Electroplating):
      در این روش، جریان الکتریکی باعث انتقال یون‌های فلز از محلول الکترولیت به سطح قطعه می‌شود. این تکنیک برای فلزاتی مانند کروم، نیکل، طلا و نقره استفاده می‌شود.
    2. آبکاری شیمیایی (Electroless Plating):
      این روش بدون استفاده از جریان الکتریکی و با استفاده از واکنش‌های شیمیایی انجام می‌شود. این فرایند برای ایجاد پوشش‌های یکنواخت روی قطعات با شکل‌های پیچیده کاربرد دارد.
    3. آبکاری کروم سخت:
      برای افزایش مقاومت سطح به سایش و خوردگی، اغلب در صنایع سنگین استفاده می‌شود.
    4. آبکاری طلا و نقره:
      معمولاً برای زیباسازی، افزایش رسانایی الکتریکی یا خاصیت ضدباکتریایی به کار می‌رود.

    آبکاری الکتریکی (Electroplating) و شیمیایی (Electroless Plating) دو روش اصلی برای ایجاد پوشش‌های فلزی یا غیرفلزی روی قطعات هستند. هر یک از این روش‌ها ویژگی‌ها، مزایا و کاربردهای خاص خود را دارند. در ادامه، تفاوت‌ها و کاربردهای این دو تکنیک بررسی می‌شود.

    تعریف آبکاری الکتریکی و شیمیایی

    آبکاری الکتریکی (Electroplating):
    در این روش، از جریان الکتریکی برای انتقال یون‌های فلزی از محلول الکترولیت به سطح قطعه استفاده می‌شود. قطعه به عنوان کاتد عمل می‌کند و فلز مورد نظر از آند یا محلول الکترولیت روی سطح رسوب می‌کند.

    آبکاری شیمیایی (Electroless Plating):
    این روش نیازی به جریان الکتریکی ندارد و پوشش‌دهی از طریق واکنش‌های شیمیایی خودبه‌خودی انجام می‌شود. مواد شیمیایی خاص، مانند کاتالیست‌ها، باعث رسوب فلز روی سطح می‌شوند.

    تفاوت‌های کلیدی آبکاری الکتریکی و شیمیایی

    ویژگیآبکاری الکتریکیآبکاری شیمیایی
    نیاز به برقبله، جریان الکتریکی ضروری است.خیر، تنها واکنش‌های شیمیایی کافی هستند.
    پوشش‌دهی سطوح پیچیدهمعمولاً یکنواختی کمتری روی سطوح پیچیده دارد.پوشش یکنواخت روی سطوح با هندسه پیچیده.
    ضخامت پوششبه صورت دقیق قابل کنترل است.ممکن است ضخامت کمی متغیر باشد.
    مواد استفاده‌شدهنیکل، کروم، طلا، نقره، مس و دیگر فلزات.نیکل، فسفر، طلا و ترکیبات مقاوم به خوردگی.
    هزینهمعمولاً ارزان‌تر است.هزینه بیشتر به دلیل مواد شیمیایی و فرایند.
    نیاز به پیش‌فرایندنیازمند تمیزکاری و آماده‌سازی سطح است.سطح باید بسیار تمیز و فعال‌سازی‌شده باشد.

    مزایا و معایب آبکاری الکتریکی و شیمیایی

    مزایای آبکاری الکتریکی

    • کنترل دقیق بر ضخامت و ترکیب پوشش.
    • مناسب برای پوشش‌های تزئینی و صنعتی.
    • سرعت بالای فرایند.

    معایب آبکاری الکتریکی

    • دشواری در پوشش‌دهی یکنواخت سطوح پیچیده.
    • وابستگی به جریان برق.

    مزایای آبکاری شیمیایی

    • ایجاد پوشش یکنواخت روی قطعات با شکل‌های پیچیده.
    • مقاومت بالاتر در برابر خوردگی.
    • نیازی به جریان الکتریکی ندارد.

    معایب آبکاری شیمیایی

    • پیچیدگی در کنترل ضخامت پوشش.
    • هزینه بیشتر.

    انتخاب روش مناسب آبکاری

    انتخاب بین آبکاری الکتریکی و شیمیایی به نیازهای پروژه، بودجه و مشخصات قطعه بستگی دارد. اگر یکنواختی پوشش و مقاومت به خوردگی اهمیت بیشتری داشته باشد، آبکاری شیمیایی گزینه مناسبی است. اما برای کاربردهای تزئینی یا نیاز به کنترل دقیق ضخامت، آبکاری الکتریکی انتخاب بهتری خواهد بود.

    آبکاری یک راه‌حل مؤثر برای افزایش کیفیت، دوام و جذابیت محصولات است. این فرایند باعث می‌شود قطعات عملکرد بهتری داشته باشند، عمر مفید آن‌ها افزایش یابد و ظاهرشان جذاب‌تر شود، که در نهایت به بهبود رضایت مشتری و کاهش هزینه‌های نگهداری کمک می‌کند.

    آبکاری الکتریکی و شیمیایی هر دو ابزارهای مهمی در صنایع مختلف هستند. با درک تفاوت‌ها و مزایای هر روش، می‌توانید فرایند مناسب را برای بهبود کیفیت، دوام و عملکرد قطعات خود انتخاب کنید.

  • استاندارد‌های EN

    استاندارد‌های EN

    آشنایی با استانداردهای EN

    EN (European Norm) یکی از مهم‌ترین ابزارهای استانداردسازی در اروپا است که به منظور تسهیل تجارت، تضمین ایمنی و ارتقای کیفیت محصولات و خدمات در کشورهای عضو اتحادیه اروپا و منطقه اقتصادی اروپا طراحی شده است. در این مقاله، به بررسی کامل استاندارد EN، و دانلود استانداردهای EN از پارس اکتان می‌پردازیم.

    استاندارد EN چیست؟

    EN یک استاندارد اروپایی است که توسط کمیته اروپایی استانداردسازی (CEN)، کمیته اروپایی استانداردسازی الکتروتکنیکی (CENELEC)، و مؤسسه استاندارد مخابراتی اروپا (ETSI) تدوین می‌شود. این استانداردها در تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا لازم‌الاجرا هستند و هدف آن‌ها هماهنگ‌سازی قوانین و الزامات فنی در سراسر اروپا است.

    فرآیند تدوین استاندارد EN

    شناسایی نیازها: درخواست تدوین استاندارد EN ممکن است از سوی صنعت، دولت‌ها یا سایر ذی‌نفعان مطرح شود.

    بررسی پیشنهاد: کمیته مربوطه درخواست را بررسی می‌کند و در صورت تأیید، یک گروه کاری تشکیل می‌دهد.

    تدوین پیش‌نویس: گروه کاری، پیش‌نویس استاندارد را تهیه و آن را برای بازبینی عمومی منتشر می‌کند.

    بازخورد و اصلاح: بازخوردهای دریافتی بررسی شده و اصلاحات لازم اعمال می‌شود.

    تصویب و انتشار: استاندارد نهایی توسط اعضای CEN یا سایر سازمان‌های مرتبط تصویب و منتشر می‌شود.

    ارتباط EN با سایر استانداردها

    استاندارد EN اغلب با استانداردهای بین‌المللی (مانند ISO) و ملی (مانند BS در بریتانیا) یکپارچه می‌شود. این همکاری به وسیله توافق‌نامه‌هایی مانند توافق وین امکان‌پذیر است که هماهنگی بین استانداردهای اروپایی و بین‌المللی را تضمین می‌کند.

    كمیته های فنی استاندارد EN و طبقه بندی ها​

    استانداردهای BS EN ، تحت نام پکیج های یا کمیته های فنی CEN طبقه بندی و منتشر می گردد.

    کمیته های فنی CEN یا با عبارتی “CEN TC” هر کدام شامل استانداردهایی در یک زمینه و حوزه تخصصی خاص است. به عنوان مثال استانداردهای شلنگ‌های لاستیکی در مجموعه ای تحت عنوان CEN TC 218 جمع آوری شده است.
    و یا در کمیته فنی CEN TC 147 میتوانید استاندارهایی EN  در رابطه با ایمنی جرثقیل های را مشاهده نمایید.

    دانلود استانداردهای EN


    آرشیو EN


    آرشیو CEN


    آرشیو ISO

    سوالات متداول (FAQ)

    EN مخفف عبارت انگلیسی ” EUROPEAN NORM ” به معنی استانداردهای اروپایی می باشد.

    استانداردهای EN طیف وسیعی از استاندارد در رشته های مختلف را در بر میگیرد. از مهندسی نفت، مکانیک و برق گرفته، تا رشته هایی مانند پزشکی، نساجی و IT ، موارد بسیاری را پوشش می دهند.

    برای دانلود استانداردهای EN می توانید از وبسایت اصلی موسسه CEN اقدام به خرید کنید و اگر مشکل پرداخت دلاری در ایران دارید، می توانید این استانداردها را با قیمتی مناسب از پارس اکتان دانلود کنید. 

    درخواست استانداردهای BS EN

    در صورتی که استاندارد مورد نظر شما ، در وبسایت پارس اکتان بارگزاری نشده است،  درخواست خود را در قسمت نظرات مطرح نمایید.

  • تست نشتی فشار سیستم پایپینگ

    تست نشتی فشار سیستم پایپینگ

    تست فشار پایپینگ، یک تست ساده با نوعی سیال تحت فشار در سیستم است که هدف آن بررسی درز و عیوب جوشکاری و نشتی از اتصالات لوله و فلنج می باشد.

    در تست فشار پایپینگ یا به عبارتی تست نشتی فشار، ما فقط می خواهیم ببینیم که آیا لوله هایی که طراحی و ساخته ایم در هنگام بهره برداری نشتی دارند یا خیر. تست فشار اساسا دو هدف اساسی دارد:

    تعیین میزان نشتی اتصالات جوشی و فلنجی سیستم پایپینگ
    تعیین میزان نشتی اتصالات که در معاینه UT یا رادیوگرافی گنجانده نشده اند.

    ASME B31.3، کد لوله کشی فرآیند ، دستورالعمل هایی را برای تست فشار سیستم های لوله کشی ارائه می دهد. هدف اصلی این آزمایش ها اطمینان از یکپارچگی و ایمنی سیستم لوله کشی قبل از راه اندازی آن است.

    تست فشار یک نام عمومی است. نام دقیق تر بستگی به نحوه اجرای آزمایش دارد. 6 نوع روش در کد ذکر شده به شرح زیر وجود دارد:

    1. تست هیدرواستاتیک
    2. تست پنوماتیک
    3. تست نشت هیدرواستاتیک- پنوماتیک
    4. تست نشت سرویس اولیه
    5. تست نشت حساس
    6. تست نشت جایگزین
    1. تست نشت هیدرواستاتیک
      تست نشت هیدرواستاتیک یا به طور ساده هیدروتست رایج ترین نوع آزمایشی است که از آب به عنوان مایع آزمایش استفاده می کند.
      فشار تست در هیدروتست باید 1.5 برابر فشار طراحی × نسبت استرس باشد، مگر اینکه در دمای بسیار بالا سیستم کار کند). تنها در صورتی که آزمایش هیدرواستاتیک بتواند به لوله‌کشی آسیب برساند یا غیرعملی باشد، آزمایش نشتی پنوماتیک به عنوان یک نوع جایگزین آزمایش نشت فشار پیشنهاد می‌شود.
    2. تست نشت پنوماتیک
      استفاده از هوا یا گاز بی اثر به عنوان سیال آزمایش با فشار طراحی 1.1× را تست پنیوماتیک گویند. این آزمایش باید به دقت ارزیابی شود، زیرا خطرات ناشی از انرژی ذخیره شده سیال فشرده در طول آزمایش را نشان می دهد که در صورت بروز خرابی ممکن است ترکیده شود.
    3. تست نشت هیدرواستاتیک- پنوماتیک
      همانند روش 2، که در آن آزمایش هیدرواستاتیک مناسب نباشد، ترکیبی از هر دو تست هیدرواستاتیک و پنوماتیک می تواند پیشنهاد شود.
    4. تست نشت سرویس اولیه
      با تایید مالک، این تست فقط برای سرویسهای سیال دسته D قابل اجرا است. در حین کارکرد اولیه سیستم با خود سیال سرویس تست می شود. تست فشار با همان فشار عملیاتی است.
    5. تست نشت حساس
      گاهی اوقات به آن تست حباب نیز می گویند. فشار آزمایش فقط 105 کیلو پاسکال یا 25٪ × فشار طراحی است. این آزمایش برای سرویس سیال دسته M به عنوان آزمایش نشت فشار اضافی قبل از آزمایش هیدرواستاتیک یا پنوماتیک مورد نیاز است.
    6. تست نشت جایگزین
      در مواردی که هر دو تست هیدرواستاتیک و پنوماتیک امکان پذیر نیستند، می توان یک آزمایش نشتی جایگزین پیشنهاد کرد که عموما شامل بررسی موردی کلیه سرجوش ها میشود.
    هیدروتست و انواع تست نشتی فشار در پایپینگ


    لوله هایی که در معرض فشار جو هستند نیازی به آزمایش نشت ندارند، مگر اینکه توسط مالک یا طراحی مشخص شده باشد. دلیل آن این است که یک لوله کشی تحت فشار نیست و سیستم هیچ فشاری برای حفظ کردن ندارد.
    سیستم های لوله کشی رده D را می توان تنها با استفاده از تست نشت سرویس اولیه، آزمایش کرد.
    فشار در طول آزمایش نشتی باید حداقل 10 دقیقه حفظ شود! راه‌اندازی، پر کردن مایع و فشار ناگهانی بیشترین زمان را می‌گیرد.
    تست فشار باید پس از تکمیل تمام عملیات حرارتی مورد نیاز انجام شود.
    پس از اتمام تست نشتی فشار، در صورت انجام هرگونه تعمیر یا اصلاح، سیستم لوله کشی باید مجددا تست شود. در صورت جزئی بودن تغییرات، شاید بتوان از تست مجدد چشم پوشی کرد که بستگی به اسپک پروژه دارد.
    تمام اتصالات باید در طول تست فشار در معرض دید قرار گیرند. بنابراین ترجیحاً از قبل رنگ آمیزی نشده باشند. رنگ ممکن است مانع از مشاهده هر گونه نشتی کوچک شود.
    اگر تست فشار پنوماتیکی باشد، خطر انرژی ذخیره شده باید ارزیابی شود. یک راه برای انجام این کار استفاده از محاسبات استاندارد ASME PCC-2 است. این کد دستورالعمل هایی را برای فاصله ایمن از لوله هایی که به صورت پنوماتیک آزمایش می شوند ارائه می دهد.

  • اسپول در پایپینگ و خط لوله

    اسپول در پایپینگ و خط لوله

    اسپول لوله در پایپینگ، به یک بخش پیش ساخته گفته می‌شود که میتواند شامل لوله و انواع فیتینگ باشد که این بخش پیش ساخته، ابتدا در یک کارگاه، مونتاژ و تست می شود سپس جهت نصب در سایت، تحویل محل ساخت و ساز می‌گردد.

    در این مطلب، با اسپول و اسپول بندی پایپینگ آشنا خواهیم شد و به این پرسش پاسخ می دهیم که چرا اسپول بندی مهم است.

    اسپول ( به انگلیسی: Spool ) یک بخش از یک سیستم پایپینگ است و شامل خود لوله به همراه هر گونه اتصالات، فلنج و سایر اجزای ضروری می باشد.
    اسپول لوله معمولاً در صنایعی مانند نفت و گاز، صنایع فرآیندی شیمیایی، تولید برق و ساخت و ساز که به سیستم های لوله کشی پیچیده نیاز دارند، استفاده می شود.

    در یک سیستم ساده پایپینگ، ما نیاز خاصی به اسپول و اسپول بندی نداریم ولی نیاز به اسپول ها در جایی حس می شود که سیستم ما، یک سیستم پیچیده باشد و دسترسی به نقاط مختلف یک واحد یا کارخانه، محدود باشد.

    نمایی از اسپول ‌های آماده برای کار لوله کشی

    نمایی از اسپول ‌های آماده برای کار لوله کشی

    اسپول شاپ مجهز برای اسپول بندی

    نمایی از یک اسپول شاپ مجهز (کارگاه اسپول سازی)

    مزایای اسپول بندی سیستم‌های لوله کشی پایپینگ

    اسپول بندی کردن لوله و سیستم پایپینگ، فرآیند ساخت و ساز را ساده می کند، کیفیت و ایمنی را بهبود می بخشد و اغلب منجر به صرفه جویی در هزینه می شود. دلایل مختلفی برای اسپول بندی لوله در حین ساخت وجود دارد:

    • کارایی و سرعت : اسپول پیش ساخته در یک کارگاه امکان مونتاژ سریعتر در محل را فراهم می کند.
    • کنترل کیفیت: ساخت و آزمایش اسپولها در یک محیط کنترل شده کیفیت و ثبات بالاتری را تضمین می کند.
    • کاهش کار در محل (site-run): با اسپول لوله که از قبل مونتاژ شده اند، کار مورد نیاز در محل ساخت و ساز به حداقل می رسد و هزینه نیروی کار و خطرات کار را کاهش می دهد.
    • کاهش خطا: اسپول پیش ساخته امکان بازرسی و آزمایش کامل قبل از نصب را فراهم می کند.
    • ایمنی : با انجام وظایف پیچیده یا خطرناک در یک محیط کنترل شده، کارگران در محل ساخت و ساز با خطرات کمتری مواجه می شوند که به ایمنی کلی کمک می کند.
    • صرفه جویی در هزینه: استفاده کارآمد از مواد و نیروی کار، همراه با کاهش زمان نصب در محل، می تواند منجر به صرفه جویی در هزینه شود.
    • استاندارد : اسپول بندی لوله کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که قطعات استاندارد و یکنواخت هستند و مدیریت و نصب سیستم لوله کشی را آسان تر می کند.

    یک اسپول لوله کشی معمولاً از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: لوله، فلنج و اتصالات لوله.

    لوله جزء اصلی در اسپول لوله است. فلنج ها به عنوان اتصال دهنده دو بخش لوله استفاده می شوند. انواع مختلفی از اتصالات لوله برای تغییر جهت لوله استفاده می شود. گاهی اوقات ساپورت های پایپینگ نیز می توانند به اسپول لوله وصل شوند.

    اسپول لوله در خارج از محل ساخته می شوند تا زمان مونتاژ را با استفاده از لوله ها و اتصالات خام مختلف از جمله فلنج، زانویی، سه راهی و غیره کاهش دهند.
    این فرآیند با دنبال کردن یک اسپول لوله و استفاده از لوله‌های خام که دقیقاً به اندازه برش داده می‌شوند، شروع می‌شود و سپس با اتصالات لوله و سایر اجزا در یک مجموعه فرعی موقت مونتاژ می‌شوند. سپس این مجموعه ها به هم جوش داده می شود و ساختار اصلی اسپول را تشکیل می دهد.

    فلوچارت ساخت اسپول

    روند تولید و ساخت اسپول های پایپینگ

  • ایزومتریک چیست؟

    ایزومتریک چیست؟

    isometric (یا نقشه آیزومتریک)، نوعی از نقشه‌های مهندسی است که هدف آن، ارائه یک تصویر کلی فضایی، با استفاده از تصویرسازی سه‌بعدی بر سه محور X,Y,Z (طول، عرض و ارتفاع) ، می‌باشد.

    فهرست مطالب…

    1. تعریف آیزومتریک
      تفاوت نقشه‌های آیزومتریک با نقشه‌های دو بعدی
      تفاوت بین طراحی آیزومتریک و پرسپکتیو
      ویژگی‌های طراحی آیزومتریک
    2. کاربردهای آیزومتریک
    3. کاربرد آیزومتریک در پایپینگ
      اجزا در نقشه آیزومتریک پایپینگ
      ابزارها و نرم‌افزارهای طراحی آیزومتریک پایپینگ
      مراحل رسم آیزومتریک پایپینگ
    4. چگونه یک آیزومتریک رسم کنیم؟
      راهنمای گام‌به‌گام طراحی یک شکل آیزومتریک
    5. سوالات متداول FAQ
    6. فهرست منابع معتبر و مرتبط برای مطالعه بیشتر

    همانطور که در بالا اشاره شد، آیزومتریک یکی از چندین نوع نقشه های هندسی است. در این نقشه، تصویرسازی سه بعدی در سه راستا اهمیت دارد. محور ایکس نمایانگر طول جسم، محور ایگریگ نمایانگر عرض و محور Z نشاندهنده ارتفاع است.

    تفاوت آیزومتریک با نقشه های دوبعدی

    نقشه های دوبعدی فقط از دو محور استفاده می کنند و طول و عرض یک جسم بر روی محور x و y بر روی صفحه کاغذ رسم میشود. ولی نقشه آیزومتریک برای نشان دادن سه بعد است.

    از آنجایی که ما نیاز داریم سه بعد را بر روی یک صفحه دو بعدی (مثل کاغذ یا مانیتور) نشان دهیم، نیاز است تا محورها نسبت به خط افقی و عمودی انحراف داشته باشند که در نحوه ترسیم آیزومتریک شرح داده خواهد شد.
    تفاوتهای نقشه دو بعدی و آیزومتریک را میتوان در لیست زیر مشاهده کرد:

    • تفاوت در تعداد ابعاد
    • تفاوت در زاویه محورها نسبت به افق
    • تفاوت در پیچیدگی
    ویژگینقشه‌های دوبعدینقشه‌های ایزومتریک
    نمایشمسطح و بدون عمقنمای سه بعدی
    هدفنمایش اطلاعات خاص از یک شینمایش ساختار شی یا فضا در محیط سه بعدی
    کاربردنقشه‌های جغرافیایی، پلان‌ها، نقشه‌های مدارطراحی صنعتی، معماری، مهندسی مکانیک
    مزایا ساده و قابل فهمنمایش بهتر عمق و حجم، درک بهتر شکل کلی
    معایب نمایش محدود از عمق، نیاز به چندین نماممکن است برای افراد مبتدی پیچیده باشد

    تفاوت آیزومتریک با نقشه پرسپکتیو

    تفاوت ایزومتریک و پرسپکتیو در نحوه نمایش سه‌بعدی اجسام و فضا بر روی سطح دو بعدی است. هر دو روش برای ایجاد احساس عمق و فضای سه‌بعدی استفاده می‌شوند، اما اصول و ویژگی‌های متفاوتی دارند.

    • تفاوت در زوایا: زاویه‌های ثابت (120 درجه) در آیزومتریک
    • تفاوت در اندازه و مقیاس : در آیزومتریک اندازه‌ها بدون تغییر باقی می‌مانند.
    • خطوط موازی : در پرسپکتیو خطوط موازی به سمت نقاط دور در افق (نقطه گریز) می‌روند.

    ویژگی‌های نقشه‌های آیزومتریک:

    1- زاویه محورها :
    در نقشه‌های آیزومتریک، محورهای مختصات به گونه‌ای رسم می‌شوند که زاویه بین هر دو محور ۱۲۰ درجه باشد.

    2- عدم تغییر مقیاس:
    در این نوع نقشه، مقیاس‌ها در هر سه جهت برابر هستند.

    3- نمایش سه‌بعدی در صفحه دو‌بعدی:
    این نقشه‌ها در عین دو‌بعدی بودن، عمق و ارتفاع را نشان می‌دهند.

    4- سادگی ترسیم:
    با وجود نمایش سه‌بعدی، ترسیم این نقشه‌ها به نسبت روش‌های پیچیده‌تر مانند پرسپکتیو ساده‌تر است.

    نقشه‌های ایزومتریک به دلیل ویژگی‌های سه بعدی، در زمینه‌های مختلفی کاربرد دارند. این نقشه‌ها چون قادر به نمایش حجم و ابعاد سه‌بعدی اجسام بدون انحراف اندازه‌ها هستند، در زمینه‌های فنی و مهندسی بسیار مفیدند.
    در ادامه برخی از کاربردهای مهم نقشه‌های ایزومتریک آورده شده است:

    • طراحی‌های مهندسی و معماری
    • نقشه‌کشی صنعتی و مدل‌سازی 3D
    • نقشه‌برداری و زمین شناسی
    • بازی‌ها و طراحی گرافیکی
    • نقشه‌ کشی مکانیک و الکترونیک
    • طراحی سیستم‌های لوله‌کشی (Piping) و تجهیزات.

    در طراحی و مهندسی سیستم‌های پایپینگ (لوله‌کشی)، نقشه‌های ایزومتریک نقش بسیار مهمی دارند. مهمترین نقشه های مورد استفاده در دفتر فنی پایپینگ عبارتند از : نقشه های پلن ، نقشه های P&ID و نقشه های آیزومتریک.

    نقشه های آیزومتریک حاوی اطلاعات استخراج شده از P&ID و پلن های پروژه هستند که به علت دارا بودن جزییات دقیق ، حاوی نکات مهمی برای کار اجرا، اسپول بندی، سرجوش های پایپینگ و متریال پایپینگ هستند.
    با توجه به اطلاعاتی که در آیزومتریک درج می گردد، این نقشه ها به موارد مشخص شده در زیر کمک می کنند:

    • کمک به اجرای دقیق پروژه‌های لوله‌کشی
    • تسهیل در برآورد متریال (MTO: Material Take Off)
    • بهبود درک تیم‌های اجرایی و مهندسی
    • کاهش خطاهای طراحی و ساخت

    اجزای نقشه‌های آیزومتریک پایپینگ

    در یک نقشه آیزومتریک پایپینگ، موارد زیر باید درج گردد:

    • خطوط لوله
    • فیتینگ و اتصالات (فلنج‌ ، زانویی‌ ، سه‌راهی‌ و غیره)
    • علائم و نمادها (Legend and Symbols)
    • ابعاد و اندازه‌گذاری (Dimensioning)
    • جهت جریان و نمایش شیب (Slope)
    • جهت شمال پروژه
    • Bill of Material (لیست اجزا و متریال به کار رفته مختص همان نقشه آیزو)
    • اطلاعات شماره نقشه و نام شرکت و پروژه

    نرم افزارهای رسم نقشه ایزومتریک پایپینگ

    در گذشته نه چندان دور، نقشه آیزومتریکی که در پروژه استخراج می شد، به صورت دستی بر روی کاغذ و توسط کارشناسان دفترفنی پایپینگ رسم می گردید. ولی اکنون چنین چیزی تقریبا بعید است و کار با نرم افزارهای کامپیوتری انجام میشود.
    مهمترین نرم افزارهای رسم آیزومتریک پایپینگ، اتوکد و PDMS می باشد.
    نرم افزار اتوکد، به دلیل سادگی بیشتر نسبت به PDMS ، هنوز هم محبوبیت بالایی دارد. اگر چه نرم افزار PDMS بسیار پیشرفته تر و تخصصی تر است.
    نرم‌افزارهای محبوب برای طراحی نقشه‌های آیزومتریک

    • AutoCAD Plant 3D
    • AVEVA PDMS/E3D
    • SmartPlant Isometrics
    • Bentley AutoPLANT
    • نرم‌افزارهای جایگزین رایگان یا سبک

    مراحل ترسیم یک نقشه آیزومتریک پایپینگ:

    • دریافت اطلاعات اولیه
    • رسم اسکچ
    • افزودن علائم و جزئیات
    • بررسی و تأیید نهایی نقشه
    1. ابتدا محورهای Z را از نقطه صفر، به سمت بالا رسم کنید.
    2. سپس برای رسم محور Y ، از نقطه صفر شروع کنید و به سمت جنوب غرب، یک خط با زاویه 120 درجه نسبت به محور Z رسم کنید.
    3. برای محور X مرحله 2 را به سمت جنوب شرق اجرا کنید.
    4. خطوط را در هر جهت ، به اندازه مقیاس یکسان بکشید.
    5. برای نمایش ارتفاع یا عمق از محور Z استفاده کنید.
    6. خطوط مایل و منحنی‌ها را به صورت دقیق و متناسب رسم کنید.
    جهت ها در آیزومتریک

    سه جهت اصلی برای رسم طول و عرض و ارتفاع در آیزومتریک

    نمونه یک آیزومتریک ساده

    نمونه یک آیزومتریک ساده

  • دفتر فنی پایپینگ

    دفتر فنی پایپینگ

    دفتر فنی پایپینگ بخشی کلیدی در ساختار واحد پایپینگ در پروژه‌های صنعتی است که وظیفه طراحی، برنامه‌ریزی، مستندسازی و پشتیبانی فنی در زمینه سیستم‌های لوله‌کشی (پایپینگ) را بر عهده دارد.
    Technical Office یا دفتر فنی، به‌عنوان پل ارتباطی میان تیم‌ طراحی، تیم اجرایی و واحد نظارت، عمل می‌کند و تضمین می‌کند که کلیه فرآیندها طبق استاندارد، و اسپک پروژه اجرا شوند.
    در پست های قبل با ” پایپینگ و لوله کشی صنعتی ” ، آشنا شدیم. در این مقاله به یکی از اصلی ترین قسمتهای یک واحد پایپینگ در پروژه، یعنی دفتر فنی پایپینگ، می پردازیم.

    آنچه در این مقاله می‌خوانید…

    برای اینکه یک پروژه پایپینگ به مرحله بازدهی برسد، اصولا واحدهای مجزایی تحت عناوین طراحی، اجرا و نظارت وجود دارند. چیزی که تحت نام دفترفنی پایپینگ شناخته می شود، واحدی در بخش اجرای پروژه است که معمولا بخاطر ارتباط تنگاتنگ با اجرای پایپینگ، در محل سایت پروژه مستقر است.

    دفتر فنی پایپینگ وظیفه دارد اطلاعات و الزامات مورد نیاز برای ساخت را از طراح دریافت کند، به واحد اجرا اطلاعات صحیح و درست را منتقل کند و در آخر کار اجرا شده را به واحد نظارت، تحویل دهد.

    در این راستا، وظایفی بر عهده دفتر فنی است که در زیر به آنها می پردازیم.

    مهمترین وظایفی که برعهده تیم دفتر فنی پایپینگ است شامل موارد زیر می شود:

    • تهیه و بررسی نقشه های پایپینگ
    • محاسبات مهندسی
    • تهیه مدارک و مستندات فنی
    • مدیریت تغییرات طراحی
    • هماهنگی با سایر واحدها
    • کنترل و نظارت
    • برنامه زمان‌بندی برای اجرای پروژه (time schedule)

    1- تهیه و بررسی نقشه‌های پایپینگ

    بررسی نقشه‌های P&ID (Piping and Instrumentation Diagram) و پلن
    طراحی نقشه‌های ایزومتریک (Isometric) برای اجرای پایپینگ
    بررسی و ترسیم نقشه‌های As-Built پس از اجرای پروژه

    2- محاسبات مهندسی

    محاسبات مربوط به سایزینگ لوله‌ها و تجهیزات ،محاسبات فشار و دما و انطباق تجهیزات و دستورالعمل ها طبق استانداردهای پروژه

    3- تهیه مدارک و مستندات فنی

    تهیه MTO (Material Take-Off): لیست مواد و مصالح مورد نیاز
    تهیه Spec Sheets: تهیه مشخصات فنی برای تجهیزات و متریال
    تدوین استانداردهای طراحی و اجرایی پایپینگ

    4- مدیریت تغییرات طراحی

    اعمال تغییرات احتمالی در نقشه‌ها و مستندات
    بررسی تاثیر تغییرات بر هزینه، زمان‌بندی و اجرا

    5- هماهنگی با سایر واحدها

    هماهنگی با تیم‌های مکانیک، برق، ابزار دقیق و سیویل
    رفع تداخلات (Clash Detection) با کمک نرم‌افزارهای مدل‌سازی سه‌بعدی
    وهمچنین ارتباط بین طراح و اجرا برای رفع تداخلات و کلش ها

    6- کنترل و نظارت اولیه بر کار اجرا

    نظارت بر اجرای لوله کشی طبق نقشه‌ها و اسپک و استانداردها
    انجام بازرسی‌های فنی برای اطمینان از کیفیت اجرای پایپینگ

    7- تایم اسکجوئل پروژه

    کنترل و تعیین برنامه زمانی برای اجرای پایپینگ مطابق با برنامه های تعیین شده کلی پروژه نیز از وظایف دفتر فنی پایپینگ است.

    یک تیم کامل در دفتر فنی پایپینگ معمولا شامل پرسنل زیر است (البته بنا بر وسعت پروژه، تعداد این پرسنل ممکن است بیش از یک نفر باشد)

    • رییس دفتر فنی
    • کارشناس نقشه کشی- نقشه خوانی : برای تهیه آیزومتریک ها و ازبیلت ها
    • کارشناس تست پکیج : برای جمع آوری مدارک تست خطوط لوله
    • کارشناس کنترل کیفیت اجرای پایپینگ (QC پایپینگ) :برای اطمینان از اجرای صحیح فیتاپ لوله و فیتینگ
    • کارشناس متریال (Material Man) : برای ارتباط بین انباردار و فورمن و فیترهای واحد اجرایی

    نرم افزارهایی که استفاده فراونی در دفاتر فنی پایپینگ دارند دو دسته هستند. نرم افزارهای عمومی که شامل همان نرم افزارهای معمول کار روتین اداری است مانند اکسل، ورد و باقی نرم افزارهای آفیس. و همچنین نرم افزارهای تخصصی.
    لیست نرم افزارهای تخصصی مورد استفاده در دفتر فنی پایپینگ:

    • AutoCAD : طراحی سه‌بعدی پایپینگ و استخراج آیزو و ازبیلت
    • PDMS: مدل‌سازی پایپینگ و بررسی پیشرفته تر برای نقشه ها و استخراج نقشه های ایزومتریک
    • CAESAR II: تحلیل تنش لوله‌ها (بیشتر مورد استفاده در طراحی)
    • Navisworks: بررسی تداخلات و هماهنگی میان واحدها (کاربرد کم در دفاتر فنی اجرایی)

    سوالات متداول (FAQ)